نویسنده: ابوعائشه

زلزله از دیدگاه اسلام و نقد شبهات معترضین

بخش دوازدهم

دلیل ایراد شبهات چه است؟
یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که قبل از ایراد شبهات و پاسخ به آن، باید مورد بررسی قرار گیرد این است که چرا برخی دربارۀ حوادث و رخدادهایی مانند زلزله‌ها، طوفان‌ها و آتش‌فشان‌ها چنین شبهاتی مطرح می‌کنند و ارتباط آن را با معصیت و گناه، منتفی می‌دانند؟
پاسخ به این سؤال خیلی راحت و آسان است. اولین و بزرگ‌ترین مشکل‌ کسانی که همواره شبهه ایجاد می‌کنند و اعتراض می‌کنند، بی خبری و ناآگاهی از برخی امور بسیار مهم و ضروری است که در رأس آن‌ها جهل، ناآگاهی و بی‌خبری نسبت به خداوند متعال؛ خالق و آفریدگار همۀ اشیاست؛ یعنی این افراد نسبت الله متعال ناآگاه و بی‌خبر هستند. هنوز جایگاه خداوند را به خوبی درک نکرده و خداوند را کماحقه نشناخته‌اند.
بسیاری از مردم ایمان دارند که خداوند متعال وجود دارد؛ ولی الله متعال را کالمعدوم قرار می‌دهند، این افراد به تصرفات خداوند متعال در این جهان و علم رب‌العالمین به هر آن‌چه در این دنیا رخ می‌دهد و این‌که هیچ چیزی بدون اراده و خواست خداوند متعال رخ نمی‌دهد، ایمان ندارند. این افراد حکمت خلقت خود، خالق، رازق، محیی و ممیت، مدبر، قادر، علیم، مطلع، حکیم و متصرف در تمام این جهان را درک نکرده‌اند. این گروه به تمام این موارد ایمان واقعی و حقیقی ندارد؛ زیرا اگر ایمان واقعی می‌داشتند تمام امور را از جانب متعال می‌دانستند و به صفات مذکور باور داشتند که غیر از الله متعال کسی دیگر صاحب چنین صفاتی نیست.[1]
الله متعال در این‌باره می‌فرماید: هو الذي خلق السماوات والأرض في ستة أیام ثم استوی علی العرش یعلم ما یلج في الأرض وما یخرج منها وما ینزل من السماء وما یعرج فیها وهو معکم أین ما کنتم والله بما تعملون بصیر له ملک السماوات والأرض وإلی الله ترجع الأمور”[2] ترجمه: «اوست کسی‌که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، آن‌گاه بر عرش استیلا یافت. آن‌چه را که وارد زمین می‌شود و آن‌چه را که از آن خارج می‌گردد و آن‌چه را که از آسمان فرود می‌آید و آن‌چه را که در آن فرا می‌رود، می‌داند. او هرجا که باشید با شماست و خداوند به آن‌چه می‌کنید، بیناست. فرمانروایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست و کارها [همه] به خداوند برگردانده می‌شوند.»
این جهل و بی‌خبری نسبت به خداوند متعال، ایمان منافقانی است که خداوند متعال در موردشان گفته است که ایمان‌شان پرده و حجابی است که خودشان را به وسیلۀ آن می‌پوشند تا در بین مؤمنان زندگی کنند وگرنه این افراد به خداوند متعال ایمان حقیقی و واقعی‌ای که به وسیلۀ آن اسما و صفات خداوند متعال را بشناسند، ندارند و یا از او –همان‌طوری که حقش است- نمی ترسند؛ لذا می‌بینیم که این افراد حوادث و بحران‌های بزرگ را فقط به طبیعت نسبت می‌دهند، گویا که خداوند به آن‌چه در جهان رخ می‌دهد و یا در زمین پدید می‌آید بی‌اطلاع است و خداوند متعال آن را اداره نمی‌کند و تحت فرمانش نیست.[3]
مشکل بی‌اطلاعی‌شان نسبت به‌مخلوقات خداوند: انسان و زمین
