نویسنده: دوکتور نورمحمد محبی
قرآن؛ معجزهای فراتر از زمان
بخش پنجاهونُهم
شفای ذاتی و حکمت الهی در نظام صحت انسان
از شگفتیهای خلقت انسان و نشانههای عظمت خداوند متعال، نظام پیچیده و دقیق سلامت و شفاء در بدن اوست؛ نظامی که نهتنها ابزارهای طبی بشری؛ بلکه علم و خَرَد انسانی نیز تا امروز نتوانستهاند به عمق آن پی ببرند. یکی از مهمترین ابعاد این نظام، پدیدهای است که دانشمندان امروز آن را «الشفاء الذاتی» یا «خوددرمانی طبیعی» مینامند؛ پدیدهای که بیانگر حکمت الهی و تدبیر ربوبی در آفرینش بدن انسان است.
محدودیتهای طب معاصر و نقش شفای ذاتی
علم طب با همۀ پیشرفتهای خیرهکننده در عرصۀ دارو و تکنالوجی، تنها قادر است حدود «یکچهارم از بیماریها» را علاج کند. سهچهارم دیگر یا اساساً علاجی ندارند و یا بدن به صورت طبیعی آنها را علاج میکند.
این حقیقت سبب شده که دانشمندان و طبیبان بارها با پدیدههایی روبهرو شوند که از دیدگاه علمی قابل توضیح نیستند:
بیمارانی که به بیماریهای صعبالعلاج مبتلا شدهاند، ولی ناگهان و بدون مداخلۀ معالجه بهبود یافتهاند. این شفاء «مرموز» همواره در تاریخ طب دیده شده است؛ اما بسیاری از طبیبان غربی به سبب ناتوانی در توضیح علمی آن، آن را نادیده گرفته یا به عوامل غیرعلمی نسبت دادهاند.
در حالیکه حقیقت این است که «این شفاء ناشی از رحمت و تدبیر الهی است»، چنانکه قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید:“ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهدِینِ * وَٱلَّذِی هُوَ یُطعِمُنِی وَیَسقِینِ * وَإِذَا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفِینِ * وَٱلَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحیِینِ * وَٱلَّذِی أَطمَعُ أَن یَغفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَومَ ٱلدِّینِ”[1]؛ ترجمه: «(پروردگار جهانیانی) كه مرا آفریده است، و هم او مرا (به سوی سعادت دنیا و آخرت) رهنمائی میسازد (و در سراسر زندگی من حضور دارد و لحظهای از من غافل نیست). آن كسی است كه او مرا میخوراند و مینوشاند. و هنگامی كه مریض شوم او است كه مرا شفا میدهد. و آن كسی است كه (چون اجلم فرا رسید) او مرا میمیراند و سپس (در رستاخیز برای حساب و كتاب و جزا و سزا) مرا زنده میگرداند و آن كسی است كه امیدوارم در روز جزا و سزا (كه قیامت برپا است) گناهم را بیامرزد.»
دستگاه شفای ذاتی و نقش نظام دفاعی
یکی از برجستهترین ابزارهایی که خداوند متعال در بدن انسان برای تحقق شفای ذاتی قرار داده، «دستگاه دفاعی» (جهاز المناعة) است، این نظام شگفتانگیز نه مکان مشخصی دارد و نه محدود به عضو خاصی است، بلکه «یک شبکۀ هوشمند، سیّال و پویا» است که در سراسر بدن فعال است.
خصوصیات کلیدی دستگاه دفاعی
تشخیص بیگانه: سلولهای دفاعی میتوانند هر سلول بیگانه یا عامل بیماریزا را تشخیص دهند و آن را نابود کنند.
حافظۀ دفاعی: این دستگاه «فراموش نمیکند». پس از مواجهه با عامل بیماریزا، الگوی آن را ذخیره کرده و در مواجهات بعدی سریعتر و قویتر واکنش نشان میدهد. اهمیت این خصوصیت در واکسیناسیون بهخوبی نمایان میشود.
مراحل تولید و آمادهسازی: سلولهای دفاعی در «نِقیِ مغز استخوان» تولید و در «غدۀ تیموس» (صعتریة) -که همچون محصل برای تعلیم سلولهای مدافع است- تعلیم میبینند.
