نویسنده: م. فراهی توجگی

درآمدی کوتاه بر تاریخ و عقاید کمونیزم

بخش هفدهم

اقتصاد در عصر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم
انسان وقتی در بستر جامعه‌ای میخ خیمه‌ی زندگی‌اش را می‌کوبد و پایه‌هایش را بلند می‌کند، دنبال امرار معاش نیز می‌گردد و به مرور زمان پاهایش را در آنجا محکم می‌کند و برای خویشتن و خانواده‌اش زندگی‌ای در حد انتظار و مرفعی تدارک می‌بیند، تا زمانی که زندگی در این محیط‌ برایش مقدور و ایمن است، تمام تلاشش را صرف کمایی ثروت و تأمین نیازهای اولیه‌ی زندگی و پیداکردن راه‌های بیشتر و سودمندتر برای کسب دارایی می‌گردد.
اما گاهی اتفاقاتی پیش می‌آید که آدمی را وادار به گزینش می‌کند و میان ماندن به هر قیمت و رفتن به هر قیمت میخ‌کوب می‌نماید، آنچه برای مسلمانان در صدر اسلام و آغاز دعوت و رسالت پیش آمد از همین قبیل بود، وقتی مسلمانان که عمری را در مکه زندگی کرده بودند، کار و کسب و تجارت‌شان در بازارهای مکه رونق گرفته بود، ناچار شدند برای حفظ دین و عقیده‌شان مخفیانه به مدینه هجرت کنند و دست از همه‌چیز و همه‌کس بردارند، برخی ناچار شدند خانواده‌های‌شان را در مکه بگذارند و برای فعلا به‌تنهایی راه مدینه را در پیش بگیرند. در این میان، دست‌کشیدن از دارایی و ثروت و ماندن آن برای چپاول و یغمای دشمنان کم‌ترین فداکاری در راه حفظ عقیده و آرمان بود، از جهتی، مسلمانان در مکه به علت‌های گوناگونی مثل تحریم اقتصادی، بدرفتاری مشرکان و… درآمد کافی و شایسته‌ای نداشتند و زندگی برای‌شان دشوارتر شده بود.
زندگی نو در مدینه
مهاجران در کنار مسجد نبوی کاشانه گزیدند و به آلونکی برای زندگی در دیار هجرت تن دادند و راضی شدند. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز برای بهبود وضعیت اقتصادی اقداماتی انجام داد که رفاه نسبی برای همه به دست آمد؛ به‌‌گونه‌ای که مهاجران در سال‌های بعد صاحب مسکن، شغل و درآمد شدند و علاوه بر تأمین هزینه‌های خودشان، درآمد اضافی هم داشتند و روزنه‌های زندگی بهتر به روی‌شان باز شد.
اقدامات اقتصادی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در سال‌های نخستین هجرت:
۱. برقراری عقد اخوت میان مهاجران و انصار: این کار باعث تعهداتی شد، از‌ جمله اینکه به ملزم‌بودن هر برادر انصاری در کمک‌رسانی مالی به برادر مهاجر خویش منجر شد.
۲. بستن قرارداد مساقات و مزارعه میان مهاجران و انصار: با ورود مهاجران به مدینه انصار قصد داشتند نیمی از دارایی‌های‌شان را به آنان بدهند؛ اما آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم آنان را از این کار بازداشت و به‌جای آن، قرارداد مساقات و مزارعه را میان‌شان برقرار ساختبا این کار علاوه بر اشتغال‌زایی و فراوانی محصول زراعی و باغی درآمد عمومی نیز بالا رفت[1].
۳. ترویج و گسترش تجارت و بازرگانی: در آغاز تجارت فقط در دست قریش بود و به مسلمانان اجازه تجارت داده نمی‌شد. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با به خطر انداختن امنیت تجاری قریش در جنگ بدر و حمله به کاروان آنان توانست غنیمت‌هایی از جنگ بدر به دست آورد که پس از جداکردن خمس آن، غنایم را میان لشکریان قسمت کرد[2].
منابع درآمدی حکومت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم
با توجه به اقدامات اقتصادی پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم وضعیت اقتصادی مسلمانان بهبود یافت و حکومت اسلامی منابع درآمدی گوناگونی به دست آورد:
۱. دارایی‌های شخصی؛ انفاق و قرض‌الحسنه که در آیات قرآن و روایات بر آن تأکید شده است.