هر چیزی به جز الله متعال مخلوق است. آسمان‌ها، زمین و آن‌چه بین این دوتا وجود دارد، مخلوق بوده و خالق، تدبیرکننده و چاره‌ساز آن الله متعال است. هیچ چیزی در آسمان‌ها، زمین و ما بین آن دو بدون حکمت، اراده، علم و اطلاع خداوند متعال رخ نمی‌دهد. الله متعال در این مورد چه زیبا می‌فرماید: إن ربکم الله الذي خلق السموات والأرض في ستة أیام ثم استوی علی العرش یغشي اللیل النهار یطلبه حثیثا والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره ألا له الخلق والأمر تبارک الله رب العالمین[4] ترجمه: «پروردگارتان، خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، آن‌گاه بر عرش استیلا یافت. شب را به روز می‌پوشاند در حالی‌که آن را به شتاب می‌طلبد و خورشید و ماه و ستارگان را در حالی‌که به فرمان او مسخرند [آفرید] بدان که خلق و فرمانروایی خاص اوست، بس بزرگ است خداوند، پروردگار جهانیان».
مشکل بی‌علمی به معنای زندگی دنیا در زمین
وقتی خداوند متعال انسان را برگزید تا بالاترین مخلوق بر روی زمین باشد، حضرت آدم و همسرش حواء علیهماالصلاةوالسلام را به زمین فرستاد و به آنان توانایی داد که در زمین زاد و ولد داشته باشند و در زمین تا وقتی خداوند متعال بخواهد ماندگار باشند. بعد خداوند متعال آنان را انتخاب کرد و بزرگی بخشید و شریعت و شیوۀ زندگی کامل را برای آنان فرستاد تا بر همان مسیر حرکت کنند، خدای خود را کاملاً بشناسند و به طور کامل به او ایمان بیاورند و ارتباط‌شان با پروردگار و خالق‌شان خوب شود. از او فرمانبرداری نموده و همانند سایر مخلوقات در برابرش تسلیم و منقاد باشند، البته با حمل امانت، قبول شریعت، عبادت برای خدا و عمل به اوامر خدا و رسولش صلی‌الله‌علیه‌وسلم و دوری و اجتناب از نواهی بر دیگران فضیلت داشته باشند. کسانی‌که به آنان ایمان آوردند و آنان را تصدیق کردند و به آن‌چه از جانب خداوند متعال آورده بودند عمل کردند از دوستان و اولیای خداوند متعال قرار گرفتند.[5]
خداوند متعال می‌فرماید: “یا بني آدم إما یأتینکم رسل منک یقصون علیکم آیاتي فمن اتقی وأصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون والذین کذبوا بآیاتنا واستکبروا عنها أولئک أصحاب النار هم فیها خالدون”[6] ترجمه: «ای فرزندان آدم! هرگاه رسولانی از میان شما آیاتی از سوی من را برای‌تان بیان کنند، پس هرکس که تقوا را پیشه کند و کار صالح انجام دهد، نه ترسی بر اوست و نه اندوهگین خواهد شد و آنانی که آیات ما را تکذیب کردند و از پیروی آن سرباز زدند، آنان اهل آتش‌اند؛ در آن جاودانه خواهند ماند.»
تا آن‌که خداوند متعال سلسلۀ پیامبران را با بعثت پیامبر خود حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم پایان داد؛ او را آخرین و خاتم پیامبران علیهم‌الصلاةوالسلام قرار داد و شریعت او را ناسخ (باطل‌کننده و جایگزین) شریعت‌های پیش از خود و کامل‌کنندۀ آن‌ها گردانید. خداوند متعال می‌فرماید: “تبارک الذي نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا”[7] ترجمه: «بسیار پربرکت است آن (خدایی) که فرقان (کتاب جداکنندۀ حق از باطل) را بر بنده‌اش نازل کرد تا برای جهانیان هشداردهنده باشد.»
