نویسنده: سید مصلح‌الدین

روزه و جایگاه آن در اسلام

بخش پنجم

روزه در ادیان گذشته
به خاطر همین مصالح و منافع، تمام ادیان و شریعت‌­های مشهور تاریخ، در بردارندۀ روزه بوده و از تمام افرادی که به این ادیان ایمان و باور داشته­‌اند، درخواست روزه گرفتن کرده­‌اند. از کهن‌­ترین ادیانی که هم‌چنان تعداد زیادی از مردم به آن باور و اعتقاد دارند، آیین «برهمایی» است و استاد (Mahadeva) «دکتر مهادوان» رئیس بخش فلسفه در دانشگاه، مدراس هندوستان، روزه و جایگاه آن در شریعت هندوئیسم و جامعۀ هندی را توضیح داده و می­‌گوید: «از اعیاد و روزهای جشن که به صورت سالانه برگذار می­‌شوند، روزهایی هستند که برای روزه جهت تزکیۀ نفس اختصاص داده شده­‌اند. هر یک از گروه‌­های هندو چند روز را برای دعا و عبادت اختصاص داده­‌اند و بیشتر افراد در آن روزها، روزه می‌­گیرند و از خوردن غذا خودداری می­‌کنند و تمام شب را بیدار مانده و مشغول تلاوت کتاب­‌های مقدس و مراقبه می­‌شوند. عمومی‌­ترین و مشهورترین این روزه‌­ها در میان گروه‌­های مختلف هندو روزۀ «ولكنته ایکاوشی» است که به «وشنو» منسوب است؛ اما تنها پیروان «وشنو» آن­را روزه نمی‌­گیرند؛ بلکه بیشتر مردم آن­را روزه گرفته و در آن شب بیدار می‌­مانند. و در برخی روزها، تنها زنان روزه می­‌گیرند و معبودان (نماد صفات زنانگی) را در عصرهای گوناگون صدا می­زنند و به خاطر اهمیت ویژۀ این روزه، آن­را «برت»  یا «عهد» می­‌نامند و این روزه گرفتن به تزکیۀ روح، اختصاص یافته و هدف آن تغذیۀ روح با غذای روح است.»[1]
و «برهمیان» در روز پانزدهم و دوازدهم هر ماه هندی روزه می­‌گیرند؛ بنابراین شمار روزهایی که «برهمیان» روزه می­‌گیرند به ۲۴ روز در هر سال می­‌رسد؛ اگر بر آن‌­ها پایبند بوده و مواظبت نمایند.
آیین «جینی» در هندوستان در زمینۀ سخت‌گیری در شرایط و احکام روزه از سایر آیین‌­ها برتری دارد و پیروان آن چهل روز پیاپی روزه می‌­گیرند.
مردمان مصر باستان نیز در ضمن اعیاد دینی، روزه می‌­گرفتند و روزه­‌گرفتن روز سوم ماه «نمسوفيریا» یونانی مخصوص زنان در یونان بوده است. کتاب‌­های آیین مجوسیت نیز از فرمان­‌دادن به روزه و تشویق بر آن، گرچه برای قشری خاص هم باشد، خالی نبوده است و آیه‌­ای که در برخی از کتاب­‌های مجوسیت آمده است، بر این دلالت می­‌کند که روزه­‌گرفتن پنج سال بر رهبران و شخصیت‌­های دینی فرض بوده است.[2]
روزه در دین یهودیت
یهودیان در دورۀ بابلیان روزه را نماد اندوه و سوگواری بر می‌­شمردند و چنان­چه آنان را خطری تهدید می­‌کرد، یا کاهن و الهام شده­‌ای خودش را برای الهام یا نبوت آماده می­‌کرد، به روزه گرفتن می‌پرداخت و هرگاه یهودیان می‌­انگاشتند که الله تعالی از آنان ناخوشنود، خشمگین و ناراضی است، یا سرزمین­شان به بحران و یا مصیبتی بزرگ گرفتار شده است، یا وبایی خطرناک و یا قحط­سالی عمومی آنان را در برگرفته است و یا پادشاهان تصمیم گرفته‌­اند؛ تا طرح جدیدی به اجرا درآورند، به صورت موقت روزه می­‌گرفتند. علاوه از روزۀ کفاره، که تنها روز معین روزه­‌گرفتن نزد یهودیان است، سایر ایام روزه دایمی در دین موسوی و در تقویم یهودیان محدود هستند. آنان چند روز مشخص را پیوسته در یادبود رویدادهای دردناکی که در دورۀ بابلیان در اسارت رخ داده است، روزه می­‌گیرند؛ که این روزها عبارتند از: برخی روزهای ماه چهارم «تموز»، ماه پنجم «آب»، ماه هفتم «تشرين» و در ماه دهم «طوت» [Tebet]؛ و برخی از معلمان تلمود معتقدند که روزه در ایامی که ملت بنی­‌اسراییل زیرستم و فشار حکومت‌­ها باشد، اجباری است و در زمان رفاه و آسایش الزامی نیست.
