نویسنده: سید مصلح‌الدین

روزه و جایگاه آن در اسلام

بخش نهم

روزۀ عاشورا
دومین فرضیه، این است که علامه بیرونی رحمه‌الله چنین برداشت کرده است و می‌گوید: روز عاشورائی که در حدیث آمده است، همان دهمین روز از ماه «تشرین» یهودی است که روزه‌­اش به «روزه کیپور» مشهور است؛ یعنی همان روزۀ مشهور کفاره نزد یهودیان، روزی که آن­‌را از همۀ روزها بیشتر جشن می­‌گیرند و در کتاب­‌ها و آیین یهودیت با همین عنوان (Yom kippur) و در انگلیسی[1] (Dayof Atonement) یاد می‌شود، این فرضیه با الفاظ حدیث و عبارت­‌های تورات سازگار نیست؛ زیرا روزۀ مذکور، روزۀ کفارۀ گناهی بزرگ و جنایتی قومی و تاریخی بوده است.[2] و روز غم­‌خواری، سوگواری و اظهار درد و رنج بوده است.
در کتاب «لاويين» یا «سفر احبار» دربارۀ روزۀ کفاره‌­ای که در دهم ماه هفتم (تشرین) است، چنین آمده است:
«و این یک فریضۀ دائمی بر شما است که در دهم ماه هفتم، شما خود را ذلیل گردانده و نه مقیم و نه مسافر در آن روز هیچ­‌کاری نباید بکند؛ زیرا در این روز برای پاکی شما، تمام گناهان شما بخشیده می‌­شوند و در برابر پروردگار، شما پاک می‌­شوید».[3]
و در جای دیگر از این کتاب آمده است: «و پروردگار با موسی علیه‌السلام چنین سخن گفت؛ اما دهم ماه هفتم، روزۀ کفاره است که روز محترم و مقدسی برای شما است، شما خویشتن را تسلیم کرده و سوخت‌­های را به‌­عنوان تقرب به پروردگار تقدیم می­‌کنید، در این روز هیچ­‌کاری نمی­‌کنید؛ زیرا این روز، روز کفاره برای بخشیدن شما در بارگاه پروردگار و معبودتان است».[4]
و در سفر «عدد» آمده است: «و در دهم هفتم برای شما محفلی مقدس است و شما خویشتن را مطیع گردانده و هیچ‌­کاری نمی‌­کنید».[5]
برخلاف روزۀ کفاره، احادیث صحیح تصریح دارند که روز عاشورایی که برای مسلمانان روزه‌­اش مشروع شده است، روز شادی و عید نزد یهودیان بوده است.
امام بخاری رحمه‌الله از حضرت ابوموسی اشعری رضی‌الله‌عنه روایت کرده است که فرمود: «روز عاشورا را یهودیان روز عید برمی­‌شمردند و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: بنابراین شما آن­را روزه بگیرید».[6]
و امام مسلم رحمه‌الله از قیس بن مسلم رحمه‌الله روایت کرده است که با سندش فرمود: «اهل خیبر روز عاشورا را روزه می‌­گرفتند و آن­‌را عید می‌­شمردند و زنان­‌شان را آراسته کرده و به ایشان زیورآلات می‌­پوشاندند و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: بنابراین شما آن­‌را روزه بگیرید».[7]
و كريب بن سعد رحمه‌الله از عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه روایت کرده است که فرمود: «الله تعالى روز قیامت از شما به جز دربارۀ روزۀ رمضان و روزۀ روز زینت، سؤال نمی‌­کند؛ یعنی روزۀ روز عاشورا».[8]
بنابراین، درست نیست که این روز را روز کفاره بدانیم؛ زیرا روز کفاره، روز اندوه، مجازات، ذلت و خواری بوده است و عاشورای مذکور در حدیث روز تفریح، شادی، خوشحالی، جلوه­‌آرایی و زینت بوده است.
شخصیت­‌هایی از غرب و شرق، به غیر از بیرونی، نیز دچار این اشتباه و توهم شده­‌اند و برخی از علمای حدیث در این قرن نیز به این نظریه گرویده‌­اند.
در کتاب «یهودیت در اسلام» (Judaism in Islam) دربارۀ روزۀ کفاره آمده است: «و محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم در آغاز امر آن­‌را به‌­عنوان روزه برای مسلمانان تعیین کرد».[9]
و در این موضوع ما باید سخن یهود را در رابطۀ عاشورا که گفته‌­اند: «آن روز نیکویی بوده است که در آن الله تعالی بنی­‌اسرائیل را از دشمن­‌شان نجات داد». به‌­عنوان معیار قرار دهیم، ازاین‌­رو، ویژگی مذکور باید بر روزی که دربارۀ آن بحث می‌­کنیم، کاملاً منطبق شود و این روز که در آن الله تعالی بنی‌اسرائیل را از فرعون و خاندانش نجات داد، به نام «أبيب» صراحتاً در چند جای تورات نام برده شده است و آن همان روزی است که بعدها به نام «نیسان» نام­‌گذاری شده است.