دفاع در برابر سرطان: یکی از وظایف مهم دفاعی، شناسایی و نابودی سلولهای سرطانی است.
سلولهای شناسایی و نابودکننده: برخی سلولها وظیفۀ شناسایی عوامل بیگانه و ارسال معلومات رمز آنها به «کارخانههای دفاعی» را دارند تا پادتن[2] بسازند، برخی دیگر «جنگجو»یی هستند که پادتنها را به میدان میبرند، و گروهی «بلعنده»اند که عوامل بیگانه را هضم میکنند.
یکی از خطرناکترین بیماریهایی که این نظام را هدف قرار میدهد، «ایدز» (HIV) است. این ویروس سلولهای دفاعی را از بین میبرد و در نتیجه، توان بدن برای شفای ذاتی نابود میشود.
جنبههای حیرتانگیز دستگاه دفاعی
از جملۀ عملکردهای جالب نظام دفاعی این است که پس از ترک سیگار، برخی سلولها به ریهها رفته و آلودگیهای ناشی از دود را پاکسازی میکنند.
در دهۀ ۱۹۷۰، نوعی سلول دفاعی کشف شد که حتی «پیش از سرطانیشدن سلولها» میتواند آنها را شناسایی و نابود کند. این سلولها را «قاتلان طبیعی» مینامند.
اما در پسِ همۀ این فعالیتها، نیرویی نهفته است که از بیرون بدن این نظام را شکل میدهد، توسعه میدهد و فرمان میدهد. طبیبان غربی نمیدانند این نیرو چیست؛ اما ایمان میگوید: این نیرو همان اراده و قدرت الهی است.
عوامل روانی و روحی در تقویت یا تضعیف شفای ذاتی
کارکرد نظام دفاعی تنها به عوامل فیزیولوژیکی وابسته نیست؛ بلکه «حالات روانی و معنوی نیز نقش مهمی در قدرت یا ضعف آن دارند.»
تضعیفکنندهها: اندوه، اضطراب، افسردگی و فشارهای روانی.
تقویتکنندهها: امید، آرامش، عشق، رضایت، ایمان و توکل بر خدا.
ازاینرو، قرآن هشدار میدهد:“فَلَا تَدعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلمُعَذَّبِینَ”[3] ترجمه: «به جُز خدا معبودی را به فریاد مخوان و پرستش مكُن، كه (اگر چنین كنی) از زمرۀ عذاب شوندگان خواهی بود».
و نیز میفرماید: “وَلِلَّهِ غَیبُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضِ وَإِلَیهِ یُرجَعُ ٱلأَمرُ كُلُّهُۥ فَٱعبُدهُ وَتَوَكَّل عَلَیهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعمَلُونَ”[4] ترجمه: «(آگاهی از) غیب آسمانها و زمین ویژۀ خدا است، و كارها یكسره بدو برمیگردد (و امور جهان به فرمان او میچرخد)، پس او را بپرست و بر او تكیه كُن و (بدان كه) پروردگارت از چیزهائی كه میكنید بیخبر نیست».
در واقع، «توحید و ایمان موجب سلامت میشود»؛ زیرا اطمینان، امنیت روانی و اعتماد به خداوند متعال، همه از عواملیاند که دستگاه دفاعی را تقویت میکنند. در مقابل، اضطراب، ترس و کینه، دشمنان این نظام حیاتیاند.
حقیقت «لا عَدوَى» در پرتو طب نبوی و علم نوین
یکی از احادیث مشهور نبوی میفرماید: “لَا عَدْوَى وَلَا صَفَرَ وَلَا هَامَةَ”[5] ترجمه: «هیچ مرض واگیرى (بدون اذن خدا آنطور كه شما تصور مىكنید) وجود ندارد یا حیوان خطرناك در شكم انسان نمىباشد یا تأثیر جُغد (و یا تبدیل مرده به جغد) حقیقت ندارد».
ظاهر این حدیث نفی سرایت بیماری است؛ اما این سخن پیامبر صلیاللهعلیهوسلم با احادیث دیگر -مانند توصیه به ترک منطقۀ طاعون- چگونه جمع میشود؟
جواب در فهم دقیق کلام نبوی صلیاللهعلیهوسلم است: پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نمیفرماید که بیماریها از فردی به فرد دیگر منتقل نمیشوند؛ بلکه میفرماید «عدوى به تنهایی موجب بیماری نمیشود». عدوى تنها «زمینهساز» بیماری است، نه علت نهایی آن.
