نویسنده: مهاجر عزیزی
ساینتولوژی؛ ریشهها و باورها
بخش نوزدهم
۵. باور به ازلی بودن روح (تیتن) (ادامه)
ب: وقت آفرینش روح
در مورد اینکه روح قبل از جسم آفریده شده است، یا بعداز آن، دیدگاههای مختلفی از جانب دانشمندان ارایه شده است. علامه ابن تیمیه رحمهاللهتعالی دو دیدگاه معروف را در این مورد نقل میکند:
۱. گروهی از علماء مثل محمد بن نصر مروزی، ابو محمد بن حزم و… به تقّدم آفرینش روح بر بدن قایل هستند، آنان بر این دیدگاه خود از دلایل قرآنی و حدیثی زیر استناد میکنند:
خداوند متعال میفرماید: “وَلَقَد خَلَقنَٰكُم ثُمَّ صَوَّرنٰكُم ثُمَّ قُلنَا لِلمَلَٰٓئِكَةِ ٱسجُدُواْ لِـَٔادَمَ[1]” ترجمه: «و شما را آفریدیم، آنگاه به شما صورت و (سامان) بخشیدیم، آنگاه به فرشتگان گفتیم که برای آدم سجده کنید.»
میگویند: كلمه «ثُمَّ» برای بیان ترتیب همراه با فاصلۀ زمانی است؛ و این دلالت دارد براینکه که خلقت ما پیش از فرمان الله به فرشتگان برای سجدۀ آدم بوده است. از آنجا که بدنهای ما بعد از آن بهوجود آمدهاند، نتیجه میگیرند که این آفرینشِ مقدم، آفرینش ارواح بوده است.[2]
و نیز خداوند متعال میفرماید: “وَإِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَأَشهَدَهُم عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم أَلَستُ بِرَبِّكُمۖ قَالُواْ بَلَىٰ[3] ترجمه: «و زمانی را (یاد کن) که پروردگارت از پشت فرزندان آدم نسلشان را در آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بلي.»
میگویند: این گواهگرفتن و سوال «آیا من پروردگار شما نیستم؟» تنها از ارواح صورت گرفته است؛ زیرا در آن زمان بدنها هنوز وجود نداشتند.[4]
مسلم بن یسار جهنی روایت میکند که از عمر بن خطاب رضیاللهعنه دربارۀ این آیه: “وَإِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَأَشهَدَهُم عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم أَلَستُ بِرَبِّكُمۖ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدنَآ أَن تَقُولُوا يَومَ ٱلقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَٰفِلِينَ” پرسیده شد. عمر رضیاللهعنه گفت: از پیامبر الله صلیاللهعلیهوسلم شنیدم که وقتی دربارۀ این آیه سؤال شد، چنین فرمود: «خداوند بزرگ، آدم را خلق کرد، سپس با دست قدرت خویش بر پشت او کشید و نسل او را بیرون آورد. آنگاه فرمود: اینان را برای بهشت آفریدهام و آنان را به کردار اهل بهشت وامیدارم. سپس بار دیگر بر پشت آدم کشید و نسلی دیگر را بیرون آورد و فرمود: اینان را برای آتش (دوزخ) آفریدهام و آنان را به کارهای اهل آتش مشغول میسازم.» مردی پرسید: «ای پیامبر خدا! پس عمل چه نقشی دارد؟» پیامبر خدا صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «هرگاه خداوند بندهای را برای بهشت بیافریند، او را در مسیر اعمال اهل بهشت قرار میدهد، تا آنجا که سرانجام بر یکی از اعمال اهل بهشت از دنیا میرود و خدا به همان عمل، او را داخل بهشت میگرداند. و اگر بندهای را برای آتش بیافریند، او را به کارهای اهل آتش میگمارد تا در نهایت بر یکی از اعمال اهل دوزخ میمیرد و خداوند بر اساس همان عمل، او را وارد آتش میکند.[5]
هشام بن حکیم بن حزام روایت میکند که مردی نزد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوسلم آمد و گفت: «ای رسول الله! آیا ما کارها را از پیش خود آغاز میکنیم، یا اینکه همه چیز از قبل مقدر شده است؟» پیامبر خدا صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «خداوند، نسل آدم را از پشتهایشان برگرفت و آنان را بر خودشان گواه ساخت. سپس همۀ آنان را در دو دست خویش تقسیم کرد و فرمود: اینان اهل بهشتاند و اینان اهل دوزخ. کسانیکه برای بهشتاند، برای انجام کارهای اهل بهشت آماده و آسان شدهاند، و کسانیکه برای آتشاند، برای کارهای اهل آتش آماده شدهاند.»[6]
قایلان تقدم آفرینش روح، از این دو حدیث استدلال میکنند و میگویند چون خداوند متعال تمام نسل انسانی را از پشت آدم علیهالسلام برگرفت و از آنان برای اینکه او ذات بزرگ، پروردگارشان است، گواهی گرفت. از این معلوم میشود که روح تمامی انسانها قبل از بدنشان آفریده شده است.