در دانشنامۀ بستانی در مادۀ «أبیب» (Abib) آمده است: «أبيب» كلمۀ عبرانی است که معنایش سبز است و این نام ماه اول سال عبرانی است، این نام را حضرت موسی علیه‌السلام گذاشته است و تقریباً با ماه «نیسان» (آوریل) مصادف است؛ پس از آن‌که بنی‌­اسرائیل در بابل به اسارت درآمدند، نام این ماه را تغییر داده و «نیسان» گذاشتند، یعنی ماه گل­‌ها و در آیین یهودیان، در نیمۀ آن، عید «فطیر» واقع می­‌شود».[10]
و در مطلبی که از علامه بیرونی نقل کردیم خودش به این امر اعتراف کرده است؛ آن‌جا که می­‌گوید: «و اما این سخن­‌شان که الله تعالی در این روز فرعون را غرق کرد، تورات خلاف آن­‌را ثابت کرده است، غرق شدن فرعون در روز بیست و یکم ماه «نیسان» بوده است که روز هفتم عید «فطیر» است».
هم‌چنین در تورات، [خروج، ج۱۲، ص۱۸] آمده است: «در روز چهاردهم ماه اول، هنگام غروب، نان فطیر را می­خورید تا غروب روز بیست و یکم ماه». پس از بررسی این متون و بررسی آیین یهودیت، تاریخ و عادات­‌شان، پژوهشگران این نظریه را داده‌­اند که شبیه‌­ترین روز به روز عاشورا که روزه­‌اش در اسلام مشروع شده است و پیش از رمضان فرض بوده و ذکر آن در روایت ابن عباس رضی‌الله‌عنهما و دیگر روایات آمده است، همان روزی است که در نیمۀ ماه «أبیب» قدیمی یا ماه «نیسان» جدید که یهودیان پس از آوارگی و اسارت در بابل آن­‌را به این نام یاد می‌­کنند، است و این روز از اعیاد یهودیان است که در آن جشن گرفته و اظهار سرور و شادی می‌­کنند.[11]
و همان روزی است که بنی­‌اسرائیل از مصر خارج شده و فرعون در دریا غرق شد، در «اصحاح سی و چهارم» آمده است: «عید «فطیر» را نگه ­دار! تا هفت روز نان فطیر می‌­خوری، تو را در ماه «أبیب» امر کردم؛ زیرا تو در ماه «أبیب» از مصر خارج شدی».
در همین «اصحاح» نیز آمده است: «زیرا پروردگار تو را با دستی قوی از مصر بیرون آورد؛ پس این فریضه را به صورت سالانه در وقتش نگه­دار».[12]
نظریۀ ترجیح داده شده این است که این روز با دهم محرم سال دوم هجری مصادف است؛ پس از آن روزۀ رمضان در همان سال آن­را نسخ کرده است؛ هم‌چنین تطبیق دادن حساب قمری و روزشمار عربی با حساب شمسی و روزشمار یهودی محاسبۀ تخمینی و فرضی است؛ به دلیل اینکه در بین عرب­‌ها پیش از اسلام تأخیر بین ماه­‌ها رایج بوده است و پس از اسلام، الله تعالی آن‌­را با این آیه باطل نمود: «إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا». «بی تردید به  تأخیر انداختن (حرمت ماهی به ماه دیگر) افزایشی در کفر است، (و این بدعتی است که سردمداران کفر) کافران را به سبب آن (نسبت به ماه‌­های حرام واقعی) گمراه می‌­کنند».[13]
هم‌چنین رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حجة الوداع اعلام کردند: «زمان به همان صورتی که الله تعالی آسمان­‌ها و زمین را آفریده است، گردیده است».[14]
و بیان این امر از طریق وحی و الهام از جانب الله تعالی بوده است، تقویم عربی پیش از اسلام چنان آشفتگی دارد که در آن به محاسبۀ درستی نمی­‌توان دست یافت و تنها با محاسبه و تطبیق دادن نمی­‌توان به اصل قدیمی آن برگشت؛ ازاین­‌رو، بر اساس یک محاسبۀ تخمینی با وجود آشفتگی روز شمارها، تعدد و اختلاف‌­شان در دورۀ جاهلیت و اسلام نمی­‌توان در صحت احادیث صحیح و مشهور تردید ایجاد کرد.
هم‌چنین امکان دارد که تنها یهودیان مدینه روز عاشورا را روزه گرفته باشند و آن­‌را برخود لازم کرده و به آن تمسک جسته باشند و در این مورد با عرب‌­ها که این روز را به خاطر بزرگداشت آن و روی­دادن اتفاقات بزرگ، روزه می­‌گرفتند، موافقت کردند.
از حضرت عائشه رضی‌الله‌عنها روایت شده است که فرمود: «قریش در زمان جاهلیت روز عاشورا را روزه می­‌گرفت و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز آن‌­را روزه می­‌گرفت …».[15]
یهودیان در گوشه و کنار جهان و در دوره­‌های مختلف در روزه‌­گرفتن عادات و ایام مخصوصی داشته‌اند که گروهی از ایشان آن­‌ها را روزه گرفته و برخی دیگر نمی‌­گرفتند و پیش از این، مطالب «دانشنامۀ یهودیت» دربارۀ روزه در آیین یهودیت بیان شدند.
