تنوع در معجزات – از محسوس تا معنوی، از حسی تا عقلانی، از موقت تا دائمی – نهتنها با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی اقوام مختلف بوده؛ بلکه خود نشاندهندۀ حکمت و تدبیر الهی در تطبیق پیام آسمانی با توان ذهنی مخاطبان است، در این بخش، به بررسی و تقسیمبندی معجزات پیامبران پرداخته میشود.
اول: تقسیمبندی معجزات بر اساس موضوع و نوع اثرگذاری
معجزات را علماء از حیث محتوایی به انواع گوناگون تقسیم کردهاند، مشهورترین تقسیمات به شرح ذیل است:
الف: معجزات حسی (محسوس)
این قسم از معجزات آثاری در عالم ماده و حس دارند و مخاطب به طور مستقیم آنها را میبیند یا حس میکند، مانند شکافته شدن دریا برای موسی علیهالسلام، بیرن آمدن ناقه از کوه برای صالح علیهالسلام، شقالقمر برای پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوسلم و فوارهزدن آب از میان انگشتان آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم چنانکه در روایات صحیحه ثابت است.
ب: معجزات معنوی و عقلانی
این قسم از معجزات با ابزار عقل و اندیشه درک میشوند و آثار آنها بیشتر در سطح علمی و معنوی است، مهمترین نمونه این دسته، خود قرآن کریم است. “وَإِن كُنتُم فِي رَيبٖ مِّمَّا نَزَّلنَا عَلَىٰ عَبدِنَا فَأتُواْ بِسُورَةٖ مِّن مِّثلِهِۦ» [بقره:۲۳]
قرآن کریم به عنوان معجزهای زبانی، علمی، تاریخی و جاودانه میباشد که فراتر از زبان شعر و نثر عربی است و درک اعجاز آن هم در قالب منطقی ممکن است و هم ادبی.
دوم: تقسیمبندی معجزات بر اساس محور ادراکی مخاطب
الف: معجزات بصری (دیداری)
معجزاتی که از طریق دیدن قابل درکاند، مانند: شکافتن دریا، تبدیل عصا به مار، شق القمر و… .
ب: معجزات سمعی (شنوایی)
مانند شنیدن صدای اشیاء و طبیعت، مثل سلامدادن سنگها به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، چنانکه در راوایات صحیحه ثابت است.
ج: معجزات حسی (لمسی)
مانند احساس شفا یا برکت با لمس توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، طوری که چشم علی رضیاللهعنه در جنگ خیبر با دستان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم شفا یافت چنانکه در روایات صحیحه آمده است.
سوم: تقسیمبندی معجزات بر اساس زمان اثر
الف: معجزات آنی و موقت
این معجزات در یک لحظه یا موقعیت خاصی رُخ میدهند و اثر آنها محدود به همان زمان است، مانند شقالقمر، نزول باران با دعای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم و… .
ب: معجزات پایدار و دائمی
این معجزات در زمان خاصی آغاز میشوند؛ اما اثر آنها همیشگی است، مثل قرآن کریم معجزۀ جاودانه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم ، ناقۀ صالح علیهالسلام که مدتی در میان مردم زندگی میکرد.
چهارم: تقسیمبندی معجزات بر اساس رشته و تخصص مخاطب
یکی از مهمترین تقسیمات که بسیاری از متکلمان نیز به آن اشاره کردهاند، معجزاتی است که با توانایی علمی و فرهنگی مردم زمان خود متناسب است، این از حکمتهای الهی در ارسال پیامبران است.
الف: معجزۀ از نوع طب
علاجهای فراتر از علاج طبیبان برای بنیاسرائیل با معجزۀ حضرت عیسی علیهالسلام، «أَنِّي قَد جِئتُكُم بِـَٔايَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ أَنِّيٓ أَخلُقُ لَكُم مِّنَ ٱلطِّينِ كَهَيـَٔةِ ٱلطَّيرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيرَا بِإِذنِ ٱللَّهِۖ وَأُبرِئُ ٱلأَكمَهَ وَٱلأَبرَصَ وَأُحيِ ٱلمَوتَىٰ بِإِذنِ ٱللَّهِۖ » [آلعمران: ۴۹]
از آنجا که طب و علاج در میان بنیاسرائیل رایج بود، معجزۀ عیسی علیهالسلام با شفای بیماران و زندهکردن مردگان تحقق یافت.
ب: معجزۀ شبیه سحر
در زمان موسی علیهالسلام سحر و جادو در مصر اوج داشت. معجزات موسی علیهالسلام مانند تبدیل عصا به مار، باطلکنندۀ سحر ساحران گردید.
