نویسنده: ابوعائشه

فرقۀ کرامیه

بخش ششم

دیدگاه اهل سنت دربارۀ ایمان
جمهور محققین اهل سنت والجماعت معتقداند [از جمله: امام ابوحنیفه رحمه الله] که ایمان عبارت از تصدیق قلب است و اقرار شرط است برای اجرای احکام در دنیا؛ برای اینکه تصدیق با قلب یک امر پوشیده است برای آن نشانه­ای لازم است؛ پس اگر کسی با قلبش تصدیق کرد، ولی اقرار با زبان نکرد، آن شخص نزد الله متعال مؤمن است و در احکام دنیوی مؤمن نمی­باشد و اگر کسی با زبان اقرار کرد؛ ولی با قلبش تصدیق نکرد، مانند منافق است، برعکس؛ مؤمن نزد مردم و کافر نزد الله است و این تعریف را نیز شیخ ابو منصور هم اختیار کرده است[1].
علامه صدرالدین دمشقی در کتاب «شرح العقیدة الطحاویة» در بارۀ مفهوم ایمان چنین می‌نویسد: «علما در مفهوم و معنای ایمان اختلاف زیادی دارند: امام مالک، امام شافعی، امام احمد، امام اوزاعی، اسحاق بن راهویه و سایر اهل حدیث و اهل مدینه رحمهم الله و فرقۀ ظاهریه و جماعتی از متکلمان بر این باورند که ایمان عبارت از تصدیق با قلب و اقرار با زبان و عمل با جوارح است.»
بسیاری از اصحاب ما بر اساس آنچه که امام طحاوی رحمه الله ذکر کرده است، معتقداند که ایمان به معنای اقرار به زبان و تصدیق با قلب است.
برخی از آنان می­گویند: اقرار با زبان، رکنی اضافی است و رکن اصلی ایمان نیست. ابو منصور ماتریدی رحمه الله این رأی را دارد و این رأی از امام ابوحنیفه رحمه الله نیز هم نقل شده است.[2]
علامه ابن قیم رحمه الله در مورد حقیقت ایمان از دیدگاه شرع می­فرماید: «ایمان، ترکیبی از قول و عمل است. قول هم دو بخش است: قول قلب که همان اعتقاد است و قول زبان که تلفظ به شهادتین است، عمل هم دو بخش دارد، عمل قلب که منظور همان نیت و اخلاص آن است و عمل جوارح (اعضای بدن) اگر این چهار بخش از بین برود، ایمان به کلی از بین می­رود، اگر تصدیق قلبی در شخص وجود نداشته باشد بقیه بخش­ها سودی نمی­رساند؛ چرا که تصدیق قلب، شرطی برای اعتقاد داشتن آن و سودمند بودنش است و اگر عمل قلب با وجود تصدیق درونی، از بین برود این جاست که بین مرجئه و اهل سنت نزاع و اختلاف وجود دارد، اهل سنت متفق القول اند که ایمان به کلی از بین می­رود و تصدیق با انتفای عمل قلب، فایده­ای ندارد و منظور از عمل قلب، محبت و انقیاد آن است، همان­گونه که اعتقاد به صدق پیامبران سودی به ابلیس، فرعون و قومش، یهود و مشرکین زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نرساند؛ مشرکانی که در آشکار و پنهان به این باور درونی اقرار می­کردند که او دروغ‌گو نیست، ولی پیروش نمی­شویم و به او ایمان نمی­آوریم».[3]
اختلافی که میان امام ابو حنیفه رحمه الله و سایر ائمه و امامان اهل سنت بر سر مفهوم و معنای ایمان است، اختلاف صوری و ظاهری می­باشد، چون اعمال جوارح لازمه و آثار ایمان قلب یا جزئی از آن است و همه اتفاق نظر دارند بر این که مرتکب گناه کبیره از دایرۀ ایمان خارج نمی­شود؛ بلکه او در مشیت و خواست الله متعال می‌باشد، اگر خواست او را عذاب می­دهد و اگر خواست از او گذشت می­نماید، این اختلاف، اختلاف لفظی است و فساد اعتقاد بر آن مترتب نمی­شود،  قائلین به تکفیر تارک الصلاة به این اصل، ادلۀ دیگری اضافه کرده­اند و گرنه پیامبر صلی الله علیه وسلم ایمان را از زناکار و دزد و شراب­خوار و غارت‌گر نفی کرده و بنا به اتفاق همۀ علما این امر موجب زوال اسم ایمان از این افراد به طور کلی نشده است، میان اهل سنت اختلافی نیست در این که الله متعال از بندگان، قول و عمل را خواسته است، منظور از قول، تصدیق با قلب و اقرار با زبان است.[4]
دلایل جمهور محققینِ اهل سنت
آیات قرآن
خداوند متعال می­فرماید: {أولئک کتب في قلوبهم الإیمان}[5] ترجمه: « این گروه کسانی هستند که الله تعالی در دل­های­شان ایمان را نگاشته است».
رب‌العالمین در جای دیگر می‌فرماید: {وقلبه مطمئن بالإیمان}؛[6] ترجمه: «و قلبش، به ایمان آرام و مطمئن باشد».
الله متعال ارشاد می‌فرماید: {ولما یدخل الإیمان في قلوبکم}؛[7] ترجمه: «هنوز ایمان وارد دل­های‌تان نشده است».
احادیث پیامبر صلی الله علیه و سلم
 پیامبر صلی الله علیه وسلم می­فرماید: “اللهم ثبت قلبي علی دینک”[8] «بارالها قلبم را بر دینت ثابت نگهدار»
قال النبي صلی الله علیه وسلم: لأسامة رضی الله عنه حین قتل من قال: “لا إله إلا الله: هلا شققت قلبه”  «پیامبر صلی الله علیه وسلم به اسامه رضی الله عنه وقتی کسی را که کلمۀ لا إله الا الله را بر زبان آورده بود، قتل کرد: چنین فرمود: چرا قلبش را نشکافتی»؟[9] [10]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . تفتازانی، سعد الدین، شرح العقائد النسفیة، ص: ۳۰۴، چاپ اول: ۱۳۹۴، ناشر: شیخ الاسلام احمد جام.
[2] . دمشقی، صدر الدین أبو الحسن علی بن علاء الدین صالحی، (۷۹۲هـ) شرح عقیده طحاویه، جلد: ۱ – ۲، ص: ۶۵۰، چاپ اول: ۱۳۹۷هـ.
[3] . العتیبی، دکتر سعد، پدیده ارجاء و سرایت مفاهیم آن به واقع معاصر، ص: ۱۲، بی­تا، مرکز مطالعات اسلامی بینش.
[4] . دمشقی، صدر الدین أبو الحسن علی بن علاء الدین صالحی، (۷۹۲هـ) شرح عقیده طحاویه، جلد: ۱ – ۲، ص: ۶۵۳ – ۶۵۴، چاپ اول: ۱۳۹۷هـ.
[5] . سوره مجادله، آیه: ۲۲.
[6] . سوره نحل، آیه: ۱۰۶.
[7] . سوره حجرات، آیه: ۱۴.
[8] . سنن الترمذی، باب ما جاء أن القلوب بین إصبعی الرحمن، ج: ۸، ص: ۲۸۰.
[9] . المعجم الکبیرللطبرانی، ج: ۱۳، ص: ۱۳۶.
[10] . تفتازانی، سعد الدین، شرح العقائد النسفیة، ص: ۳۰۴، چاپ اول: ۱۳۹۴، ناشر: شیخ الاسلام احمد جام.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version