نویسنده: شکران احمدی

جستارهایی بر علم مقاصد شریعت

بخش پنجاه‌وهفتم

مقاصد عبادات:
۴. حج
حج خانۀ کعبه که در طول عمر انسان یک‌بار ادا می‌گردد، نیز آثار و نتایج بسیار عمده و اساسی دارد که بعضی از آثار و نتایج خوب آن را می‌توان در چند نکته بیان کرد:
  • حج، مظهر عملی اخوت و وحدت اسلامی است، طوری‌که عملا دیده می‌شود هرگونه امتیازهای رنگ، ملیت، نژاد، زبان، وطن، اقشار و طبقات، از بین رفته، حقیقت عبودیت و بندگی اخوت و برادری تبارز می نماید، همه با پوشیدن یک لباس و بلند نمودن یک شعار به طرف قبلۀ واحد روی گردانیده، معبود و الله واحد را عبادت و پرستش می‌کنند.
رسول الله صلى‌الله‌وعلیه‌وسلم در خطبۀ حجة الوداع به همین نکته اشاره نمودند: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ، أَلَا إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ، أَلَا لَا فَضْلَ لِعَرَبِي عَلَى عَجَمِي، وَلَا لِعَجَمِي عَلَى عَرَبِي، وَلَا أَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، وَلَا أَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ، إِلَّا بِالتَّقْوَى.»[1] ترجمه: «ای مردم! بی‌گمان پروردگارتان یکی است و بی‌گمان پدرتان یکی است، آگاه باشید که عربی را بر عجمی و عجمی را بر عربی، سرخ را بر سیاه و سیاه را بر سرخ هیچ فضل و برتری‌ای نیست، مگر به تقوی.»
  • حج، یک مدرسه و کانون آموزشی است که به مسلمان صبر و تحمل و بردباری را تلقین و در عین‌حال، یک زمینۀ بسیار خوبی برای لذت بردن از عبادت و بندگی است و نیز حج وسیلۀ شناخت عظمت و بزرگی الله و به‌یاد آوردن قیامت و سختی‌های آن است.
  • حج یک فرصت بسیار خوبی برای کسب اجر و فضیلت است؛ چون حسنات و نیکی‌ها در حج چند برابر می‌شود و سیئات و گناه‌های انسان می‌ریزد و بنده بسیار با عجز و فروتنی پیش پروردگارش ایستاده از اشتبا‌هات و تقصیرهایش تقاضای عفو و گذشت را می‌کند و بالاخره از گناهانش پاک و صاف بیرون می‌آید، طوری‌که تازه از مادر تولد شده باشد.[2]
  • حج زمینۀ بسیار خوبی برای آشناشدن با عبادات، اخلاق و جهاد پیامبران گذشته بوده، در عین وقت، انسان را به جدایی از خانواده، فرزند و وطن، آموزش و تربیت می‌دهد.
  • حج، فرصت بسیار خوبی است برای شناختن و بررسی احوال عمومی مسلمانان از نگاه علم و جهل، غنا و فقر، صحت و مرض، توانمندی و ناتوانی، استقامت و انحراف و سایر امور دیگر.
  • یکی از آثار دیگر حج این است که مُحرِم، لباس مخصوص و کفن‌مانندی را به تن می‌کند که برای به‌خاطرآوردن مرگ و حوادث بعدی آن است و حاجی بدین وسیله برای آخرت خود با انجام دادن اعمال نیک و صالح آمادگی می‌گیرد، طوری‌که الله تعالی می‌فرماید: «وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى.»[3] ترجمه: «شما برای خویش توشه بگیرید و بدانید که بهترین توشه تقوی و پرهیزگاری است.»[4]
خلاصه می‌توان گفت که آثار و نتایج عبادات، در زندگی انسان مسلمان و جامعۀ اسلامی خیلی موثر و مفید می‌باشد.
‌۵. مقاصد معاملات
معاملات جهت تحقق یک هدف والا وضع شده است که همانا مصالح مردم است؛ لذا به اهداف توجه زیاد مبذول شده نه به رؤوس المسائل. امام شاطبی رحمه‌الله می‌گوید: به وسیلۀ استقراء در نصوص شرعی، دانستیم که شارع حکیم، مصالح بندگان را در باب معاملات رعایت نموده است، درجایی‌که مصلحتی برای آن‌ها باشد، همان چیز جایز قرار داده شده است.