۲. بعض دیگر از علماء و دانشمندان قایل به تقدّم آفرینش بدن بر روح هستند. آنان براین دیدگاه خود از دلایل زیر استدلال میکنند:
خداوند متعال میفرماید: “يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى”[7] ترجمه: «ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدهایم.»
و این خطاب به انسان است؛ همان موجودی که از روح و بدن تشکیل شده است. پس این آیه دلالت میکند که وجود کامل انسان، بعد از خلقت پدر و مادرش به وجود میآید.[8]
“فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي”[9] ترجمه: «پس هنگامیکه درستش کردم و از روح خود در او دمیدم.»
این آیه نشان میدهد که نخست «تسویه» و ساختن بدن انجام شد؛ سپس «نفخ روح» در آن صورت گرفت. این صریحترین و واضحترین دلیل بر تقدم آفرینش بدن بر روح است.
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در مورد تکامل جنین گفته است: “إِنَّ أَحَدَكُمْ يُجْمَعُ خَلْقُهُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً، ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مِثْلَ ذَلِكَ، ثُمَّ يُرْسَلُ إِلَيْهِ الْمَلَكُ فَيَنْفُخُ فِيهِ الرُّوحَ، وَيُؤْمَرُ بِأَرْبَعِ كَلِمَاتٍ: بِكَتْبِ رِزْقِهِ، وَأَجَلِهِ، وَعَمَلِهِ، وَشَقِيٌّ أَوْ سَعِيد”[10] «هر یک از شما چنین است که خلقت او در شکم مادرش چهل روز در حالت نطفه جمع میشود. سپس به همان اندازه، علقه میگردد. سپس به همان اندازه، مضغه (پارهگوشت) میشود. آنگاه فرشته به سوی او فرستاده میشود و در او روح میدمد، و مأمور میشود که چهار چیز را بنویسد: روزی او، مدت عمرش، اعمالش، و اینکه بدبخت خواهد بود یا سعادتمند.»
این حدیث دلالت دارد بر اینکه جسم طفل نخست در رحم مادر مراحل تکامل خود را طی میکند، بعداً به او روح دمیده میشود، این دلیل واضح است براینکه آفرینش بدن قبل از روح بوده است.
ج: جایگاه روح در بدن
روح در بدن مرکز خاصی ندارد بلکه در سراسر بدن انسان جریان دارد. ابن تیمیه رحمهالله میگوید: «روح به بخش خاصی از بدن اختصاص ندارد؛ بلکه در تمام بدن نفوذ میکند؛ همانگونه که حیات -که یک حالت غیرمادی است- در همۀ اعضای بدن جاری است. حیات وابسته به روح است؛ پس هرگاه روح در بدن باشد، حیات و زندگی نیز در آن وجود دارد، و هنگاسمی که روح از بدن جدا شود، حیات هم از آن جدا میگردد.»[11]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. الأعراف: ۱۱.
[2]. ابن قیم، الروح، ص ۴۵۳.
[3]. الأعراف: ۱۷۲.
[4]. ابن قیم، الروح، ص ۴۵۴.
[5]. اخرجه الترمذی، ش ۳۰۷۶.
[6]. البیهقی، الأسماء والصفات، ش ۶۹۶.
[7]. سورۀ حجرات، آیه ۱۳.
[8]. ابن قیم، الروح، ص ۴۶۶.
[9]. ص: ۷۲.
[10]. صحیح مسلم، ش ۲۶۴۳.
[11]. الموسوعة العقدیه، ج ۴، ص ۱۶۹ به نقل از مجموع الفتاوی، ج ۹، ص ۳۰۲-۳۰۳.
