نویسنده: مهاجر عزیزی

نوروز در ترازوی اسلام؛ بررسی تاریخی و فقهی

بخش اول

چکیده
این مقاله به بررسی نوروز از دیدگاه اسلام می‌پردازد. ابتدا، به پیشینهٔ تاریخی و ریشه‌شناسی این جشن پرداخته شده و سپس دیدگاه‌های مختلف علمای اسلام درباره مشروعیت آن بررسی شده است، برخی‌ها به علت عدم بررسی عمیق تاریخی و فقهی نوروز، آن را صرفاً یک آیین فرهنگی دانسته و آن را مجاز شمرده‌اند، درحالی‌که بسیاری از اسلاف و علمای معتمد و زبدهٔ امت اسلامی، آن را دارای ابعاد اعتقادی و شرک‌آلود دانسته و رد کرده‌اند. همچنین، احادیث نبوی، فتاوای فقها و دیدگاه‌های مذاهب اربعه درباره نوروز مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه‌گیری مقاله بر این نکته تأکید دارد که مسلمانان باید در گزینش مراسم و مناسبت‌های خود از چارچوب شریعت اسلامی پیروی کرده و از جشن‌هایی که با باورهای غیر اسلامی آمیخته شده‌اند، دوری نمایند.
مقدمه
انسان‌ها به‌طور فطری به شادی و سرور تمایل دارند و این میل در قالب برگزاری مراسم و جشن‌های گوناگون تجلیل می‌یابد، بعضی از این مراسم، ریشه در فرهنگ و آداب اجتماعی دارند، درحالی‌که برخی دیگر جنبه دینی و تقدسی یافته‌اند؛ گاه نیز ترکیبی از این دو هستند. نوروز یکی از همین آیین‌هایی است که در بسیاری از نقاط جهان، به‌ویژه در ایران و کشورهای همجوار، با اهتمام خاصی برگزار می‌شود.
نوروز تنها به معنای آغاز سال شمسی یا تغییر تقویم نیست؛ بلکه جنبه‌های اعتقادی نیز دارد، این جشن از دوران پیش از اسلام در میان اقوام گوناگون به‌عنوان یک آیین ویژه شناخته می‌شد و در میان مردم جاهلیت نیز نوروز و مهرگان از جمله اعیاد مهم به شمار می‌رفتند؛ اما با طلوع نور اسلام، تنها دو عید (عید فطر و عید اضحی) مشروعیت یافتند و سایر اعیاد و جشن‌ها از منظر اسلامی غیرمشروع اعلام شدند.
با این حال، مردم سرزمین‌های فارس‌زبان، پس از پذیرش اسلام، همچنان به برگزاری این جشن پایبند ماندند و آن را با تعابیری؛ همچون آغاز سال، دگرگونی طبیعت و تجدید حیات جهان توجیه کردند؛ در نتیجه، فقها و علمای اسلام درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت آن دیدگاه‌های متفاوتی ارائه داده‌اند.
 امروزه نیز پژوهشگران و اهل قلم در این زمینه به دو گروه تقسیم شده‌اند؛ برخی آن را صرفاً یک آیین فرهنگی دانسته و مجاز شمرده‌اند، درحالی‌که گروهی دیگر آن را مطلقاً دارای ابعاد اعتقادی دانسته و رد کرده‌اند.
بر این اساس، در این مقاله تلاش خواهیم کرد «نوروز» را از جنبه‌های مختلف بررسی کنیم، نخست به ریشه‌یابی و پیشینهٔ تاریخی آن پرداخته و سپس دیدگاه‌های مختلف علمای اسلام را تحلیل خواهیم کرد تا تصویری روشن از این مسئله ارائه شود و برای افرادی که از سابقه تاریخی و جایگاه اعتقادی این جشن آگاه نیستند، مسیر آگاهی هموار گردد.
ریشه‌شناسی واژه “نوروز”
واژه “نوروز” از دو بخش «نو» و «روز» تشکیل شده است و در زبان فارسی به معنای «روز جدید» یا «روز نو» به‌کار می‌رود. این واژه ریشه در زبان‌های ایرانی باستان دارد؛ در پارسی میانه به‌صورت nōg rōz و در پارسی باستان به شکل navaka raocah (به معنای روز نو) ثبت شده است.
پیشینه تاریخی نوروز
منشأ دقیق و زمان پیدایش نوروز به‌درستی مشخص نیست، برخی روایات تاریخی، ریشه این جشن را به بابلیان نسبت داده‌اند و معتقدند که گسترش آن در ایران به سال ۵۳۸ قبل از میلاد، هم‌زمان با فتح بابل توسط کوروش کبیر بازمی‌گردد.
در متون کهن ایرانی، از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز معرفی شده است. در برخی دیگر از منابع، کیومرث را نخستین کسی دانسته‌اند که این جشن را پایه‌گذاری کرده است. [1] با این حال، بسیاری از منابع تاریخی تأکید دارند که جمشید، پس از دفع هجوم بیگانگان، بازگرداندن کشور به آرامش و رسمیت بخشیدن به دین زرتشتی، این روز را به‌عنوان «نوروز» معرفی کرد. [2]
نوروز؛ جشن عادی یا تعبدی؟
