نویسنده: ابوعائشه

نشنلیزم (بخش سی‌وششم)

آثار منفی و پیامدهای سوء نشنلیزم بر جهان
۲. تحریف تاریخ
ملی‌گرایان برای اثبات ادعای برتری ملت خود، وقتی به حال ملت خود می‌نگرند، معمولا، آن را آمیخته با بدبختی، مشکلات، نادانی و… می‌یابند. ازاین‌رو، چاره‌ای جز این‌که به تاریخ و گذشتۀ آن مراجعه کنند، نمی‌بینند و در تاریخ، به‌دنبال دوره‌هایی می‌گردند که در آن‌ها ملت دارای شکوه و جلال و عظمتی در سطح جهان بوده‌است. (اگرچه در کنار آن، نقطه‌های سیاه و تاریکی، هم‌چون ستم‌گری و جنایت نیز وجود داشته باشد). آن‌گاه شروع به بزرگ‌نمایی افراطی آن شکوه می‌کنند. اگر همچنین دوره‌هایی را نیابند، دست به دامن افسانه‌ها و اساطیر می‌شوند و آن‌ها را واقعیت‌های تاریخی معرفی کرده، و به این داستان ساختگی افتخار و مباهات می‌کنند. از آن‌جا که تاریخ، همواره در کنار این موارد، اعمال غیر انسانی، ستم، تجاوز و حتی بدبختی و فلاکت آنان را نقل می‌کند، از واقع‌نگری و بررسی دقیق تاریخ، بسیار وحشت دارند. ویل ورانت در این باره می‌گوید: «قرن نوزدهم، ناسیونالیسم را کشف کرد و تقریبا همۀ تاریخ‌نویسان را فاسد ساخت.»[1]
از همین‌جاست که این روزها عده‌ای از مردم به باستان‌شناسی و دوره‌های قبل از اسلام گرایش دارند و به گذشتگان فخر و مباهات می‌کنند.
۳. تحریف اندیشۀ اسلامی
یکی از نتایج ملی‌گرایی در زندگی مسلمانان این بوده است که ملی‌گرایان افکار خویش را بر اسلام تحمیل کرده و سبب تحریف اندیشۀ اسلامی شده‌اند. از بارزترین نمودهای این تحریف پیوند دادن اسلام با عربیت بر اساس تفکر ملی‌گرایانه است که می‌گوید عقاید و فرهنگ ملل مظاهر و تجلیات ملی است که از ویژگی‌های تاریخی و فکری آن ملت نشأت می‌گیرد.[2]
۴. تحریف تاریخ اسلام
تاریخ اسلام تحت تأثیرملی گرایی واقع شده و به سبب آن مشوه گردیده است. از سویی ملی‌گرایان کوشیده‌اند تا چهرۀ مثبت از دوران پیش از اسلام ارائه دهند و ثابت کنند که امت عرب و غیر عرب به سبب اسلام موجودیت و هویت نیافته‌است، بلکه در دوران جاهلیت چنین شده‌است. ملی‌گرایان عرب و غیرعرب این روزها مردم را به‌سوی دوره‌های جاهلیت و قبل از اسلام فرا می‌خوانند و بدان افتخار می‌کنند و این یکی از اهداف بزرگ پیشگامان عرصۀ ملی‌گرایی بوده است؛ هدف آنان از ایجاد این پدیده در بین مسلمانان این بوده است که مسلمانان به‌جای چنگ زدن به اسلام به دوره‌های جاهلیت بازگردند و این عملکردشان در طولانی مدت باعث می‌شود تا مردم تصور کنند که اساس و بنیادشان به قبل از دورۀ اسلام بازمی‌گردد و اسلام همه چیز را از آنان سلب کرده و فرهنگ، تاریخ و شاهکارهای آبا و اجدادشان را از بین برده است کما این‌که این روزها بسیاری از مردم ناآگاه و بی‌خبر از دین، بر اسلام خرده می‌گیرند و آن را باعث از بردن علم، هنر و فرهنگ می‌دانند.
