نويسنده: مهاجر عزیزی

سیکیزم؛ پیدایش و مبانی اعتقادی آن

بخش دوم

پیشنۀ تاریخی و نحوۀ شکل‌گیری آیین سیک
سیکیزم، مثل ادیان و آیین‌های دیگر قدامت تاریخی زیاد ندارد، بلکه یک آیین نوپا بوده و از شکل‌گیری آن ۵۰۰ سال می‌گذرد.
این آیین محصول اختلافات مذهبی قرن ۱۵ است و در این قرن در شبه‌قارۀ هند اختلافات زیاد و هرج‌ و مرج خاصی میان مردم شیوع پیدا کرد. در آن زمان، هند تحت سلطۀ سلاطین مسلمان دهلی قرار داشت و اختلافات مذهبی، طبقاتی و اجتماعی میان مسلمانان و هندوها بسیار شدید بود. این زمینه، بستری مناسب برای ظهور حرکتی اصلاح‌طلبانه و جدید فراهم ساخت.
در قرون میانه، هند شاهد نظام سخت‌گیرانۀ کاست (طبقات اجتماعی) در هندوئیسم بود که تبعیض شدیدی علیه طبقات پایین اعمال می‌کرد. همچنین اسلام صوفیانه نیز در آن دوره در حال گسترش بود و پیام‌های محبت، توحید، مساوات و عرفان را ترویج می‌داد.
گورو نانک (۱۴۶۹–۱۵۳۹ میلادی) از خانواده‌ای هندو زاده شد ولی تحت تأثیر افکار اسلامی و صوفیانه نیز قرار داشت. نانک از همان آغاز، پیام وحدت و یکتاپرستی را تبلیغ کرد و آموزه‌هایی را ارائه داد که تلاش داشتند دیوارهای بین ادیان را فرو بریزند.
موارد زیر از جمله عناصر کلیدی در پیدایش آیین سیک است:
۱. رد هرگونه تبعیض مذهبی و طبقاتی: گورو نانک تأکید می‌کرد که همۀ انسان‌ها برابرند.
۲. توحید (یکتاپرستی): مفهومی که هم با اندیشۀ صوفیانه اسلامی و هم با بعضی مکاتب هندو قابل تطبیق بود.
۳. ترکیب آیینی و فرهنگی: آیین سیک از سنت‌های اسلامی (مثل توحید و عبادت با نیت خالص) و سنت‌های هندو (مانند کارما و تناسخ) بهره گرفت، ولی ساختار خاص خود را نیز بنیان نهاد.
جان بی.نوس (john b.noss) نویسنده و پژوهشگر معروف آمریکایی در زمینۀ دین شناسی، در مورد عوامل شکل‌گیری و پیدایش آیین سیک می‌گوید:
«عواملی که زمینه را برای پیدایش آیین سیک مهیا کردند، متعددند، ولی از جمله عوامل مهم، می‌توان به فرسودگی و انحطاط هندوییزم و ناتوانی آن در ارضا و اقناع حس دینی پاره‌ای از پیروان خود، در قبال حوادث روزگار و راه‌گشا نبودن آن در بحران‌های سیاسی و اجتماعی اشاره کرد. از دید این عده، هندوییزم در برهه‌هایی از زمان که لازم بود انسجام‌بخش پیروان خود در مقابل حوادثی چون جنگ باشد نبود. مثلا وقتی هند در قرن دهم میلادی مورد حملۀ سلطان محمود غزنوی قرار گرفت، با اینکه تعداد جنگویان مسلمان نسبت به جمعیت هندوها بسیار اندک بود، هندوها شکست خوردند و سرانجام در قرن یازدهم میلادی پادشاهان مسلمان بر سراسر شمال غربی هند تسلط یافتند. این شکست و حوادثی از این قبیل در خور تأمل بودند و عده‌ای با تأمل در این‌گونه موارد به این نتیجه رسیدند مهم‌ترین عامل پیروزی جنگجویان مسلمان اعتقادات دینی آن‌هاست که به آن‌ها انگیزه و وحدت می‌بخشد و سبب می‌شود که آنان در انجام وظیفه، سستی نورزند و سر از پا نشناسند؛ درحالی‌که دین هندو دارای چنان اعتقاداتی نیست تا چنین انگیزه و انسجامی به پیروان خود بدهد، بلکه بر عکس، در اصول و احکام آن مواردی از قبیل: نظام طبقاتی (کاست)، بت‌پرستی، منع گوشت‌خواری (که موجب رخوت مزاج می‌شود)، حاکمیت و برتری بی‌چون و چرای طبقۀ براهمنان و انحصارطلبی آنان در همۀ امور دینی و اجتماعی و… وجود دارند که سبب تفرقه و رخوت، و در نتیجه موجب انحطاط جامعۀ هندو می‌شوند.»[1]
تأثیرپذیری گورو نانک، پیشوا و بنیان‌گذار آیین سیک، از تعالیم «راماننده» (حدودا متولد ۱۴۰۰ میلادی) و شاگرد ارشدش «داس کبیر»، از عوامل دیگر شکل‌گیری این آیین است.
