نویسنده: مفتی عبیدالله نورزهی

بحران‌های لیبرالیزم در جهان معاصر

بخش نوزدهم 

آزادی‌های سیاسی و اجتماعی:
انسان در جامعه‌ای که زندگی می‌کند، افزون بر حق مصونیت جان، مال، آبرو، شرف، خانواده و حق آزادی عقیده و بیان اندیشه، حق انتخاب شغل، مسکن، سفر، اقامت، حق وطن‌گزینی، حق آزادی در داشتن منش و سنت ویژه و ترک سنت اجتماعی غالب که به نظر او درست و عقلانی نمی‌نماید و همچنین حق تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی و مشارکت در مدیریت کلان کشور را دارد، آزادی انسان در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش از مهم‌ترین حقوق اجتماعی و سیاسی به‌شمار می‌رود و از آنجا که در امور اجتماعی و سیاسی، تک‌روی و خودمحوری به نتایج نادرست و تجربه‌نشده می‌انجامد، اسلام نه تنها حق تصمیم‌گیری را به انسان‌ها داده؛ بلکه از آن‌ها خواسته است تا در تصمیم‌گیری خود نخست به مشاوره بپردازند و سپس انتخاب نمایند. آیات دیگری که حق تعیین سرنوشت و آزادی انسان‌ها در تعیین امور و مقدرات سیاسی‌شان را بازگو می‌کند، آیات و نصوص مشورت است؛ مانند آیه: “وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ” «و کارهایشان به صورت مشورت در میان آن‌هاست»[1]، “وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ” «و در کارها با آنان مشورت کن.»[2]
آیه اول، رویکردی به مشورت و تبادل نظر آزادانه را تشریع می‌کند و به جست‌وجو برای یافتن بهترین راه‌حل از میان افکار و نظریات متفاوت دعوت می‌نماید. در این آیه مقدس، «امر» به معنای احکام و تکالیف الهی نیست، چرا که در آن حیطه، نظرات مردم معیار نمی‌باشد؛ بلکه منظور از آن، امور عقلانی، دنیوی و تصمیمات جمعی است که بر پایه‌ی مشورت و رایزنی استوار است و به تصمیم‌گیری منتهی می‌شود، با توجه به اینکه وصف در قالب خبر آمده و قطعیت مشورت را می‌رساند و همچنین با استفاده از واژه «امر» که به معنای موضوعی با اهمیت است، می‌توان نتیجه گرفت که جامعه‌ی بشری و اسلامی باید در امور مهم اجتماعی و سیاسی، به روش مشورتی متوسل شوند و حق اظهار نظر و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها، حق هر فرد از اعضای جامعه است.
آیه دوم، بر اساس سیاق، به سیاست‌های مربوط به امور عمومی اشاره دارد، زمانی که مخاطب در این آیه پیامبر اکرم ﷺ باشد، باید به شخصیت سیاسی ایشان اشاره داشته باشد نه به جایگاه رسالت و نبوت؛ زیرا امور مربوط به نبوت و رسالت، نظر و رأی مردم را در بر نمی‌گیرد. «الف و لام» در  «الأمر» به چیزی اشاره دارد که قبلاً معروف و شناخته شده است و نمی‌تواند به امر نبوت اشاره داشته باشد؛ بلکه به امور رفتاری و رهبری در جامعه اشاره دارد که هدف آن، رسیدن به اهداف و سیاست‌گذاری‌های کلی برای تعیین مسیر و پیشبرد امور عمومی جامعه است.
حقوق در روابط ملّت‌­ها
حق آزادی و استقلال در حاکمیت و بهره­‌وری از ثروت­‌ها و منابع طبیعی، حق آزادی در دفاع از تمامیت ارضی، هویت ملی و فرهنگی، حق ارتباط برابر و دوستانه بین المللی، حق مقابله به مثل در روابط ناعادلانه و همچنین حقوق خصوصی و آزادی در حق پناهندگی، تابعیت، طرح شکایت درمراجع قضایی و استرداد حقوق در شمار حقوق و آزادی‌­های بین المللی است که در روابط بین المللی و تعامل میان دولت­‌ها و کشورها در تعالیم اسلامی و حقوق دینی به رسمیت شناخته شده است. این در حالی است که پس از یک دوره طولانی استعمار و تعامل نابرابر و تجاوزگرانه، سرانجام در سال ۱۹۶۰ میلادی اعلامیه اعطای استقلال در قالب قطعنامه ۷ ۱۴۱۴، به تصویب سازمان ملل متحد رسید، به موجب این اعلامیه، تمامی ملل می‌­توانند وضعیت سیاسی خود را آزادانه تعیین نموده، اهداف توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را آزادانه دنبال کنند. اما در اندیشه دینی و