نویسنده: مهاجر عزیزی

تحلیل و نقد مدرنیزم (نوگرایی) در پرتو اسلام

بخش دوازدهم

هـ. پیشرفت و دستاورد مسلمانان در عرصۀ فرهنگی و معماری
۱. شعر و ادب
مسلمانان در عرصۀ شعر و ادب، جایگاهی درخشان و بی‌همتا یافتند. هرچند پیش از اسلام نیز شعر و ادب در میان ملت‌ها رواج داشت؛ اما مسلمانان با بهره‌گیری از آموزه‌های وحیانی، به آن نظم، انسجام و محتوایی والا بخشیدند و آن را از آلودگی‌های فکری و اخلاقی گذشته پالودند.
در عصر رسالت، سطح فردی و اجتماعی مسلمانان به بالاترین درجات انسانی، اخلاقی و ادبی رسید. نثر و نظم به اوج شکوفایی خود دست یافت و معانی بلند و ژرف جایگزین مضامین سطحی پیشین شد، شعر و ادب این دوره، رنگ و بوی عقیده، عبادت و تعالیم اسلامی به خود گرفت؛ درحالی‌که پیش‌تر، اشعار غالباً تهی از این معانی بود و شاعران آزادانه به ستایش تعصب‌های قبیله‌ای، توصیف زنان و مفاخر قومی می‌پرداختند؛ اما شاعران مسلمان با اندیشه‌هایی نو، به حمد و ثنای پروردگار متعال، مدح پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ستایش زیبایی‌های اسلام روی آوردند.
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم خود شعر نمی‌سرودند؛ اما شنیدن اشعار نیکو را دوست داشتند و اصحاب را به سرودن شعر تشویق می‌کردند و اهمیت آن را یادآور می‌شدند. چنان‌که از براء رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم به حسان بن ثابت رضی‌الله‌عنه فرمودند: «روح‌القدس با توست تا زمانی که مشرکان را هجو می‌کنی.»[1]
از جمله، کعب بن زُهَیر – از شاعران مشهور – نزد پیامبر آمد و قصیده‌ای در مدح آن‌حضرت سرود. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم عبایی را که بر دوش داشتند، به عنوان هدیه به او بخشیدند. این عبا پس از رحلت پیامبر به خلفا رسید و سرانجام معاویه بن ابی‌سفیان آن را به بیست هزار درهم خریداری کرد.[2]
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم اشعار شاعران را با دقت می‌شنیدند و هرگاه در آن‌ها معنایی ناپسند می‌یافتند، آن را اصلاح می‌کردند. شاعران متعهد به ارزش‌های اسلامی، مورد تشویق ایشان قرار می‌گرفتند؛ بنابراین، اسلام نه‌تنها با شعر و شاعری مخالفتی ندارد، بلکه آن را، مشروط به هماهنگی با مفاهیم و آموزه‌های اسلامی، تأیید و حمایت می‌کند.
شاعران رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم شاعران برجسته‌ای داشتند که با سرودن اشعار نغز و پرمحتوا، از اسلام و مسلمانان دفاع می‌کردند. نام این شاعران عبارت است از:
۱. حسان بن ثابت رضی‌الله‌عنه؛
۲. کعب بن مالک رضی‌الله‌عنه؛
۳. عبدالله بن رواحه رضی‌الله‌عنه؛
۴. کعب بن زُهَیر رضی‌الله‌عنه؛
۵. عبدالله بن زُبعَری رضی‌الله‌عنه؛
۶. ابوسفیان بن حارث رضی‌الله‌عنه؛
۷. بُجَیر بن زُهَیر بن ابی سُلمی رضی‌الله‌عنه؛
۸. خنساء رضی‌الله‌عنها؛
۹. جرول بن اوس رضی‌الله‌عنه؛
۱۰. لبید بن ربیعه رضی‌الله‌عنه؛
۱۱. کثیر بن عبدالله رضی‌الله‌عنه و دیگران.
شعر و ادب در عصر خلفای راشدین