شواهد علمی امروز نیز این معنا را تأیید میکنند:
ممکن است میکروب از بیمار به سالم منتقل شود و سالم بیمار نشود.
ممکن است از سالم به سالم منتقل شود و بیماری رُخ دهد.
گاه میکروب نه تنها بیماری نمیآورد، بلکه نظام دفاعی را تقویت میکند.
بنابراین، سخن پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نهایت دقت علمی را دارد. همچنان که در حدیثی دیگر میفرماید: «فر من المجذوم فرارك من الأسد.»[6]؛ ترجمه: «از فردی كه مبتلا به مرض جذام است بگریزید همانگونه كه از شیر میگریزید».
یعنی احتیاط واجب است، اما بدان که عامل بیماری همیشه فقط میکروب نیست.
پیشگیریهای نبوی صلیاللهعلیهوسلم در برابر بیماریها
احادیث نبوی صلیاللهعلیهوسلم در زمینۀ پیشگیری از بیماریها حاوی نکات علمی دقیقی هستند:
توصیه به «وضو» که در آن شستن دستها، صورت، بینی، دهان و گوشها -یعنی اصلیترین نقاط ورود میکروب- پنج بار در روز انجام میشود.
نهی از «دمیدن در ظرف آب یا نفس کشیدن در آن» هنگام نوشیدن، که امروز میدانیم از راههای مهم انتقال میکروب است.
توصیه به استفاده از «مسواک» که امروزه ثابت شده حاوی موادی ضدباکتریایی است.
حکم به «عدم اختلاط بیمار با سالم» و نهی از ورود به مناطق آلوده به طاعون.
تمام این دستورات که ۱۴ قرن پیش صادر شدهاند، امروزه اساس اصول «پیشگیری» و «کنترل عفونت» در علم طب معاصر را تشکیل میدهند.
خلاصه اینکه پدیدۀ «شفای ذاتی» (خوددرمانی) نه تنها حقیقتی علمی و زیستی است، بلکه نشانهای از حکمت و رحمت بیپایان الهی در آفرینش انسان به شمار میآید. دستگاه دفاعی و نیروهای روانی، هر دو تحت فرمان الهی عمل میکنند و هماهنگی آنها است که سلامت انسان را تضمین میسازد.
ازاینرو، ایمان، توکل، آرامش روحی، رعایت اصول صحی و استفاده از ظرفیتهای طبیعی بدن، همه بخشی از «نظام شفاء» الهیاند. و چه زیبا فرمود قرآن کریم: «وَإِذَا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفِینِ»[7]؛ ترجمه: و هنگامی كه بیمار شوم او است كه مرا شفا میدهد.
در نهایت، علم و ایمان دستبهدست هم میدهند تا انسان بداند که «منشأ نهایی شفاء نه دارو و طبیب، بلکه خداوند شفادهنده است».[8]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. الشعراء: ۷۸-۸۲.
[2]. پادتن در زبان علمی و طبی به آنتیبادی (Antibody) گفته میشود.
آنتیبادیها پروتئینهایی هستند که توسط دستگاه دفاعی بدن ساخته میشوند تا عوامل بیماریزا مانند ویروسها، باکتریها و سموم را شناسایی و نابود کنند.
[3]. الشعراء: ۲۱۳.
[4]. هود: ۱۲۳.
[5]. صحيح البخاري، باب: لا صفر، وهو داء يأخذ البطن، رقم الحدیث: ۵۳۸۷، ج ۵، ص ۲۱۶۱.
[6]. مسند أحمد، حديث أبي رمثة رضياللهعنه عن النبي صلىاللهعليهوسلم، رقم الحدیث: ۹۷۲۲، ج ۱۵، ص ۴۴۹ ط الرسالة.
[7]. الشعراء: ۸۰.
[8]. فشردۀ مطلب از: موسوعة الإعجاز العلمي في القرآن والسنة، ج ۱، ص ۱۹۴-۱۸۸.