داس کبیر (۱۴۴۰- ۱۵۱۸ میلادی)، شاگرد ارشد «راماننده»[2]، یکی از مصلحان بزرگ دین هندو شد و اثر بسزایی در تاریخ تفکر هندی نهاد. کبیر تحت تأثیر تعالیم عالمان مسلمان، گرایش به توحید پیدا کرد و آنچه را که با توحید منافات داشت نفی کرد. او هندوان را به‌دلیل پرستش بت‌ها مورد سرزنش قرار داد و گفت که خداوند برتر از آن است که در قالب مجسمه‌ای سنگی یا فلزی در آید و به پرستش ظاهری بندگان به صورت انجام اعمال عبادی، تلاوت کتب مقدس، زیارت اماکن مقدس و به جا آوردن سایر مراسم، اکتفا کند و به آن راضی شود؛ بلکه آنچه خداوند از بندکان خواسته، تهذیب نفس و خلوص در طاعت و محبت‌ورزی به اوست که موجب رستگاری انسان می‌شود. کبیر به همین دلیل، به متولیان دینی هندو و مسلمان می‌تاخت و آنان را قشری سبک‌مغز می‌خواند. مکتب کبیر که آمیخته‌ای از تعالیم هندویی اسلامی بود برای خود پیروانی پیدا کرد که بعدها مشهور به «کبیر پنتی‌ها» (پیروان کبیر) شدند. از جمله کسانی‌که شدیدا تحت تأثیر تعالیم او قرار گرفت، نانک بود، که بعد از پیشوایی سیک‌ها نیز غالبا برای بیان تعالیم خود، به سخنان کبیر استناد و استشهاد می‌کرد.[3]
در مورد به وجود آمدن آیین سیک، یک داستانی نیز نقل شده است که در آن آمده است: گورو نانک، در جوانی، پاک و درست‌کار بود و همیشه در اندیشه به سر می‌بُرد. در یکی از روزهای سال ۱۴۹۹میلادی او گم شد و لباس‌هایش را در کنار رودخانه پیدا کردند؛ اما هرچه گشتند خودش را نیافتند. بعد از سه روز مرشد نانک ظاهر شد. در روز اول ساکت بود و هرچه از او سؤال می‌کردند که کجا بوده و چه اتفاقی برایش افتاده هیچ چیز نمی‌گفت؛ اما روز دوم به زبان آمد و گفت: «نه دینِ هندو و نه دین اسلام. پس من کدام راه را برمی‌گزینم؟ باید راه خدا را بروم. خدا نه مسلمان است و نه هندو و تنها راهی که باید بروم راه خداست.»
گورو نانک گفت که در آن مدت به بارگاه خدا برده شده بود و به او جامی داده شد تا بنوشد و گفته شد: «این جامی از یادِ نامِ خداست. آن را بنوش، من با تو هستم و به تو برکت می‌دهم و تو را می‌پرورم. هر کس تو را یاد کند من با او هستم. برو و با نام من شاد باش و به دیگران هم بیاموز که چنین کنند.»[4]
خاستگاه و جایگاه اصلی سیک‌ها
خاستگاه و جایگاه اصلی سیک‌ها، ایالت «پنجاب» در شمال غربی هندوستان است. البته قسمتی از این ایالت بعداز جدایی پاکستان از هند، جزئی از پاکستان شد. امروزه بیشترین جمعیت سیک‌ها، در ایالت پنجاب هندوستان قرار دارد و این ایالت مشهور به ایالت سیک‌هاست. ایالت پنجاب از نظر کشاورزی یکی از غنی‌ترین ایالت‌های هند به‌شمار می‌رود و بیشتر گندم هندوستان از این ناحیه تأمین می‌شود، تا آنجا که این ایالت به انبار غلۀ هند شهرت دارد و این ایالت، اولین ایالت هند بود که دارای کشاورزی مکانیزه شد.[5]
ویژه‌گی‌های آیین سیک و اوصاف پیروان آن
۱. سیک‌ها مردمان سخت‌کوش‌اند، یگانه راه ترقی و پیشرفت در امور را در سخت‌کوشی و زحمت می‌دانند؛ ازاین‌رو آن‌ها در هندوستان به مردمان سخت‌کوش و زحمت‌کش معروفند.