ج: معجزۀ زبانی و بلاغی
در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم عربهای جاهلی در فصاحت و بلاغت قوی بودند. قرآن کریم، به عنوان یک معجزۀ ادبی بیمانند، دقیقاً در همین بخش آنها را عاجز ساخت.
پنجم: معجزات پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم معجزات بسیاری داشتند، که برخی به قرآن اختصاص دارد و برخی دیگر به امور محسوس.
برخی از معجزات غیرقرآنی:
الف: تکلم سنگ و درخت: از جابر بن سمره رضیاللهعنه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «من سنگی در مکه میشناسم، پیش از آنکه به پیامبری مبعوث شوم بر من سلام میکرد؛ هماکنون هم او را میشناسم.» [1]
ب: برکتیافتن غذا و آب: در روایت در صحیح بخاری آمده است: «جابر بن عبدالله رضي الله عنه گويد: وقتى كه خندق (در جنگ احزاب به دور مدينه) حفر میشد ديدم كه پيغمبر صلى الله عليه وسلم به شدّت گرسنه اند، به سوى همسرم در منزل برگشتم، به او گفتم: آيا چيزى دارى؟ به راستى پيغمبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه بسيار گرسنه اند، زنم هم انبانى آورد كه يك صاع جو در آن بود، برّه يا بزغالهاى در خانه داشتيم آن را ذبح کردم، همسرم هم آن جَو را آرد كرد، تا من از سر بريدن آن حيوان و تکهتکه كردن گوشتش فارغ شدم زنم هم از آرد كردن آن جو فارغ شد و تكّه گوشتها را در ديك انداختم، به سوى رسول الله صلى الله عليه وسلم برگشتم، همسرم گفت: مرا پيش پيغمبر صلى الله عليه وسلم و همراهانش شرمنده نكن (و تعداد مدعوين به اندازهاى باشد كه غذا كفايت آنان را بنمايد) من هم به نزد پيغمبر صلى الله عليه وسلم رفتم، به آهسته به ایشان گفتم: اى رسول الله! ما برّهاى را سر بريدهايم و يك صاع (سه كيلو) جَو را آرد كردهايم، شما با چند نفرى كه مىخواهید تشريف بياورید، پيغمبر صلى الله عليه وسلم با صداى بلند فرمودند: اى اهل خندق! جابر مهمانی تهيه كرده، هرچه زودتر به آنجا بيائيد، پيغمبر صلى الله عليه وسلم گفت: تا من ميآیم، ديك خودتان را از روى آتش پايين نياوريد و خمير را هم نان نكنيد، به منزل برگشتم، پيغمبر صلى الله عليه وسلم هم به آنجا رسيدند، اصحاب رضیاللهعنهم هم شروع به آمدن كردند، وقتى كه پيش زنم رفتم، گفت: خدا شما را چه كند و چه كند (چرا اين همه مردم را دعوت كردهاى و مرا پيش پيغمبر صلى الله عليه وسلم شرمنده ساختى؟) گفتم: سخنان شما را به پيغمبر صلى الله عليه وسلم گفتم، زنم مقدار خمير را براى پيغمبر صلى الله عليه وسلم آورد و پيغمبر صلى الله عليه وسلم در آن تُف ريختند، خداوند در آن خمير بركت انداخت، سپس پيغمبر صلى الله عليه وسلم به سوى ديك گوشت رفتند و در آن هم تُف ريختند، خداوند در آن ديك بركت انداخت، آنگاه پيغمبر صلى الله عليه وسلم گفتند: يك نانپز صدا كنيد تا نان بپزد، با كاسه از ديك غذا خالى كنيد، آن را از روى دیکدان پايين نياوريد، جابر گويد: تعداد جمعيت هزار نفر بودند، قسم به خدا همه آنان از اين غذا خوردند، تا همه سير شدند و برگشتند، هنوز ديك ما پُر و لبريز بود و خمير ما مثل سابق نان مىشد و كم نشده بود».[2]
فواره زدن آب از بین انگشتان رسول الله صلی الله علیه وسلم: حضرت انس رضیاللهعنه روایت کرد که پیامبر صلى الله عليه وسلم دعا کردند و آبی طلبید، سپس یک پیالۀ بزرگ آوردند، مردم شروع به وضو گرفتن کردند. من حدس زدم تعدادشان بین شصت تا هشتاد نفر باشد. گفتم: به آب نگاه میکنم که از میان انگشتان او جاری است. [3]
سفر مبارک معراج شریف و معجزۀ شقالقمر که هردو در قرآن کریم ذکر شده است، پیشگوییهای تحققیافته (فتح شام، مرگ منافقان) و… .