در دوران خلافت حضرت ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه، شعر و ادب رونقی ویژه یافت. خود ایشان از شاعران و ادیبان نامدار روزگار بود؛ شعر می‌سرود و خطبه‌هایی شیوا و نغز ایراد می‌کرد. مورخان و ادیبان، از تأثیر شگرف سخنان او بر دل‌ها یاد کرده‌اند.
حضرت عمر فاروق رضی‌الله‌عنه نیز از بزرگان ادب به شمار می‌آمد. او به‌ویژه در نثر، مهارتی کم‌نظیر داشت و سخنانش آراسته به بیانی شیوا و پرجاذبه بود. علاوه بر این، در سرودن شعر نیز دست توانایی داشت و پارچه‌های شعری‌اش در منابع ادبی نقل شده است.
حضرت عثمان ذوالنورین رضی‌الله‌عنه همچون دیگر خلفای پیشین، شخصیتی ادیب و صاحب‌ذوق بود، در هر دو عرصۀ نظم و نثر، توانایی برجسته‌ای داشت و از جمله کاتبان وحی بود، هرگاه وحی نازل می‌شد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به او می‌فرمودند: «بنویس»، و او با قلمی زیبا و استوار، کلمات وحی را ثبت می‌کرد.
از برجسته‌ترین ادیبان صدر اسلام، حضرت علی کرم‌الله‌وجهه بود. از ایشان آثار گران‌بهایی در قالب سخنان منثور و اشعار حکیمانه بر جای مانده است. وی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم را با بیانی سرشار از فصاحت و بلاغت وصف می‌کرد و کلامش چنان لطیف و روح‌نواز بود که دل‌ها را مجذوب و گوش‌ها را شیفته می‌ساخت.
شعر و ادب در عصر اموی
در دورۀ خلافت اموی، شعر و ادب به شکوفایی و رونقی تازه دست یافت. سبک‌های نوین در شعر و نثر پدید آمد و حمایت‌های ویژۀ خلفای اموی نقش مهمی در این پیشرفت داشت، آنان شاعران و ادیبان را گرامی می‌داشتند، به آنان مقرری و جوایز می‌بخشیدند و حتی مکان‌هایی ویژه برای نشست‌های ادبی آنان اختصاص می‌دادند.
از میان چهره‌های برجستۀ این دوره می‌توان به فرزدق، ابوالأسود دؤلی، عمر بن ابی‌ربیعه، عدی بن رُقاع و دیگران اشاره کرد. برخی از این شاعران، چون فرزدق، جَریر و اَخطل، بیشتر در مدح خلفا و امرای اموی شعر می‌سرودند و بعضی دیگر در مخالفت با آنان، سخن می‌پرداختند.
شعر و ادب در عصر خلافت عباسی
عصر خلافت عباسی را می‌توان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های شکوفایی شعر و ادب دانست، در این دوران، ادبیات به‌طرز چشم‌گیری پیشرفت کرد و شاعران با بهره‌گیری از تمدن پربار عباسی، سبک‌ها و شیوه‌های تازه‌ای در معانی، موضوعات، تصویرپردازی و سایر اسالیب شعری پدید آوردند.
در این دوره، در موضوعات، معانی، الفاظ و سبک‌های شعری نوعی دگرگونی و انقلاب ادبی روی داد. اغراض تازه‌ای در شعر پدید آمد که پیش‌تر سابقه نداشت و بعضی موضوعات قدیمی نیز تغییر ماهیت یافت؛ برای نمونه، شعر سیاسی، حماسی و غزل تا حدی رو به ضعف گذاشت، درحالی‌که مدح و مرثیه رونق بیشتری گرفت. همچنین شاخه‌هایی چون شعر حکمی، زاهدانه، فلسفی، تعلیمی و قصصی ظهور یافت. شاعران متأخر در به‌کارگیری صنایع بدیعی مانند جناس، طباق و دیگر آرایه‌ها گاه به حد افراط رسیدند.
از عوامل مهم پیشرفت شعر در این دوره، می‌توان به گسترش جوامع علمی و فرهنگی، انتقال فرهنگ‌ها از راه ترجمه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نیز حمایت و تشویق خلفا و امیران از شاعران، ادیبان و مترجمان اشاره کرد.[3]