۲. دارایی‌های عمومی؛ خراج: مالیات زمین‌های کشاورزی و باغی که در مالکیت یا تصرف مسلمانان است یا برای نمونه پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای برآورد محصول خیبر و دریافت خراج مأمورانی فرستاد[3].
جزیه: از غیرمسلمانانی که زیر پرچم اسلام از امنیت جانی و مالی و امور رفاهی و خدماتی بهره‌مند شدند و با این حال، تمایلی به مسلمان‌شدن هم نداشتند مالیاتی با عنوان جزیه دریافت می‌شد، برای نمونه، رسول ‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم از اهل «ایله» که سیصد مرد بودند سالانه سیصد دینار جزیه می‌گرفت[4].
فدیه، وقف، نذرها، کفاره‌ها، لقطه (اموال بدون صاحب)، زکات، مجهول‌المالک و فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی نوعی دیگر از اموال عمومی جامعه است.
۳. دارایی‌های حکومت: انفال دولت بر معدن‌ها، جنگل‌ها، چراگاه‌ها، زمین‌ها و وسایل اختصاصی پادشاهان مالکیت دارد.
هزینه‌های حکومت
بیت‌المال مسلمانان در واقع خزانه‌ی مملکت به‌‌شمار می‌رود و درآمدهای آن به مصارف معینی می‌رسد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز همین‌گونه عمل می‌کرد.
 هزینه‌های حکومت بدین شرح است:
۱. هزینه‌های امنیتی‌؛ خاتم انبیا صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای امنیت جامعه غزوه‌ها و سریه‌های پرشماری را پشت‌ سر برنامه‌ریزی کرد و موفقانه به سرانجام رساند و برای تأمین تدارکات، سلاح، آذوقه و نیروهای خود از درآمد حکومت استفاده می‌کرد.
۲. هزینه‌های تبلیغاتی؛ هرگاه آن حضرت صلی‌الله‌عليه‌وسلم در غزوه‌ای پیروز می‌شد، مأموری برای آموزش معارف اسلامی به منطقه فتح‌شده می‌فرستاد. برای نمونه، پس از فتح مکه «عتاب‌بن اسید» را امیر آن‌جا کرد و «معاذ‌بن جبل» را برای آموزش احکام فرستاد[5].
۳. هزینه‌های رفاهی؛ یکی از وظیفه‌های مهم آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای تأمین اجتماعی مردم بود. ایشان قسمتی از درآمد بیت‌المال را صرف افراد بی‌بضاعت ‌می‌کردند، تا بتوانند زندگی خود را اداره کنند.
۴. هزینه‌های زیربنایی؛ از دیگر هزینه‌های حکومت امور زیربنایی، مانند تقسیم اراضی برای خانه‌سازی، اختصاص محلی برای بازار، احداث حمام عمومی و… است.
۵. هزینه‌های آموزشی؛ پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مسئله‌ی آموزش نیز اهمیت بسیار می‌دادند، پس از جنگ بدر به اسیران فرمود: «اگر هر‌ یک از شما ده نفر را با‌سواد کند، آزاد خواهد شد.»[6]
۶. هزینه‌های نظامی؛ بخش بزرگی از دارایی بیت‌المال در مسائل نظامی، مانند: نیروی جنگی، سلاح، آذوقه و… هزینه می‌شد، گاهی کار به‌جایی می‌رسید که حتی پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم از غیر مسلمانان سلاح قرض می‌گرفت، در‌این‌باره می‌توان به نبرد هوازن اشاره کرد، آن‌ حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم از صفوان‌بن امیه یکصد زره با دیگر تجهیزات از قبیل شتر به امانت گرفت[7].
راهکارهای پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای بهبود وضعیت اقتصادی
رسول گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای رفاه اقتصادی مردم کارهایی کرد که در ابتدا به آن اشاره شد، همچنین ایشان برای جلوگیری از گرانی، حل معضل بی‌کاری، تشویق به کار، ترغیب به ارزان‌فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار دستورها و راهکارهایی ارائه داد.
جلوگیری از گرانی
از مهم‌ترین عوامل گرانی وجود واسطه‌های نابجاست و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم نیز حذف دلال‌هاست. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دراین‌باره فرمود: «به استقبال کالا نروید تا وارد بازار شود.»
همچنین می‌فرمودند: «نباید فروشنده شهری میانجی کالای روستایی شود.»[8]
 منافع این کار آن است که اولاً: با کم‌شدن واسطه‌ی غیرمفید از افزایش قیمت‌ها جلوگیری می‌شود؛ ثانیاً: صاحب کالا به علت ناآگاهی از بهای آن در بازار دچار غبن نمی‌شود.