با گذشت زمان چند روز دیگر به روزهای مذکور اضافه شد که یهودیان در یادبود مصایب و سختی­‌هایی که به آن­‌ها دچار شده بودند، روزه می‌­گرفتند؛ البته روزه‌­گرفتن در این روزها الزامی نیست و در نزد عموم مردم یهود چندان مقبول واقع نشده است. این روزها با اختلاف اندکی که دربارۀ شمار آن­‌ها است، به ۲۵ روز در سال می­‌رسند.
هم‌چنین روزه­‌های ملی و منطقه‌­ای دیگری وجود دارد که بنابر اختلاف مناطق و سرزمین­‌هایی که یهودیان در آن­‌ها در گذشتۀ دور سکونت می­‌کردند، متفاوتند. این روزه‌­ها یادآور رویدادهای تلخ، مصایب، ستم­‌ها و فشارهایی است که در برخی حکومت­‌ها در دوره‌­های مختلف گریبان‌گیر یهودیان بوده است و روزهای دیگری نیز وجود دارد که برخی از اقشار یهودیان در یادبود وقایع و مصایبی که در تاریخ یهود روی داده است و نیز در یادبود سوگواری‌­ها و جشن‌ها در زندگی شخصی‌­شان آن‌­ها را روزه می‌­گیرند. و روزه گرفتن روز نخست سال در میان بسیاری از اقشار رایج است. هم‌چنین علمای یهود، هرگاه ملت در معرض خطر قرار بگیرد، یا باران به تأخیر بیفتد، یا کشور دچار قحط­سالی شود و یا قوانین و مقررات سخت‌گیرانه صادر شود، روزه­‌گرفتن را مشروع قرار داده و یا به آن امر می‌­کنند. روزه گرفتن شخصی و اختیاری، که برخی افراد آن‌­را ترجیح می‌­دهند، از همان ابتدا در تاریخ یهود رایج بوده است و این روزه­‌گرفتن در راستای یاد بود رویدادهای شخصی یا کفارۀ گناهان یا طلب رحمت الهی، هنگام تهدید قریب الوقوع و یا مصیبتی پیش آمده، بوده است. و اگر شخص روزه‌­دار دانشمند یا معلم باشد، علمای یهود به این روزه­‌گرفتن تشویق نکرده و با آن موافقت نمی‌­کنند؛ تا مبادا ذهنش مشوش شود و سلامتی­‌اش به خطر بیفتد. و روزۀ دیگری نیز وجود دارد که به دنبال دیدن خواب پریشان‌­کننده، آن‌­را می‌­گزارند. درحالی‌­که دین یهودیت روزه­‌گرفتن ایام عید را اجازه نداده است، «تلمود» آن­را مباح قرار داده است؛ به شرط این‌که آن­را با روزه‌­گرفتن روزه‌­های عادی کفاره بجا بیاورد. روزه نزد یهودیان با طلوع خورشید آغاز شده و با پدیدار شدن اولین ستاره در آسمان به پایان می‌­رسد. در این میان تنها روز کفاره[3] و روز نهم ماه «آب»[4] از غروب آفتاب شروع شده و تا غروب دیگر ادامه می‌یابد. برای روزه­‌دار احکام و آدابی وجود ندارد و دربارۀ صدقه­‌دادن و غذادادن به نیازمندان، به ویژه در شام مرسوم و سنتی، تشویق شده است. نُه روز اول ماه «آب» و برخی روزهای دیگر، ما بین هفتم ماه «تموز» تا دهم ماه «آب»، ایام روزه جرمی شمرده می­‌شوند که در این روزها تنها خوردن گوشت و می‌گساری حرام است.[5]
ادامه دارد…
[1]. Out lines of Hinuism chapter section.
[2]. برگرفته از کتاب «سيرة النبی» تاليف علامه سید سلیمان ندوی رحمه‌الله، ج ۵، ص ۲۸۷-۲۸۶. به نقل از کتاب «دانشنامۀ بریتانیکا»، ج ۱۰، ص ۱۹۳.
[3]. این روز، روز دهم از ماه هفتم (تشرین] (TIShri) است؛ چنان­که در دانشنامۀ یهودیت و کتاب «یهودیت در اسلام»: (۱۹۵۴) jydaism in islam by) Abrahami . katish New York) » بیان شده است.
[4]. این روز یادبود آتش­زدن معبد یهودیان بار اول یا دوم بوده است.
[5]. برگرفته از «دانشنامۀ یهودیت»، ج۵، چاپ ۱۹۱۶م، ولایات متحدۀ آمریکا. (jewish Encyclopeadia).
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version