از میان شاعران برجستۀ عصر عباسی می‌توان به عدی بن رقاع، ابن‌الرومی، ابونواس و ابوالطیب متنبی اشاره کرد. در همین دوره، شاعران اندلسی نوعی قالب تازۀ شعری به نام «موشحات» را ابداع کردند که به‌سرعت رشد یافت و جلوه‌های هنری ویژه‌ای در آن پدید آمد.
خلفا و امرا برای قدردانی از شاعران، مبالغ هنگفتی به عنوان جایزه و هدیه می‌بخشیدند. ولید بن یزید از نخستین کسانی بود که برای هر بیت شعر، هزار درهم پاداش تعیین کرد و دیگران نیز از او پیروی کردند. عباسیان این رقم را افزایش دادند و حتی برای یک قصیده، صد هزار درهم جایزه می‌پرداختند. نخستین شاعری که چنین جایزه‌ای گرفت، مروان بن ابی‌حفصه بود که قصیده‌ای در مدح مهدی عباسی سرود.[4]
خلفای اسلامی به‌خوبی می‌دانستند که دین مقدس اسلام، هر هنر هدفمند و مفید برای جامعه را ارج می‌نهد. ازهمین‌رو، هر رهبر مسلمان به سهم خود به هنرمندان و به‌ویژه شاعران متعهد احترام می‌گذاشت و این سنت را از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آموخته بودند. آن‌حضرت، شاعرانِ بازتاب‌دهندۀ مفاهیم ایمانی و اخلاقی را می‌ستودند؛ چنان‌که هنگامی که کعب بن زُهَیر، شاعر نامدار عرب، نزد پیامبر آمد و قصیده‌ای در مدح ایشان سرود، رسول گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم عبایی را که بر دوش داشتند، به عنوان هدیه به او بخشیدند. این عبا پس از وفات پیامبر به دست خلفا رسید و معاویه بن ابی‌سفیان آن را به بهای بیست هزار درهم خریداری کرد.[5]
۲. هنر نقاشی اسلامی
مسلمانان در عرصۀ نقاشی دستاوردها و پیشرفت‌های چشمگیری داشته‌اند. علامه مقریزی، از دانشمندان و مؤرخان برجسته، دربارۀ نقاشان مسلمان می‌گوید: «در قرن پانزدهم، کتابخانۀ فاطمیان صدها کتاب مزین به نقاشی داشت که از جملۀ آن‌ها، قرآن‌هایی بود که به‌دست هنرمندان مسلمان تزیین و تصویرگری شده بود.»[6]
تزئینات و نقاشی اسلامی به‌تدریج ویژگی‌های خاص خود را یافت و نقشی مهم در نمایش جلوۀ تمدن اسلامی ایفا کرد. این هنر در اوج شکوفایی، چه در طراحی و اجرا و چه در موضوعات و شیوه‌ها، از غنای ویژه‌ای برخوردار شد. هنرمندان مسلمان با بهره‌گیری از خطوط تزیینی چشم‌نواز، آثاری آفریدند که سرشار از تنوع، تکرار موزون، درهم‌تنیدگی و نوآوری بود. آن‌ها با الهام از هندسۀ اسلامی، اشکال چندضلعی ستاره‌ای، طرح‌های برگ‌وارگی (توریق) و نقوش مشهور به «توشح عربی» یا همان آرابسک (Arabesque) را ابداع کردند. این سبک به‌ویژه در مسجد الازهر در قرن چهارم هجری (دهم میلادی)، شکل گرفت و تا امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی فراتر از آن، محبوبیت و کاربرد خود را حفظ کرده است.[7]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. صحیح ابن حبان، ج ۱۶، ص ۹۶.

[2]. ابن عبد ربه الأندلسی، العقد الفرید، ج ۲، ص ۳۱؛ تمدن اسلام، ص ۱۴۲.

[3]. تمدن اسلام، ص ۱۴۷.

[4]. جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ص ۹۹۳.

[5]. همان، ص ۹۹۳.

[6]. قصة الحضارة، ص ۶۷۹.

[7]. التراث العلمی الإسلامی، ص ۱۴۴.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version