یکی از اسباب و وسائل گسترش ملی‌گرایی در بین مسلمانان، احیای موارد جاهلیت قدیم و تمجید قهرمان‌ها و بالابردن جایگاه عناصر غیر اسلامی در تاریخ مسلمانان و توجه به درس ادبیات آنان و ادبیات عصرهای جاهلیت در پوهنتون‌ها و مراکز علمی و آموزش‌گاه است. هدف د‌شمنان از این کار این است که مردم را از اسلام و مسلمانان بازدارند و در دل پسران و دختران مسلمانان محبت و دوستی دیگران [گذشتگان و کسانی‌که در دوره‌های جاهلیت می‌زیسته‌اند] را غرس نمایند.»[3]
۵. محدود شدن همکاری‌های بین‌المللی
یکی از خوبی‌های دین اسلام این است که مسلمانان در صورت نیاز، برای هر مسلمان و غیر مسلمان دست همکاری را دراز می‌کنند و او را تنها نمی‌گذارند؛ زیرا این چیزی است که دین اسلام بر آنان واجب ساخته است؛ اما در ملی‌گرایی، انحصار و توجه به منافع ملی مدنظر است. نویسندۀ کتاب «ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام» در این باره چنین می‌نویسد: «از آن‌جایی‌که طبع ملی‌گرایی، طبع انحصارگری و بر مبنای منافع ملت خاصی است، در همکاری‌های بین‌المللی، سازمان‌ها و معاهده‌های بین‌المللی، مسئلۀ مهاجرت، محیط زیست و… می‌تواند مانعی بزرگ به حساب آید، درحالی‌که این امور دارای مصالح عمومی برای همۀ مردم دنیا هستند.»[4]
۶. تفکر مادی
ملی‌گرایی مذهبی وضعی است که الگوهای خود را از ضروریات محیطی می‌گیرد و ازاین‌رو با تفکر مادی هماهنگی کامل دارد و حامل ویژگی‌های آن در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و از نشانه‌های مادی بودن آن تناقضش با اخلاق و ارائۀ تفسیر عرفی از زندگی اجتماعی است.[5]
۷. روی آوردن به غربی‌ها
یکی دیگر از آثار منفی پدیدۀ ملی‌گرایی بر مردم این است: وقتی کسی‌که به ملی‌گرایی روی آورده ببیند جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند عطش روحی او را برطرف نمی‌سازد و با خواسته‌های او هماهنگی و هم‌سویی ندارد، ناچار می‌شود خود را از آن جامعه دو سازد، این نیز یکی از حیله‌هایی است که دشمنان برای به دام انداختن جوانان به کار می‌برند. «وقتی انسان ملی‌گرا در وجود خود خلأی احساس کند و خواهان آن باشد تا آن را پر کند، ضرورتا خود را در دامان شرقی‌ها و غربی‌های گذشته می‌اندازد و به مرور زمان ملی‌گرایی و گرایش به این پدیده در او رشد می‌کند.»[6]
ادامه دارد…
[1]. شعاعی، محمد علی، ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۴هـ.ش، ص ۴۱.
[2]. آل نجف، عبدالکریم، آثار منفی جنبش ملی‌گرایی، ترجمه: مصطفی فضائلی، نشرشده در پایگاه اطلاع رسانی حوزه (به نقل از فصلنامۀ حکومت اسلامی) تاریخ نشر: ۱۳۸۸ هـ.ش.
[3]. حنبکة المیدانی، عبدالرحمن حسن، أجنحة المکر الثلاثة وخوافیها…، ۱۴۲۰ هـ.ق، ص ۳۳۶.
[4]. شعاعی، محمد علی، ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام، ۱۳۸۴هـ.ش، ص ۴۱.
[5]. آل نجف، عبدالکریم، آثار منفی جنبش ملی‌گرایی، ترجمه: مصطفی فضائلی، نشرشده در پایگاه اطلاع رسانی حوزه (به نقل از فصلنامۀ حکومت اسلامی) تاریخ نشر: ۱۳۸۸ هـ.ش.
[6]. حنبکة المیدانی، عبدالرحمن حسن، أجنحة المکر الثلاثة وخوافیها…، ۱۴۲۰ هـ.ق، ص ۳۴۳.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version