نویسنده: محمد عاصم اسماعیل­زهی

حکمت و فلسفۀ حج و اسرار نهان آن

بخش چهارم

حاجی گوش به فرمان است
حج با مناسک، ارکان و اعمالش تمرین و به نمایش­‌گذاشتن اطاعت مطلق و بجاآوردن فرمان مطلق الهی و تلاش به دنبال آن، و برآوردن طلب الهی است. بنابراین حاجی بین مکه، منی، عرفات و مزدلفه رفت و آمد می­‌کند؛ گاهی اقامت می­‌کند و گاهی کوچ؛ درنگ می‌­کند سپس منتقل می­‌شود؛ خیمه می­‌زند سپس خیمه را جمع می­‌کند؛ گوش به فرمان و در گرو اشاره است؛ از خود اراده، اختیار و آزادی­ای ندارد؛ در منی فرود می­‌آید و بدون آن­که در مزدلفه توقف کند بی‌­درنگ به عرفات منتقل می­‌شود و در عرفات توقف می‌­کند و در طول روز مشغول دعا و عبادت می‌­شود و با خود می‌گوید که بعد مغرب نیز آنجا بماند و استراحت کند؛ اما اجازه ماندن به او داده نمی‌­شود و به رفتن به سوی مزدلفه فرمان داده می­‌شود. در طول زندگی‌­اش نمازها را در اوقاتش گزارده است؛ اما در عرفات به نگزاردن نماز مغرب امر می­‌شود؛ زیرا او بنده پروردگار است و بنده نماز و عادتش نیست؛ و آن را در مزدلفه با نماز عشا جمع می­‌کند. اقامت در مزدلفه برایش خوشایند می­‌شود و تصمیم می‌گیرد تا مدتی همانجا بماند؛ اما به او اجازه داده نمی­‌شود و به رفتن به منی فرمان داده می­‌شود. زندگی حضرت ابراهیم علیه‌السلام و زندگی دیگر انبیا، مؤمنان دلباخته، دوست­‌داران و عاشقان این­گونه بوده است؛ فرود آمدن سپس کوچ کردن؛ ماندن سپس منتقل شدن؛ بستن و بازکردن، شکستن و محکم­‌بستن و وصال و فراق. و آنان در برابر هیچ عادت و رسمی سرخم نکرده­‌اند و هیچ شهوتی را پاسخ نداده و با خواهشات همگام نشده‌­اند.
برتری زمان و مکان و موسم محبت و مهرورزی
شایسته بود که این امر در مکانی انجام گیرد که بزرگ اهل محبت و پیشوای مخلصان در آن آنجا بوده است؛ کسی‌که از همه بیشتر الله تعالی را دوست داشته است و در زمانش از همه نزد الله تعالی محبوب‌­تر بوده است و خانواده کوچک، پاک و مبارکش بزرگ­‌ترین نقش را در محبت، دوستی، اخلاص، وفاداری، از خودگذشتگی و فداکاری ایفا کرده‌­اند و شگفت­‌آورترین و زیباترین داستان را در تاریخ محبتِ خالصانه، دوستی پاک و اخلاص اعجازآمیز به اجرا گذاشتند و پس از ایشان، انبیا، فرستادگان، یکتاپرستان، مخلصان و عاشقان فداکار در دوره­‌های مختلف این مناسک را بجاآورده و در جایگاه‌­های ایشان حضور یافته‌­اند و از آنان پیروی کرده و نقش قدم‌­شان را پوییده‌­اند و این داستان را حکایت کرده و تکرار کرده­‌اند و کعبه را طواف کرده و بین صفا و مروه دویده­‌اند و در عرفات توقف کرده و در مزدلفه شب گذرانده­‌اند و رمی جمرات کرده و در منی عبادت کرده­‌اند. در این زمان و مکان و در فصل­‌های این داستانی که آن را تکرار می‌­کنند و کارهایی که تقلید می‌­کنند و نسیم محبتی که آن را بو می­‌کشند و فضای لبریز از ایمان و مهرورزی­‌ای که در آن زندگی می‌­کنند و اقشار مختلف امت؛ که با آنان ارتباط پیدا کرده و مدتی زندگی می­‌کنند و در این ملاقات دینی و روحی‌­ای که در سراسر زمین همانندی ندارد و در این داد، فریاد، دعا، ذکر لبیک گفتن­‌ها و استغفارها حقیقتی نهفته است که به دل­‌های مرده زندگی می­‌بخشد و همت­‌های سست را تحریک کرده و نفس­‌های خموش را بیدار می‌­کند و جرقۀ محبت و بلندنگری‌­ای را که خاموش شده است و یا نزدیک به خاموشی است، می‌­افروزد و رحمت الهی را جلب می‌­کند. علمای صاحب‌دل نیز به تأثیر فراوان گردهمایی بزرگ مسلمانان و اجتماع همت‌­ها، دعاها و قلب‌­های راستین در به جوش آوردن رحمت الهی و تحریک دل­‌های سخت و برانگیختن آرزو و اشتیاق اشاره کرده‌­اند.