آموزه­‌های قرآنی، سال­‌ها پیش از عصر روشن‌­فکری در غرب این حقوق پذیرفته شده و پیامبر بزرگوار اسلام ﷺ نیز در سال‌­های آغازین استقرار حکومت اسلامی در مدینه سیاست خارجی خویش را بر پایه استقلال و آزادی ملت­‌ها و روابط دوستانه بین المللی بر پایه مصالح و باورهای مشترک بنا نهاد و در نامه­‌ای به «هرقُل» فرمان روای روم نوشت: “قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ الله وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ الله فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ”
 ترجمه: «بگو: ای ا هل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض دیگر را (غیر از الله یگانه) به خدایی نپذیرد.»[3]
اصل به رسمیت شناختن استقلال و آزادی در حاکمیت ملی، اصل ارتباط دوستانه بر اساس محورهای مشترک، اصل پرهیز از برتری‌­جویی و سلطه­‌طلبی و ادعای خداوندگاری کشور و ملتی بر دیگر کشورها و ملت‌ها، اصولی هستند که از این آیه مبارکه و سیره‌ی پیامبر ﷺ استفاده می­‌شوند: “لا يَنْهاكُمُ الله عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ الله يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ”
 ترجمه «خداوند شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏ اند باز نمى دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد؛ زيرا خدا دادگران را دوست می‌دارد.»[4]
رابطه دوستانه برپایه‌­ی عدل که این آیه از آن سخن می­‌گوید حوزه‌­ای بسی گسترده­‌تر از ملت‌­ها و کشورهای اسلامی را در بر می‌­گیرد و شامل همه‌ی ملت­ها و دولت­‌ها می­‌گردد که با مسلمانان جنگ و خصومت ندارند و ظلم و ستم بر آنان روا نداشته‌­اند: “إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شاءَ الله لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ الله لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً” ترجمه: «مگر آن­‌ها که با هم پیمانان شما، پیمان بسته­‌اند، یا آن­ها که به سوی شما می­‌آیند و از پیکار با شما یا پیکار با قوم خود، ناتوان شده‌­اند (نه سر جنگ با شما دارند و نه توانایی مبارزه با قوم خود) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلط می­‌کند تا با شما پیکار کنند؛ پس اگر از شما کناره­‌گیری کرده و با شما نجنگیدند و پیشنهاد صلح دادند، خداوند به شما اجازه نمی­‌دهد که متعرض آنان شوید.»[5]
“وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا” ترجمه: « و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش.»[6]
“وَلَنْ يَجْعَلَ الله لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً” ترجمه: «و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.»[7]
از این آیات، از یک سو ضرورت استقلال سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی جوامع اسلامی در برابر سایر جوامع و از سوی دیگر حفظ روابط انسانی و عادلانه به دور از سلطه‌جویی و فزون‌طلبی استفاده می‌شود.
نتیجه
آزادی در اسلام مفهوم و حقیقت گسترده و ژرفی است که دو عرصه آزادی درونی (منفی) و بیرونی (مثبت و منفی) را پوشش می‌دهد و در عرصه بیرونی، گونه‌های مختلف آزادی‌های فردی، اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی را ترسیم می‌کند؛ چنین مفهوم فربه و غنی از آزادی را نمی‌توان در هیچ مکتب دیگری، حتی لیبرالیزم که ادعای رهایی و آزادی را دارد (دست‌کم در دیدگاه جانب‌داران آن)، یافت.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] ـ سوره شوری ،  آیه: ۳۸.
[2] ـ سوره آل عمران،  آیه:۱۵۹.
[3] ـ سوره آل عمران،  آیه:۶۴.
[4] ـ سوره ممتحنه،  آیه:۸.
[5] ـ سوره نساء،  آیه:۹۰.
[6] ـ سوره انفال،  آیه:۶۱.
[7] ـ سوره نساء،  آیه:۱۴۱.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version