نویسنده: مهاجر عزیزی

تحلیل و نقد مدرنیزم (نوگرایی) در پرتو اسلام

بخش نوزدهم

اقوال و دیدگاه علماء و اندیشمندان رابطه به مدرنیزم
۱. راه نابودی
شاکر شکوری: «بی‌گمان کسانی‌که در زمان ما مدرنیزم را ترویج می‌کنند، گروهی‌ هستند که با الفاظ بازی می‌کنند؛ آنان هیچ حقیقت واقعی و صواب را بیان نمی‌کنند، چون سخنان‌شان فاقد هرگونه معنا و دلالت است. خطر کارشان تا به اين اندازه است که  ذوق و سلیقه را فاسد می‌سازند و ابزارهای بیان را تباه می‌کنند؛ بلکه ادامۀ چنین جولانی در عرصه‌های رنگارنگِ بیان، سرانجامی جز رسیدن به نیستی و نابودی ندارد. این راه (مدرنیزم)، مسیر سقوط است؛ مسیری است که جوامع بی‌بندوبار و بی‌هدف در آن سقوط می‌کنند. چراکه تحت عنوان «مدرنیزم»، به میراث (فرهنگی و دینی) یورش می‌برند و حرمت اصالت، عقل و کرامت انسانی را پایمال می‌سازند.»
۲. تخریب زبان
عبدالله الجفری: «هیچ‌کس با نوگرایی (مثبت) مخالفت ندارد؛ اما ما با برهنگی فکری و فرهنگی مخالف هستیم. ما با نوسازی مخالفتی نداریم؛ اما در برابر هرج‌ومرج و ابتذال می‌ایستیم. ما با آفرینش‌گری مخالف نیستیم؛ بلکه با تهی‌بودن و سطحی‌گری مخالف هستیم. این اصطلاح (مدرنیزم) در حقیقت دعوتی است برای تخریب زبان، نابودی میراث، و بازیچه‌ساختن ارزش‌ها.»
۳. ردّ میراث
بکر ابراهیم: «وقتی پژوهشگر و محقق در مبانی و ریشه‌های فکری این گروه دقت بکند، از خلال تولیدات و نوشته‌های‌شان درمی‌یابد که آنان میان سکولاریزم، الحاد، مارکسیزم و نصرانیت در رفت‌وآمدند. و نتیجۀ همۀ این جریان‌ها یک چیز است: انکار واقعیّت موجود و ردّ همه‌جانبۀ میراث فکری اسلامی.»
۴. شورش بر دین
سهیلا زین العابدین: «مدرنیزم در حقیقت یک انقلاب شعری بود که شورش بر دین را اعلام کرد؛ و بر تاریخ، گذشته، میراث، زبان و اخلاق نیز شورید. این انقلاب از شکل سنّتی قصیدۀ عربی به‌عنوان قالب شعری، فاصله گرفت و قالبی الحادی برای شعر عربی معاصر به‌وجود آورد که با همین چهرۀ ملحدانه شناخته شد.»
۵. کالای فاسد
عیسی خلیل: «سوار شدن بر موج نوگرایی و رسیدن به اهدافی دیگر، امری آشکار و مردود است. شجاعت آن است که از درِ خانه‌ها وارد شوی. این همان کاری است که همۀ انسان‌های توانمند انجام می‌دهند؛ کسانی‌که مسئولیت‌پذیرند و در سختی‌ها ایستادگی می‌کنند، تا جایی‌که خود را فدا می‌کنند. آنان هرگز کالای فاسدی را که از جایی دیگر وارد شده و سازگار با ارزش‌ها نیست، سوار نکردند.»
۶. جریان آلوده
دکتر عوض القرنی: «این جریان (نوگرایی افراطی)، جریانی است آلوده‌تر از هر آلودگی. در برابر آن، چاره‌ای جز ایستادگی برای دفاع از عقیده‌مان نداریم؛ تا از نسل آینده‌مان در برابر این موج خطرناک، که چیزی کمتر از مواد مخدر ندارد، محافظت کنیم.»
۷. جنگ علیه اسلام
شیخ صالح بن عبدالعزیز: «مدرنیزم مرحله‌ای پنهان از همان جنگ دینی‌ای است که دشمنان علیه اسلام به راه انداخته‌اند، تا زمانی‌که نسلی تربیت شود که ارزش‌ها و مقدسات خود را کنار بگذارد؛ نسلی که با بی‌قیدی، غرب‌زدگی، کفر و بی‌بندوباری شناخته شود.»
۸. رد واقعیت‌های موجود
بکر ابراهیم: «پدیدۀ حداثه رشد کرده و در میان بسیاری از شاعران عراقی، شامی و مصری گسترش یافته است. پس چهره‌هایی چون یوسف الخال، خلیل حاوی، کوثر أبو دیب، صلاح عبدالصبور، السیاب و أدونیس پدیدار شدند، همچنین عماد حمود، درویش و سیّاح القاسم در فهرست شناخته‌شدگان ظاهر شدند. وقتی به دیدگاه‌ها و مبانی فکری این شاعران بنگریم، خواهیم دید که در آثار و نوشته‌های‌شان روحی مشترک هست؛ همان روح علمانیت، وجودی‌گری، چپ‌گرایی و مسیحیت، که همگی در نقطه‌ای مشترک به هم می‌رسند. آنچه میان آنان مشترک است، رد کردن واقعیت‌های موجود، بی‌اعتنایی به میراث فکری اسلام، و نادیده گرفتن میراث ادبیِ زبان، وزن، قافیه و شیوه‌های تصویری و زیبایی‌شناختی آن است.»