باید دانست که دین مبین اسلام مانع شادی و سرور انسان‌ها نیست؛ بلکه خود به خوش‌طبعی و نشاط توصیه می‌کند و از کسانی که روحیه‌ای خشک و سخت‌گیر دارند، بیزار است؛ همچنین، اسلام هر روز را فرصتی برای خوشحالی می‌داند و پیروانش را تشویق می‌کند که در چارچوب شریعت، زندگی خود را با نشاط و فرحت سپری کنند؛ اما در مورد اعیاد، شریعت تنها دو روز را به‌عنوان عید تعیین کرده است: عید فطر و عید اضحی.
 سایر جشن‌ها مانند کریسمس، مهرگان و نوروز در اسلام مشروعیت ندارند؛ زیرا این جشن‌ها صرفاً مراسمی فرهنگی نیستند؛ بلکه جنبه تعبدی و تقدسی نیز دارند.
عبدالحی گردیزی، از مورخان معتبر، در زین‌الاخبار تصریح کرده است که اعیاد، علاوه بر بُعد اجتماعی، بُعد تعبدی نیز دارند، او می‌نویسد: «عیدهایی که نزد هر امتی شناخته‌شده‌اند، تنها یک رسم و عادت نیستند؛ بلکه وقتی آن روز فرا می‌رسد، مردم در آن شادی می‌کنند و یا اعمالی عبادی مانند روزه انجام می‌دهند.»[3]
علما نیز بر این باورند که هیچ عیدی در میان مردم نیست؛ مگر آنکه با برخی شعائر دینی همراه است، برای مثال، برخی از مردم نوروز را روزی خاص و پربرکت می‌دانند، در این روز روزه می‌گیرند، صدقه می‌دهند و اعمالی عبادی انجام می‌دهند، این امور نشان می‌دهد که نوروز صرفاً یک جشن عادی نیست؛ بلکه با تقدس و تعبد نیز همراه شده است.
این مسئله در احادیث نبوی نیز بازتاب یافته است، هنگامی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مدینه تشریف آوردند، مشاهده کردند که مردم دو روز (نوروز و مهرگان) را به‌عنوان عید جشن می‌گیرند، این دو عید، علاوه بر اینکه با خرافات و شرک آلوده شده بودند، جنبه تعبدی نیز داشتند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم این جشن‌ها را ممنوع کردند و در مقابل، دو عید جدید را جایگزین آن‌ها نمودند.
از انس رضی‌الله‌عنه روایت است که فرمودند: « قَدِمَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم الْمَدِينَةَ وَلَهُمْ يَوْمَانِ يَلْعَبُونَ فِيهِمَا، فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم: ” مَا هَذَانِ الْيَوْمَانِ؟ قَالُوا: كُنَّا نَلْعَبُ فِيهِمَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ. قَالَ” إِنَّ اللهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا: يَوْمَ الْفِطْرِ، وَيَوْمَ النَّحْرِ.»[4] ( رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مدینه تشریف آوردند و دیدند که مردم در دو روز خاص بازی و شادی می‌کنند، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم از علت آن پرسیدند، آنان پاسخ دادند که در دوران جاهلیت، در این دو روز جشن می‌گرفتیم، پیامبر فرمودند: خداوند به جای این دو روز، برای شما دو عید بهتر یعنی عید فطر و عید اضحی را جایگزین کرده است.)
از این حدیث روشن می‌شود که نوروز و مهرگان نه‌تنها با شادی و سرگرمی؛ بلکه با تقدس و تعبد نیز همراه بودند؛ ازاین‌رو، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم آن‌ها را ممنوع کردند و دو عید اسلامی را جایگزین نمودند، حال باید اندیشید که چرا آن حضرت این جشن‌ها را منع فرمودند؟ پاسخ روشن است؛ زیرا این جشن‌ها علاوه بر جنبه شادی، بُعد تعبدی نیز داشتند و از اعیاد مشرکان محسوب می‌شدند.
اسلام، هرگونه مشابهت با کفار و مشرکان را ناپسند می‌داند و پیروان خود را از تقلید اعمال و رسوم آنان برحذر می‌دارد؛ بنابراین، مسلمانان موظف‌اند در گزینش مراسم و مناسبت‌های خود، از چارچوب شریعت اسلامی پیروی کنند و از جشن‌هایی که با باورهای نادرست و عقاید شرک‌آلود آمیخته شده‌اند، دوری نمایند.
ادامه دارد…
[1]. مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ج ۶، ص ۵۵۱.
[2]. مصطفی کیوان، نوروز در کردستان، ص ۲۸.
[3]. عبدالحی گردیزی، زین الاخبار، ص ۲۰۹.
[4]. مسند احمد، ج ۲۱، ص ۲۲۶.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version