ثالثاً: با ورود کاروانیان به شهر جنس در بازار عرضه می‌شود و در اختیار همه‌ی مردم قرار می‌گیرد نه گروهی خاص در بیرون از بازار[9].
راهکار دیگر نهی از احتکار است. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دراین‌باره فرمود: «هرکس خواربار را چهل روز احتکار کند، بی‌گمان از الله بیزاری جسته است و الله متعال نیز از او بیزار است[10]
راهکار سوم تعیین ناظر بر بازار است، آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم سعیدبن عاص را بر بازار مکه و عمر را بر بازار مدینه به نظارت گماردند[11].
حل معضل بی‌کاری و تشویق به کار
رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم علاوه بر مسئولیت بزرگ پیام‌رسانی الهی و عبادت، به کشاورزی و تجارت نیز توجه داشتند و دیگران را هم به کار تشویق می‌کردند، ایشان دراین‌باره چنین فرمود: «الله متعال انسان سالم بی‌کار را که نه به کار دنیا نه به امر آخرت می‌پردازد، دشمن می‌دارد.» نقل شده است که مردی نزد آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و کمک خواست، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «هر که از ما کمک بخواهد، او را یاری می‌دهیم و اگر بی‌نیازی بورزد، الله تعالی او را بی‌نیاز سازد.»
این فرد سه بار نزد پیامبر‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و هر بار همین سخن را شنید؛ سرانجام با اطمینان و اعتماد به نفس گفت: «بر الله تکیه می‌کنم.» با این نیت تیشه‌ای به امانت گرفت و به جانب صحرا رفت و مقداری هیزم گرد آورد و فروخت، چند روز بعد توانست ابزار کاری فراهم سازد و باز به همین روش به‌ پیش رفت تا اینکه سرمایه‌دار شد.
ترغیب به ارزان‌فروشی
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به کسی که جنس ارزان‌تر از قیمت معمولی می‌فروخت، فرمود: «در بازار مسلمانان ارزان‌تر می‌فروشی و برای ثواب این کار را می‌کنی؟» پاسخ داد: «بلی.» پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز به او مژده داد: «هر که بکوشد و بازار را رواج دهد، مانند کسی است که در راه الله پیکار کرده است[12]
تعیین محلی برای بازار
پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مکان‌یابی بازار نیز توجه ویژه داشتند، روزی مردی نزد آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و گفت: «محلی را برای بازار در نظر گرفتم، موقعیت آن را ملاحظه می‌فرمایید؟» آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم برخاست و همراهش رفت تا به آنجا رسید، محل را پسندید و فرمود: «اینجا بازارگاه خوبی است؛ زیان ندارد و خراج هم بر شما بسته نمی‌شود[13]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1] . بیهقی، السنن الکبری، بی‌جا، دارالفکر، بی‌تا، ۱۱۶/۶.
[2] .واقدی، المغازی، بیروت، مؤسسه‌ی اعلمی، ۱۴۰۹ق، چاپ سوم، ۱۸/۱ و ۳۷۷؛ ابن‌سعد؛ طبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا، ۷/۲.
[3] . ابن‌هشام، السیرة النبویة، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا، …
[4] . واقدی، پیشین، ص: ۷۸۶.
[5] . واقدی، المغازی، پیشین، ۸۸۹/۳؛ ابن‌سعد، پیشین، ۲/۱۰۴.
[6] . ابن‌سعد؛ پیشین، ۲/۱۶.
[7] . ابن‌هشام؛ پیشین، ۴۴۰/۲؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارالصادر، بی‌تا، ۶۲/۲.
[8] .مقریزی؛ امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق، ۳۸۸/۱۴)
[9]. حریری، محمدیوسف؛ اسلام و نظام اقتصادی، انتشارات امیری، ۱۳۶۲ش، ص: ۱۸۸.
[10] . احمد بن حنبل؛ مسنداحمد، بیروت، دارصادر، ۳۳/۲؛ یحزم؛ المحلی، بی‌جا، دارالفکر، بی‌تا، ۶۴/۹.
[11] . حلبی، السیرة الحلبیة، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۰ق، ۴۲۴/۳.
[12] . سیوطی، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۵۵۹/۱.
[13] . طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، داراحیاءالتراث العربی، بی‌تا، ۲۶۴/۱۹.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version