۲. سیک‌ها بیشتر در تجارت و کشاورزی مصروفیت دارند و به این طریق معاش و نفقۀ زندگی را به‌دست می‌آورند. آن‌ها دارای جایگاه ویژه در ساختار اقتصادی، تجاری و کشاورزی هندوستان می‌باشند.
۳. آن‌ها جسمان قوی و تنومند دارند و به خوش‌اندامی نیز معروفند؛ چون نسبت به سایر اقوام از تغذیۀ بهتری برخوردارند.
۴. سیک‌ها به فرهنگ و مراسم مخصوص خودشان خیلی پابندند؛ چنان‌که آن‌ها را می‌توان از پوشاک و روش‌های مخصوص‌شان شناخت.
۵. مردم سیک به شجاعت و دلیری خیلی معروفند، ازاین‌رو ملقب به «سینگ» یعنی (شیر و سردار) هستند.
۶. پیروان متعهد سیکیزم پنج نشانۀ خاص دارند که همه با حرف (ک) در زبان پنجابی آغاز می‌شوند:
الف: کَش (kesh) موی بلند و اصلاح نشده؛
ب: کنگا ((kanga شانه چوبی؛
ج: کَرا ( (karaدستبند آهنی؛
د: کچها ((kachera شلوار کوتاه مخصوص.
۷. سیک‌ها سخاوت را یکی‌ از بافضیلت‌ترین کارها می‌داند و به آن اهتمام خاص دارند؛ چنان‌که در معابد خود غذا (لانگر) را به صورت رایگان به همه توزیع می‌کنند.
۸. همۀ انسان‌ها را برابر می‌دانند، بدون توجه به طبقه، نژاد یا جنسیت.
۹. با خرافات، بت‌پرستی و مناسک بی اساس مخالف هستند.
۱۰. در آیین سیک مصرف مواد مخدر، الکل، تنباکو و هر مادۀ دیگری که بدن را مسموم کند، ممنوع است.
۱۱. حرف‌های بیهوده از قبیل: لاف زدن، دروغ گفتن، تهمت زدن، غیبت کردن و… در دین سیک ممنوع است.
۱۲. خیانت به همسر در آیین سیک از جمله گناهان بزرگ است. باید افراد به صورت فیزیکی و روانی به همسر خود وفادار بماند.
۱۳. یکی از کارهای عجیبی دیگر آیین سیک این است که نزد آن‌ها ختنه کردن ممنوع است.
۱۴. توجه بیش از حد به مال و مادیات در این دین توصیه نمی‌شود.
۱۵. با این وجود نباید پیرو آیین سیک کاملا دست از دنیا و مال آن بکشد و به صورت منزوی، گدا یا راهب زندگی کند، بلکه به اندازه ضرورت برای به‌دست آوردن دنیا و مال آن نیز بکوشد.
۱۶. طبقۀ راهبان یا روحانیون در دین سیک وجود ندارد. همین راهنمای بزرگ سیک به این رسم پایان داد.
۱۷. هرگونه رابطۀ جنسی قبل از ازدواج یا خارج از ازدواج برای پیروان دین سیک ممنوع است.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. John b.noss, man’s religins,p. ۲۲۷..
 .[2] راماننده، از ویشنو پرستان بود. او کسی بود که نظام طبقاتی را نفی کرد و خوردن گوشت را مباح اعلام نمود.
[3]. فیاض قراپی، ادیان هند، ص ۴۵۱.
[4]. ن. فخر (۱۳۹۳). سفر به دل ادیان. ص. ۴۹.
[5].  فیاض قراپی، ادیان هند، ص ۴۵۱.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version