۹. انحراف اندیشه‌ها
عبدالله بن خمیس، (نویسنده و ادیب): «مدرنیزم نه دین است و نه صومعه، بلکه بدعتی است که بدعت‌گذاران آن را ساخته‌اند تا در میدان ادب جولان دهند و اندیشه‌ها را از مسیر درست منحرف سازند.»
۱۰. جریان سرطان‌زا
عبدالله الفیصل: «فعالیت من در عرصۀ ادبی متمرکز خواهد بود و در این زمینه بر سه نکتۀ اصلی تأکید خواهم کرد: اول: عرصۀ شعر؛ و در اینجا خواهم کوشید با چیزی که به شعر حداثی یا آزاد نام گرفته مقابله کنم، چرا که آن را همچون سرطانی می‌دانم که به جان زبان عربی و ادب عربی افتاده است.»
۱۱. بازگشت به جاهلیت قدیم
نویسندۀ فاضله «سهیله زین‌العابدین: «از مهم‌ترین چیزهایی که باید دکتر غنّامی و پیروانش بدانند، این است که شکل کلی و ظاهریِ مقابله با حداثه (مدرنیزم)، اصل و جوهر مخالفت با حداثه نیست؛ زیرا نقد ما بر مدرنیزم صرفاً بر گرایش مادیِ آن تکیه ندارد، بلکه خطر اصلی این است که مدرنیزم می‌خواهد اندیشۀ عربی را به جاهلیت قدیم بازگرداند؛ جاهلیتی که با اندیشه‌های ارتجاعی، افکار ملی‌گرایانه و شعارهای تفرقه‌افکنانه آمیخته است و این همه برای تضعیف و نفوذ در عقیدۀ اسلامی صورت می‌گیرد.»
۱۲. عامل غفلت قوم و ملت
عیسی خلیل: «من در ابراز ستایش و تقدیر از فرهنگ غذایی تردیدی ندارم؛ اما این سخن مانع از آن نمی‌شود که بگویم شاید این مسیر، تنها راه مناسب برای تغذیۀ فکری ملت نباشد؛ زیرا این فرهنگ (مدرنیستی) چیزی جز چشیدن مزه‌های قومی نیست که قوم و ملت را از حقیقتی محروم می‌سازد که از ویژگی‌های آن ابتکار و نوآوری است. بلکه باید در چارچوب فهم و عقل، دعوتی برای هر ملت با نگاه خاص خودش صورت گیرد، به گونه‌ای که افق‌هایش را بگشاید و انتظاراتش را به رشد و پویایی برساند و به آنچه مفید است دست یابد و خوانندگانش را به پژوهش و مطالعۀ ثمربخش وادار نماید، نه به طلسم‌ها و خرافات؛ پس آیا آن‌ها همان گونه هستند که به آن راه رفته‌اند؟ دلایلی وجود دارد که این امر را توضیح می‌دهد.»
۱۳. سیاهی باطل و پوچ
صالح العوَض: «اکنون آنان (طرفداران مدرنیزم) در بیشتر رسانه‌های خواندنیِ جهان عرب پیشی گرفته و آن‌ها را به پایگاهی برای خود تبدیل کرده‌اند. با صدای بلند، شبهات و گمراهی‌های خود را در آن می‌دمند و باطل خویش را می‌پراکنند. در برابر هرکس که بر درگاه‌شان می‌کوبد، صفحه‌های تیره و کور خود را می‌گشایند تا سیاهیِ باطل و پوچی را برای او و امثال او ثبت کنند؛ و هر آنچه از باقی‌ماندۀ میراث اصیل و ریشه‌دار اسلامی و ادبی هست، می‌خواهند از میان بردارند. بگذار برای‌شان صفحه‌ای تازه در دنیای ادب بگشایند تا در حیات ضلالت‌شان زندگی کنند، اما حقیقت این است که این بی‌سوادی (أُمیة) همیشگی و ماندگار نخواهد بود، بلکه محکوم به نابودی است و در پایان جز حق، چیزی پیروز نخواهد شد.»
۱۴. ابتذال فکری
دکتر یوسف عزالدین: «به‌سختی توانستم خود را از نقد دور نگه دارم؛ اما این بیماری ادبی که دوست گرامی‌مان دکتر راشد المبارک، آن را «ابتذال فکری» می‌نامد، مرا بر آن داشت که در برابر این میراث ادبیِ عربی اصیل، درنگ کنم و ایستادگی و از آن دفاع  بکنم.»
۱۵. نابودکنندۀ ارزش‌های انسانی
اورتیکا کاسیت، (منتقد غربی مدرنیزم): «مدرنیزم یعنی نابود کردن تمام ارزش‌های انسانی‌ای که ادبیات در گذشته از آن‌ها حمایت می‌کرد؛ این هنری است که مردم، زمان و تاریخ را نادیده می‌گیرد.»
۱۶. سوق دهندۀ به‌سوی تاریکی
فرانک کِرمود، منتقد غربی: «مدرنیزم، هنر را به سوی تاریکی، هرج‌ومرج و یأس سوق می‌دهد.»
۱۷. عامل بحران و هرج و مرج
لیونل ترلنک، منتقد غربی: «مدرنیزم عقل را کنار گذاشته و جای آن را اضطراب، بحران‌های روانی، هرج‌ومرج اجتماعی، یأس تلخ، و انکار کامل تمدن، نظم، سنت و آینده، گرفته است.»

 

ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version