حجت الاسلام امام محمد غزالی رحمه‌الله می‌­فرماید: «چون همت­‌ها جمع شوند و دل­‌ها برای تضرع و زاری خالص گردند و دست‌­ها به سوی الله تعالی در از شوند و گردن‌­ها به سوی او افراشته شوند و چشم­‌ها به آسمان دوخته شوند و همگی با یک اراده خواهان رحمت شوند، مپندار که امیدشان بی‌جواب می­‌ماند و تلاش‌­شان بیهوده شده و رحمتی که همه را فراگیرد، از آنان دریغ می­‌شود».[1] و شيخ الاسلام احمد بن عبد الرحیم دهلوی رحمه‌الله نیز می‌­فرماید: «بدان‌­که حقیقت حج، گردآمدن گروه بزرگی از شایستگان امت در یک زمان است که یادآور انبیا، صدیقین، شهدا و صالحینی است که الله تعالی بر آنان انعام کرده است و این گردهمایی در جایگاهی است که در آن دلایل واضح وجود دارد و دسته­‌هایی از پیشوایان دین به خاطر بزرگداشت شعائر الهی، تضرع، زاری کردن، امید داشتن به خیر و نیکی از طرف الله تعالی و بخشیده‌­شدن گناهان رو به آن نهاده­‌اند؛ زیرا همت­‌ها و اراده­‌ها؛ اگر با این کیفیت جمع شوند؛ نزول رحمت و مغفرت بر ایشان به تأخیر و تعویق نمی‌­افتد و همین است مقصود حدیث رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم که فرمودند: «ما رؤيَ الشيطانُ يوما هو فيه أصْغَرُ، ولا أدْحَرُ ولا أحْقَرُ، ولا أغْيَظُ منه في يوم عرفة».[2] «شیطان در هیچ روزی حقیرتر، رانده‌­تر، پست­‌تر و خشمگین‌­تر از روز عرفه دیده نشده است».[3]
و فرموده است: «و از جمله طهارت و پاکیزگی روحی قرار گرفتن در جایگاهی است که صالحان همواره آن­را تعظیم کرده و در آن قرار می‌­گیرند و آن‌­را با یاد الهی آباد می‌­کنند؛ زیرا این امر سبب تعلق خاطر فرشتگان زمینی شده و دعای کلی فرشتگان آسمانی برای نیکوکاران را شامل او می‌گرداند و وقتی آنجا قرار بگیرد، طبیعت ایشان بر نفسش غالب می­‌شود».[4]
تجدید پیمان با پیشوای ملت حنیفیه؛ حضرت ابراهیم علیه‌السلام؛ از بزرگ­ترین مقاصد حج است
و از اهداف اصلی حج تجدید ارتباط با پیشوای ملت حنیفیه و بنیان­گذار آن؛ ابراهیم خلیل الله علیه‌السلام و اشباع شدن از روحش و نگه­داری از میراثش و مقایسه بین زندگی امروزی و زندگی ایشان، و بررسی شرایطی که مسلمانان امروزه در آن در جهان بسر می‌­برند، و درست کردن اشتباهات یا فساد و یا تحریفی که در زندگی­شان اتفاق افتاده است، و برگرداندن تمام این­ها به اصل و منبعش است. بنابراین حج نمایش سالانه‌­ای برای مسلمانان است که کردارها و زندگی‌­شان را کنترل می­‌کند و به وسیلۀ آن، از سیطره و نفوذ ملت‌­ها و جوامعی که در آن‌­ها زندگی می­‌کنند رهایی می‌­یابند.
