نويسنده: مهاجر عزیزی

سیکیزم؛ پیدایش و مبانی اعتقادی آن

بخش سوم

سیری بر زندگانی بنیان‌گذار آیین سیک (گورو نانک)
بنیان‌گذار آیین سیک، گورو نانک است که در سال ۱۴۶۹ میلادی در روستای «تلوندی» از توابع ایالت پنجاب به دنیا آمد. او در خانواده‌ای نسبتاً فقیر رشد یافت. پدرش مباشر مالی یکی از مالکان مسلمان روستا بود. این مالک، به دلیل وفاداری پدر نانک و نیز فقر خانواده‌اش، حمایت‌هایی از آنان به عمل آورد. همچنین وقتی ذکاوت و تیزهوشی نانک را مشاهده کرد، توجه ویژه‌ای به او مبذول داشت.
نانک از کودکی به فراگیری دانش علاقه‌مند بود و آموزش‌های ابتدایی را آغاز کرد. او زبان‌های فارسی، سنسکریت و پنجابی را فرا گرفت و از طبعی شاعرانه بهره‌مند بود؛ گاه به سرودن شعر می‌پرداخت. افزون بر این، در سخنوری توانایی قابل‌توجهی داشت و از زبانی گویا و اثربخش برخوردار بود.
با وجود این استعدادها، نانک فردی گوشه‌گیر بود و به معاشرت‌های اجتماعی رغبت چندانی نداشت. همین خصلت موجب نگرانی اطرافیان و به‌ویژه پدرش نسبت به آیندۀ او شده بود. پدرش تلاش زیادی کرد تا نانک را به‌کاری مشغول سازد و از انزوا بیرون آورد؛ او را مدتی به شبانی و سپس به انبارداری گماشت، اما نانک به این کارها علاقه‌ای نشان نداد.
در حدود بیست‌سالگی، نانک ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند بود. شوهر خواهر نانک در دربار حاکم شهر سلطان‌پور دارای مقام و جایگاهی بلند بود. او نانک را برای اشتغال در آن شهر دعوت کرد و پیشنهاد داد تا او به سمت خزانه‌دار منصوب شود. این پیشنهاد مورد پذیرش حاکم قرار گرفت.
در آنجا با خانواده‌ای مسلمان به نام «مردانا» آشنا شد که در خدمت این زعیم بودند. نانک شروع به سرودن سرودهای دینی کرد و مکانی برای پذیرایی ایجاد نمود که مسلمانان و هندوها بتوانند در آنجا با هم غذا بخورند.[1]
با این حال، نانک در آنجا نیز به آرامش نرسید. دیری نپایید که از کار خود خسته شد و آن را رها کرد.
در اواخر سال ۱۵۰۰ میلادی، نانک سلطان‌پور را ترک کرد تا زندگی صوفیانه و زاهدانه‌ای را در پیش گیرد و به تبلیغ دینی که پس از تجربه‌ای معنوی خاص به آن دست یافته بود، بپردازد. این تجربه روحانی زمانی برایش رخ داد که روزی در جنگلی در حال غسل در رودخانه‌ای بود؛ ناگهان ناپدید شد و به جهانی دیگر منتقل گردید که در آن در محضر الهی حاضر شد. در این دیدار، خداوند جامی از آب به نانک داد و به او فرمود: «من با تو هستم، تو را سعادتمند ساخته‌ام و هر که از تو پیروی کند، او را نیز سعادتمند خواهم ساخت. برو و به نام من بشارت ده، و دیگران را به پیروی از خود دعوت کن. مبادا خود را با آب آلوده سازی، بلکه به نماز، نیکوکاری و تفکر بپرداز. این جام را از روی مهر و لطف به تو بخشیدم.» در آن هنگام نانک دعایی بر زبان آورد که بعدها به دعای صبحگاهی آیین سیک تبدیل شد. او در آن دعا گفت: «خدایی یگانه است که نامش حق است و آفریننده است؛ ازلی، زاییده‌نشده، قائم به ذات، بزرگ، رحیم و جاویدان است.»[2]
نانک پس از سه روز اقامت در جنگل، از آنجا بیرون آمد و به تبلیغ پیام خود پرداخت. در این راه، دوستش «مردانا» که به دعوت نانک ایمان آورده بود، او را همراهی می‌کرد. آن دو به سراسر هند سفر کردند، اما تنها در منطقۀ پنجاب بود که دعوت‌شان با موفقیت روبه‌رو شد و پیروان بسیاری تحت عنوان «سیک» به آنان گرویدند. از اشارات موجود در نوشته‌های سیک‌ها برمی‌آید که نانک شاهد حملات «بابر»، امپراتور مغول، بوده و فعالیت تبلیغی او در این دوران متوقف شده بود. به‌نظر می‌رسد یکی از افراد، قطعه‌زمینی در کنار رودخانۀ «راوی» به او اهدا کرد و او در آنجا روستایی به نام «کارتارپور» ساخت. گورو نانک، آموزگار و بنیان‌گذار آیین سیک، بقیۀ عمرش را در همین روستا گذراند و در سال ۱۵۳۹ میلادی در همان‌جا از دنیا رفت. پیش از وفات، یکی از شاگردانش به نام «أنفادا» را به عنوان جانشین خود برگزید و او را دومین گوروی سیک معرفی کرد.[3]
نانک مدعی محبت به اسلام بود و از سوی دیگر دلبستۀ تربیت و ریشه‌های هندویی خود؛ از همین رو تلاش کرد میان این دو دین پل ارتباطی برقرار کند و دینی تازه در شبه‌قارۀ هند پایه‌گذاری کرد. برخی پژوهشگران بر این باورند که نانک در اصل مسلمان بود، اما بعدها مذهبی جدید بنا نهاد. او نخستین معبد سیک‌ها را در کارتارپور (در پاکستان امروزی) تأسیس کرد و پیش از وفات در سال ۱۵۳۹ میلادی، یکی از پیروانش را به جانشینی برگزید. نانک در شهر «دیره بابا نانک» در ایالت پنجاب هند دفن شد. در آن مکان، ردایی منسوب به او نگهداری می‌شود که بر آن سورۀ فاتحه و چند سورۀ کوتاه از قرآن نوشته شده است. پس از او، ده گوروی دیگر بر این آیین ریاست یافتند که آخرین‌شان «گوبیند سینگ» (۱۶۷۵-۱۷۰۸) بود. او پایان سلسلۀ گوروها را اعلام کرد. پس از آن، رهبران دینی سیک‌ها با عنوان «مهاراجه» شناخته شدند که معروف‌ترین‌شان «مهاراجه رانجیت سینگ» بود که در سال ۱۸۳۹ میلادی درگذشت.[4]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. موسوعة الملل والأديان، ج ۲، ص ۱۳۵.
[2]. الأديان الوضعیة، ص ۳۱۲.
[3]. همان، ص ۳۱۲.
[4]. الموسوعة الميسرة في الأديان والمذاهب والأحزاب المعاصرة، ج ۲، ص ۷۶۵.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version