پاسبان اندلس (اسپانیا)، سلطان یوسف بن تاشفین رحمهالله
بخش بیستوسوم
بررسی سپاه مرابطی و انتصاب فرماندهان
در درۀ ملوية، سپاهیان دعوت مرابطی که جان خود را برای جهاد در راه الله وقف کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. شمار آنها چهل هزار نفر بود.[1] از میان آنان، چهار فرمانده انتخاب شدند و به هر یک فرماندهی پنج هزار مجاهد از قبیلۀ خودش واگذار شد تا پیشقراول سپاه مرابطی باشند. این چهار فرمانده عبارت بودند از: محمد بن تميم الجدالي، عمران بن سليمان المسوفي، مدرك التلكاني، و سير بن أبي بكر.
با این حال، در میان فرماندهان مرابطی، گروهی از آنان بهعنوان درخشانترین و نامدارترین چهرههای نظامی شناخته میشوند، که عبارتاند از:
سیر بن ابیبکر یکی از برجستهترین رهبران قبیلۀ لمتونه و از خویشاوندان امیر مسلمانان از طریق وصلت خانوادگی بود. نبوغ نظامی و مهارت رزمی او در نبرد زلاقه در سال ۴۷۹ق آشکار شد. در سومین عبور امیر مسلمانان به اندلس، امور آن سرزمین را به او واگذار کردند و مأموریت دادند که ملوک طوایف در غرب اندلس را مطیع سازد؛ زیرا به شایستگی و اخلاص او اطمینان داشتند.
وی ابتدا در سال ۴۸۴ق، شهر اشبيليه را از خاندان بنی عباد فتح کرد، سپس مملکت بطليوس را از خاندان بنی افطس به تصرف درآورد و پس از آن، دژهای غربی را از شهر یابره تا اشبونه گشود. او مرزها را از تهاجم نصاری حفظ کرد و در سال ۴۹۸ق، هنگام حملۀ آلفونسوی ششم به اشبيليه، او را شکست داد.
در نبرد زلاقه، همین سیر بن ابیبکر بود که با رهبری ضدحمله، ابن عباد را نجات داد و یورش نصاری را علیه مسلمانان اندلس متوقف ساخت.[3] وی در سال ۵۰۷ق درگذشت. رحمهالله.
مزدلی بن محمد بن يولكتان یا تِيلكان بن الحسن بن محمد، پسرعموی امیر یوسف بن تاشفین بود و از ارکان اصلی دولت و از زعمای مشهور لمتونه بهشمار میرفت، وی یکی از شخصیتهای برجستۀ مرابطین بود، مردی شجاع، کارآزموده، سختکوش، صاحب رأی و تدبیر و دارای تجربۀ فراوان نظامی که عمر درازی یافت و فتوحاتش بر دشمنان سنگین تمام شد.
یکی از برجستهترین اقدامات این فرمانده، بازپسگیری شهر بلنسيه از دست سپاهیان «القمبیطور» در سال ۴۹۵ق / ۱۱۰۲م بود. [قمبیطور نام مستعار رودریگو دیاز، ماجراجوی قشتالی بود که به «سید مبارز» شهرت داشت. او شخصی بیاخلاق، خشن، دشمن فضایل انسانی، راهزن حرفهای و جنایتکاری بود که برخی از مردم بلنسيه را زنده زنده سوزاند]
مزدلی پس از این پیروزی، حاکم بلنسيه شد و در بسیاری از جنگها علیه نصاری شرکت کرد، از جمله در حملهای به بارسلونا در همان سال ۴۹۵ق. سرانجام در نزدیکی طُلَیطُله در سال ۵۰۸ق به شهادت رسید. رحمهالله.
ابوعبدالله محمد بن یوسف بن تاشفین، پسر امیر مسلمانان، به روش مرابطیان به نام مادرش منسوب میشد، چراکه در میان آنان رسم بود که برخی از فرزندان را به مادر نسبت دهند و نه به پدر.
او از سواران نامدار مرابطی و از فرماندهان بلندپایه بود؛ پس از ویرانسازیهای قمبیطور در شرق اندلس، امیر مسلمانان او را به فرماندهی آن منطقه گماشت و ادارۀ شهر مرسيه را به وی سپرد تا اوضاع آن سامان را سامان بخشد.
وی در نبرد معروف «اقليش» در دورۀ حکومت علی بن یوسف شرکت کرد و بهگونهای جانفشانی نمود که بیناییاش دچار آسیب شد و در نهایت نابینا شد، پس از آن، برادرش ابراهیم بن یوسف بن تاشفین به جای او حاکم مرسيه شد.
وی از شیوخ نامدار لمتونه و از اقوام امیر مسلمانان یوسف بن تاشفین بود. به سبب حجگزاری پدرش، او به «ابن الحاج» شهرت یافت. تواناییهای نظامی او در اندلس شکوفا شد؛ چنانکه در سال ۴۸۴ق، شهر قُرطُبه را فتح کرد و با قشتالیان جنگید.
در دورۀ علی بن یوسف، بهعنوان والی مغرب منصوب شد و سپس مأموریت یافت تا به بلنسيه برود. زمانیکه حاکم شهر سَرَقُسطه، عبدالملک بن المستعین، با نصاری همراه شد و امنیت شهر را به خطر انداخت، مردم آن سامان از امیر علی بن یوسف طلب کمک کردند.
در پاسخ به این درخواست، محمد بن الحاج به آن منطقه رفت و در سال ۵۰۳ق، سرقسطة را به تصرف درآورد و مدتی طولانی والی آنجا بود، وی با حفاظت از این شهر، آن را از خطرات نیروهای نصرانی که از شرق، غرب و شمال آن را احاطه کرده بودند، مصون نگاه داشت.