شيخ الاسلام احمد بن عبدالرحیم دهلوی رحمه‌الله می‌­فرماید: «و از مقاصد حج، موافقت با میراثی است که مردم آن را از حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما‌السلام به ارث برده­‌اند؛ زیرا آن دو پیشوایان دین ابراهیمی و بنیان­گذاران آن برای عرب­‌ها هستند و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مبعوث شدند تا دین ابراهمی بار دیگر پدیدار شده و به‌­وسیلۀ ایشان، جایگاه آن بلند گردد و همین است معنى آيه: «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ».[5]
بنابراین می­‌باید به مواردی که از پیشوای آن مشهور شده است؛ مثل سنت­‌های فطرت و مناسک حج، پابندی شود.[6]
تکرار و به نمایش­‌گذاشتن داستان حضرت ابراهیم علیه‌السلام در حج
یکی از ویژگی‌­های حج و روحی که بر تمام افعال و مناسک آن حاکم است، محبت، شیدایی، جان‌فدایی، سپردن افسار جسم و فکر به قلب و عاطفه و پیروی از عاشقان و اهل محبت و پیشوا و رهبرشان؛ ابراهیم خلیل الله علیه‌السلام است. بنابراین، مسلمانان گاهی پیرامون بيت الله الحرام طواف محبت، شیفتگی و فداکاری بجا می‌­آورند و گاهی حجرالأسود را بوسه زده و لمس می­‌کنند؛ گاهی به پیروی از مادر مهربان؛ چه در آرامش و و قارش و چه در دویدن و شتابیدنش؛ بین دو کوه صفا و مروه می­‌دوند. سپس در روز معین؛ روز ترویه؛ به منی می­‌روند و از آنجا به عرفات رو می‌­نهند و در میدان و عرصۀ آن ایستاده و مشغول دعا و نیایش می‌­شوند؛ سپس در مزدلفه شب می‌­گذرانند و دوباره به منی بر می­‌گردند و سرها را تراشیده و به پیروی از سنت ابراهیم و محمد علیهماالسلام قربانی‌­ها را ذبح می‌­کنند.
ادامه دارد…
بخش قبلی |‌ بخش بعدی
[1]. الغزالی، محمدبن محمد، احياء علوم الدین، ج۱، ص۲۴۳، اخلاق، ربع یکم: ربع عبادات، ترجمه: خوارزمی، مؤیدالدین محمد، چاپ هشتم، تهران ۱۳۹۲ش، انتشارات علمی و فرهنگی.
[2]. الجزري، مجدالدين أبو السعادات، جامع الأصول في أحاديث الرسول، یوم عرفة، رقم الحدیث: ۶۸۶۶، الطبعة: الأولى، الناشر: مكتبة الحلواني – مطبعة الملاح – مكتبة دار البيان.
[3]. الدهلوی، احمد بن عبدالرحیم، حجة­الله البالغة، ج۱، ص۵۹، باب ۵۳، ترجمه: شیخ الحدیث مولانا سید محمدیوسف حسین­پور رحمه‌الله، انتشارات شیخ الإسلام احمد جام، ۱۳۸۱هـ، فردوسی مشهد.
[4]. الدهلوی، احمد بن عبدالرحیم، حجة­الله البالغة، ج۱، ص۵۹، باب ۵۳، ترجمه: شیخ الحدیث مولانا سید محمدیوسف حسین­پور رحمه‌الله، انتشارات شیخ الإسلام احمد جام، ۱۳۸۱هـ، فردوسی مشهد.
[5]. سورۀ حج، آیه: ۷۸.
[6]. الدهلوی، احمد بن عبدالرحیم، حجة­الله البالغة، ج۲، ص۴۲، باب ۷۱، ترجمه: شیخ الحدیث مولانا سید محمدیوسف حسین­پور رحمه‌الله، انتشارات شیخ الإسلام احمد جام، ۱۳۸۱هـ، فردوسی مشهد.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version