خداوند متعال می‌فرماید: “هو الذي أرسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون”[8] ترجمه: «او آن ذاتی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همۀ ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند.»
خداوند متعال می‌فرماید: “إن الدین عندالله الإسلام وما اختلف الذین اوتوا الکتاب إلا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم ومن یکفر بآیات الله فإن الله سریع الحساب فإن حآجوک فقل أسلمت وجهي لله ومن اتبعن وقل للذین اوتوا الکتاب والأمیین أأسلمتم فإن أسلموا فقد اهتدوا وإن تولوا فإنما علیک البلاغ والله بصیر بالعباد”[9] ترجمه: «بی‌گمان دین نزد الله، اسلام است واهل کتاب، پس از آن که علم و (حقیقت) به آنان رسید، تنها به سبب حسد و برتری‌جویی با یکدیگر اختلاف کردند و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، پس خداوند زود حساب‌رس است. پس اگر با تو جدال کردند، بگو: من و پیروانم خود را تسلیم خدا کرده‌ایم. به اهل کتاب و مردان نادان (مشرک) بگو: آیا شما نیز تسلیم شده‌اید؟ پس اگر تسلیم شدند، قطعا هدایت یافته‌‌اند و اگر روگردان شدند، تنها وظیفۀ تو رساندن پیام است. و خداوند متعال به (حال) بندگان بیناست.»
خداوند متعال می‌فرماید: “قل آمنا بالله وما أنزل علینا وما أنزل علی إبراهیم وإسماعیل وإسحاق ویعقوب والأسباط وما أوتي موسی وعیسی والنبییون من ربهم لا نفرق بین أحد منهم ونحن له مسلمون ومن یبتغ غیر الإسلام دینا فلن یقبل منه وهو في الأخرة من الخاسرین”[10] ترجمه: «بگو: (ای پیامبر) ما به خدا ایمان آوردیم و به آنچه برما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب و نوادگان (او) نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است؛ ما میان هیچ یک از آنان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار او هستیم و هر کس غیر از اسلام، دینی برای خود انتخاب کند، هرگز از او پذیرفته نمی‌شود، و او در آخرت از زیان‌کاران خواهد بود.»
ولی با وجود این‌که خداوند بنده را آفرید تا تابع فرمان او باشد و از امر وی اطاعت کند و از آن‌چه نهی کرده و بازداشته است دوری کند و به آن‌چه می‌فرستد قانع باشد و آن را از جانب الله متعال بداند، برخی‌شان همه چیز را نایده گرفته و هدف از خلقت‌شان را فراموش کرده‌اند و مسیرهای را پیش گرفته‌اند که باعث نارضایتی رب‌العالمین می‌گردد. در نیتجه این افراد بر هر چیزی که طبق میل و خواستۀشان نباشد اعتراض می‌کنند و بر کارهای خداوند متعال ایراد می‌گیرند.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. العقیل، عقیل بن عبدالله، شبهات حول الزلازل والبراکین والکوارث، ۱۴۳۱ هـ.ق، ص ۱۳.

[2]. سورۀ حدید، آیۀ ۴- ۵.

[3]. العقیل، عقیل بن عبدالله، شبهات حول الزلازل والبراکین والکوارث، ۱۴۳۱ هـ.ق، ص ۱۴.

[4]. سورۀ اعراف، آیۀ ۵۴.

[5]. العقیل، عقیل بن عبدالله، شبهات حول الزلازل والبراکین والکوارث، ۱۴۳۱ هـ.ق، ص: ۱۶.

[6]. سورۀ اعراف، آیه: ۳۵-۳۶.

[7]. سورۀ فرقان، آیه: ۱.

[8]. سورۀ توبه، آیه: ۳۳.

[9]. سورۀ آل عمران، آیه: ۱۹-۲۰.

[10]. سورۀ آل عمران، آیه: ۸۴-۸۵.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version