در این دانشنامه آمده است: «هم‌چنین روزه­‌های ملی و منطقه­‌ای وجود دارد که کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند و این اختلاف روزه­‌ها از اختلاف مناطق و سرزمین‌­هایی ناشی می­‌شود که یهودیان از گذشتۀ دور در آن‌­ها سکونت می­‌کردند» نیز آمده است: «و روزه‌­هایی که تنها برخی از طبقات یهودیان، بدون سایر طبقات، آن­‌ها را در یادبود رویدادها و حوادث تلخ در تاریخ یهود روزه می‌­گیرند».[16] ازاین‌­رو، بعید نیست که روز عاشورا و لازم گرفتن روزۀ آن در دهم محرم از ویژگی‌­های يهوديان عرب بوده است؛ به همین خاطر، منابع یهودی در این‌­باره چیزی بیان نکرده‌­اند و بیشتر پژوهش‌گران یهودی آن­را روزۀ کفاره، که روزۀ مشهور و عمومی در آیین یهودیت است، برشمرده­‌اند و در نتیجه، احادیث را مورد طعن قرار داده و در حجیت آن‌­ها تردید کرده­‌اند؛ اما این شتاب‌زدگی در صادر کردن حکم است که از عدم آگاهی کامل از عادات و مذاهب یهودیان در عصرها و مناطق مختلف و نیز از کمبود منابع و اطلاعات از یهودیان حجاز  که در جزیرة العرب مدت­‌ها و قرن‌­ها به‌­عنوان یک رژیم و امت زندگی می‌­کردند، ناشی می‌­شود؛ هم‌چنین این برداشت، نتیجۀ عدم آگاهی از اخلاق، عادات و باورهای یهودیان است که مانند تمام امت­‌ها، ملت‌­های بشری، تمدن­‌ها، فرهنگ‌­ها، زبان‌­ها و لهجه‌ها از محیطی که در آن زندگی می‌­کردند تأثیر پذیرفته بودند.[17]
ادامه دارد…
[1]. به «دائرة المعارف یهودیت» مراجعه شود.
[2]. بعید نیست روزۀ مذکور، روزۀ کفارۀ گناه گوساله­پرستی باشد که یهودیان به دنبال رفتن حضرت موسی علیه‌السلام به ملاقات پروردگارش، مرتکب آن شدند؛ ملاقاتی که دربارۀ آن قرآن می­گوید: «و واعدنا موسی ثلاثين ليلة وأتممناها بعشر فتم ميقات ربه أربعين ليلة» و به خاطر همین گوساله­پرستی، این­گونه مجازات شدند که افراد بی­گناه، افراد جنایت­کار و گناهکار را بکشند و در قرآن آمده است: «و إذ قال موسى لقومه يا قوم انكم ظلمتم انفسكم باتخاذكم العجل فتوبوا الى بارئكم… ». و اين مجازات، روزۀ فرضی­ای را برای همۀ نسل­های یهودی تا ابد به دنبال داشت. و این امر را مطلبی که در كتاب (Judaism in Islam) «یهویت در اسلام» آمده است، تأیید می­کند: موسی چهل روز بر کوه طور گذراند و روزۀ کفاره نازل شد».
[3]. لاويين، اصحاح شانزدهم (۲۹-30-۳۱)، کتاب مقدس (کتاب­های عهد قدیم و جدید) ترجمه: نمایندگان هیئت آمریکایی، چاپ نیویورک.
[4]. لاویین، اصحاح بیست‌وسوم (۲۶-۲۷-۲۸).
[5]. سفر عدد، اصحاح بیست‌ونهم (۷).
[6]. بخاری، كتاب الصوم، باب صيام يوم عاشوراء، ج ۴، ص535.
[7]. صحیح مسلم، كتاب الصوم.
[8]. کنزالعمال، ج4، ص34.
[9]. judaism in Islam by Abraham 1. Katish Now York.
[10]. تورات خروج، ج۱۲، ص۱۸. بستانی می­گوید: «نخستین ماه از ماه‌های رایج یهودیان، ماه «تشرین» است.» و از این عبارت معلوم می­شود که ماه «ابیب» نزدشان ماه هفتم سال است.
[11]. شاید برخی جمع­شدن روزه و عید را در یک روز دشوار بدانند؛ اما این اشکال ناشی از مقایسۀ روزه نزد يهودیان و مسیحیان با روزۀ اسلامی است. در دانشنامۀ یهودیت دربارۀ آغاز ماه هفتم آمده است: «این روز، روز روزه و عید است».
[12]. اصحاح ۱۳.
[13]. سورۀ توبه، آیه: ۳۷.
[14]. بخاری و مسلم.
[15]. صحيح مسلم، كتاب الصيام، باب صوم عاشوراء.
[16]. سورۀ توبه، آیه: ۳۷.
[17]. «دانشنامۀ یهودیت»، ج ۵، ص۶۷۳، چاپ ۱۹۱۶م، ولایات متحدۀ آمریکا (jewish Encyclopeadia).
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version