نویسنده: ام سعدیه

نقش قرآن کریم در ساختار تمدن اسلامی (بخش اول)

چکیده
تمدن‌ها دارای ویژگی‌ها و خصایص منحصر به فردی هستند که آن‌ها را از سایر ادوار و تمدن‌ها متمایز می‌کند. پس از بعثت پیامبر اسلام و نزول قرآن، بشر در دوران طلایی اسلام، در پرتو آیات قرآن و دستورهای الهی، بهترین و بالاترین تمدن را تجربه کرد.
بر همین اساس، بررسی منابع دینی، به‌ویژه قرآن کریم، به‌عنوان منبعی سرشار از معارف وحیانی که حاوی آموزه‌های دینی، معرفتی، اخلاقی و علمی در حوزه‌های گوناگون حیات بشری است، برای بازیابی و تعیین جایگاه و نقش آن در فرآیند تمدن‌سازی، امری ضروری به نظر می‌رسد.
این تحقیق با هدف پاسخ‌گویی به این پرسش که در ساختار تمدن نوین اسلامی، قرآن به‌عنوان غنی‌ترین کتاب مولد فرهنگ و تمدن چه نقش و جایگاهی دارد، به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که آموزه‌های قرآن‌کریم در دو بعد مادی (سیاست، حکومت، اقتصاد، روابط اجتماعی، علم و دانش) و معنوی (اخلاق، توحیدمحوری، وحدت، امر به معروف و نهی از منکر) تمدن، موجب شکوفایی تمدن بشری، به‌ویژه تمدن اسلامی شده و تمدنی متفاوت را به‌وجود آورده است.
مقدمه
تمدن‌ها را می‌توان به دو حوزۀ پیشا تاریخی و پسا تاریخی تقسیم کرد. هر دوره و هر تمدن واجد ویژگی‌ها و خصایص منحصر به فردی است که آن را از سایر ادوار متمایز می‌کند. تمایز اپیستمیک و ایدئولوژیک میان عصر پسا تاریخ و پیشا تاریخ امری بدیهی و آشکار است. شیوۀ زیست انسان و نحوۀ مواجهۀ او با هستی و خالق آن، ارکان بنیادین تمدن‌ساز؛ همچون اقتصاد، سیاست، دین، ارزش‌های اخلاقی و آداب و رسوم را در این تمایز ژرف، تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌عنوان مثال، بابل با مصریان باستان تمایز خاص خود را دارد، همان‌گونه که یونانیان با تمام تمدن‌های پیشین هم‌عصر خود و نیز تمدن اسلامی با دیگر تمدن‌ها، وجوه افتراق بسیاری دارند. شیوۀ زندگی انسان به‌عنوان کارگزار اصلی تاریخ و سازندۀ آن در هر دوره، نمایانگر این وجه تمایز است. هر جا شاهد تمدنی هستیم، تولید علمی، ابتکار و ابداع، بینش پسندیده، خوش‌فکری و اندیشه‌های ناب و تابناک بر ستیغ آن خودنمایی می‌کند. بر همین اساس و مبتنی بر همین بینش، وارسی و بررسی منابع دینی، به‌ویژه قرآن کریم به‌عنوان منبعی سرشار از معارف وحیانی که حاوی آموزه‌های بینشی، اندیشه‌ای و علمی در حوزه‌های گوناگون حیات بشری است، برای بازیابی و تعیین جایگاه و نقش آن در فرآیند و برایند تمدن‌سازی امری لازم به نظر می‌رسد. مسلمانان علوم خویش را از تحقیق و جست‌وجو در معانی و مفاهیم آیات قرآن و سپس حدیث آغاز کردند. قرآن بود که تاروپود تمدن را تنید و آن را شکوفا و بهترین تمدن از زمان پیدایش آدم تا خاتم قرار داد. در حقیقت، فرایند اصلی در این مجال این است که «در ساختار تمدن نوین اسلامی، قرآن به‌عنوان غنی‌ترین کتاب مولد فرهنگ و تمدن، از چه نقش و جایگاهی برخوردار است؟»