ازاین‌رو، دیده می‌شود که یک معامله در یک وقت حرام و زمانی دیگر به خاطر رفع حرج از مردم، حلال قرار داده شده است؛ چون مصلحتی را متحقق می‌سازد، مثلاً: بیع یک درهم به درهم و یا بیش از آن به‌طور نسیه حرام است؛ اما قرض گرفتن جایز است، فروش خرمای تازه به خرمای خشک در صورت تفاضل جایز نیست و سود محسوب می‌شود. بیع مجهول از بیوع محرم است؛ اما بیع مساقات (باغداری) و مزارعه (دهقانی)، سلم و امثال آن از این اصل کلی، مستثنی و حلال است.[5]
سلم و سلف یعنی کالای وصف‌شده‌ای به صورت فی‌الذمه با بهای نقد به فروش رساندن، فقها آن را بیع نیازمندان می‌نامند؛ چون در حقیقت، فروختن چیزی است که فعلا وجود ندارد؛ لیکن ضرورت و نیاز هر دو طرف عقد، اقتضای آن را می‌کند، چون صاحب سرمایه نیازمند آن است که کالا را بخرد و صاحب کالا به بهای آن پیش از حصول آن کالا نیاز دارد تا آن را برای نفقه و هزینۀ خود و رسیدن کشت و کارش، به مصرف برساند، پس این نوع بیع از مصالح ضروری و مورد نیاز است.[6]
بخاری و مسلم روایت کرده‌اند: وقتی که پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وسلم به مدینه آمد، مردم میوه‌ها را يك ساله یا دو ساله سلم و پیش‌فروش می‌کردند، پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وسلم فرمود: «مَنْ أَسْلَفَ فِي شَيْءٍ، فَلْيُسْلِفْ فِي كَیَلٍ مَعْلُومٍ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ.»[7] ترجمه: «هرکس پیش‌خرید یا پیش‌فروش می‌کند، پیمانه و وزن و مدت تحویل را معلوم کند.»
ابن المنذر رحمه‌الله گفته است که: «همۀ اهل علمی که ما از آنان به خاطر داریم، اجماع دارند بر این که سلم جایز است”.[8]
علما اتفاق دارند که مساقات (باغداری) جایز است، چون مورد نیاز است. تنها امام ابوحنیفه رحمه الله آن را جایز ندانسته است. زیرا بیع مجهول است و مبیع، فعلا معدوم است.[9]
دیده می‌شود که این معاملات و امثال آن در اصل، غیرمشروع بوده؛ اما از جهت شدت نیازمندی مردم، جایز قرار گرفته است.
هم‌چنان در حوزۀ معاملات، شریعت دستور داده است که قاضی در وقت خشم و غضب حکم نکند و قاتل، میراث نمی‌برد و اصل در شریعت دفع ضرر از خود و دیگران است، معاملاتی که بر فریب و نیرنگ استوار است ممنوع بوده، هر نوع مسکر حرام است و امثال این احکام که بی‌شمار است و همۀ این احکام بیان‌گر اعتبار مصالح بندگان است و احکام شرعی، روی همین مصلحت‌ها می‌چرخد.[10]
ادامه دارد…
[1]. مسند أحمد، ج ۳۸، ص ۴۷۴.
[2]. «مَنْ حَجَّ لِلَّهِ فَلَمْ يَرْفُتُ، وَلَمْ يَفْسُقُ، رَجَعَ كَيَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ»: صحيح البخاری: ۲/۱۳۳، و صحیح المسلم: ۲/۹۸۳.
[3]. سورة البقره، آیه ۱۷۹.
[4]. خطبه‌های نماز جمعه: ۱۲۵.
[5]. الشاطبی، الموافقات: ۲/۵۲۰.
[6]. سید سابق، فقه السنة، ج ۳، ص ۱۲۱.
[7]. صحیح البخاری، کتاب السلم، باب السلم في وزن معلوم، ج ۳، ص ۸۵، و صحیح مسلم، كِتَابُ الْمُسَاقَاةِ، بَابُ السَّلَم، ج ۳، ص ١٢٢٦.
[8]. سید سابق، فقه السنة، ج ۳، ص ۱۲۲.
[9]. همان، ج ۳، ص ۳۴۴.
[10]. الشاطبی، الموافقات، ج۲، ص ۵۲۰-۵۲۳.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version