۱. مفهوم­‌شناسی
در زبان عربی مترادف واژۀ «تمدن»، «حضارة» است و خود واژۀ «تمدن» از ریشۀ «مدن» گرفته شده به معنای «شهر» است. از این ریشه واژگان دیگری همچون «مدینه» و «مدن» نیز اشتقاق یافته­‌اند. در زبان فارسی نیز واژۀ «مدنیت» در کنار تمدن به کار می­‌رود و به معنای «زندگی شهرنشینی یا زندگش شهری در شهر» است.[1] ریشۀ تمدن در زبان لاتین به واژه­‌های «civitas» و civis باز می­‌گردد که به معنای شهر هستند. واژۀ «civilization» نیز به معنای زندگی استقرار یافته و سازمان یافته در چارچوب یک واحد بزرگ شهری است، که در تقابل با زندگی در واحد‌های کوچک‌تری مانند زندگی ‌بیابان­‌گردان، چادرنشینان و روستاییان قرار می‌گیرد.[2]
جان لوییس می‌نویسد: «تمدن مرتبه‌ای از فرهنگ است که در آن فنون و حیات سیاسی به پیشرفت‌های لازم دست یافته‌اند. نشانه‌های این پیشرفت شامل وجود طبقات اجتماعی، تخصص، پیدایش شهرها، حساب و نویسندگی است.»[3]
ویل دورانت در تعریف تمدن می­‌نویسد: «تمدن عبارت است از خلاقیت فرهنگی که در نتیجۀ وجود نظم اجتماعی، حکومت قانون و رفاه نسبی، امکان‌پذیر می‌شود.»[4]
۲. تعریف اصطلاحی تمدن
تمدن را می‌توان به مثابۀ یک کل، مجموعه‌ای از ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و ارزش‌های دینی و اخلاقی تعریف کرد که انسان‌ها به‌عنوان کارگزاران اصلی آن عمل می‌کنند. این پدیده، همانند هر موجود زنده‌ای، دارای مراحلی از شکل‌گیری، شکوفایی و نهایتاً سقوط و نزول است. هم‌چنین، تمدن به معنای مجموعه‌ای از تصورات ذهنی افراد است که در قالب واقعیت و بر اساس میزان نیازهای آن‌ها نمودار می‌گردد.
۳. نقش قرآن کریم در ساختار تمدن اسلامی
تمدن از دو بُعد مادی و معنوی تشکیل شده است:
۱. بُعد مادی: این بعد روشن و آشکار است و نیازهای فیزیکی و زیستی انسان را برآورده می‌کند.
۲. بُعد معنوی: این بعد شامل مفاهیمی چون دینی بودن، آگاهی و اندیشه، اسطوره و حتی جادو می‌شود. این بعد به نیازهای روحی و روانی فرد پاسخ می‌دهد.
در طول تاریخ، هیچ تمدنی یافت نمی‌شود که از این دو بعد فارغ باشد. این دوگانگی در فرآیند شکل‌گیری و تکامل تمدن‌ها نقش اساسی دارد. پیشرفت و شکوفایی یک تمدن به اهتمام ورزیدن به هر دو شق این دوگانگی بستگی دارد. تمدنی که تنها به یکی از این ابعاد بپردازد، ناقص و ناپایدار خواهد بود.
در ادامه، نقش آموزه‌های قرآن‌کریم در ساختار تمدن اسلامی در دو بعد مادی و معنوی تمدن به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ادامه دارد…
[1]. راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، ص ۴۶۸؛ مقاییس اللغه، ص ۸۲۰.
[2]. آذرنگ، عبدالحسین؛ تاریخ تمدن، ص ۱۵.
[3]. حلبی، علی اصغر؛ تاریخ تمدن اسلام، ص ۱۷.
[4]. همان, ص ۱۸، نقل از تاریخ ویل دورانت.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version