نویسنده: سید مصلح الدین

انتشار اسلام وتعامل آن با غیر مسلمانان از نگاه خاورشناسان (بخش پنجم)

مارسیل بوازار
مارسیل بوازار بیان می‌کند: رسالت قرآنی و تعالیم نبوی نشان داده‌اند که این دو از اصول پیشرو و مقدمی برخوردارند. سرعت شگفت‌انگیز گسترش اسلام در قرون اولیه تاریخ بیانگر همین مدعاست.[1] اسلام درِ هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تأکید بر تساوی اجتماعی و نژادی را گشود، زمانی که رسالات الهی نازل‌شده بر برخی از قبایل پیشین را تأیید کرد. اسلام بحث و گفت‌وگو در موضوعات لاهوتی را که با توحید مغایرت داشت، رد کرد. اسلام منطق قوی و بنیاد عقیدتی خود را بدون هیچ‌گونه اغماضی اعلام می‌دارد و این در زمانی بود که اسلام، به ملت‌هایی که شهرها و کشورهایشان تحت فتح قرار گرفته بودند، آزادی‌های دینی و اجتماعی بیشتری نسبت به آنچه دولت‌های مسیحی می‌پذیرفتند، ارزانی داشت. [2]
امت‌ها به نوعی با یکدیگر ادغام شدند و همه تحت یک نظام دینی خاص تسلیم گردیدند و در یک ساختار اجتماعی برجسته در کنار هم قرار گرفتند تحت حمایت یک جامعه اسلامی که محافظ و نگهبان آن‌ها بود.[3]
اسلام از قرن هفتم میلادی تلاش کرد که راه‌حل‌های منحصربه‌فردی برای مشکلات اقلیت‌ها ارائه دهد، تا اقلیت‌های غیرمسلمان در سرزمین‌های اسلامی از حقوق شخصی، اجتماعی و شغلی برخوردار گردند. این در حالی بود که اسلام از یک رویکرد جهان‌شمول بی‌نظیری برخوردار بود و در زمانی که غرب در حال خروج از عصر میانه بود، اسلام دریافت که ضروری است نظامی مشخص در برخورد با غربیان و غیر هم‌میهنان ایجاد شود. [4]
از آغاز فتوحات اسلامی، مسلمانان جنگجو خود را موظف دانستند که با غیرمسلمانان و ملت‌های شکست‌خورده با روحیه‌ای از تسامح و عدالت رفتار کنند. این در زمانی بود که خشونت و شکنجه نه از نظر قانونی و نه از جهت عاطفی منع شده نبود. در این میان، ابوبکر، نخستین خلیفه پیامبر، دستورالعمل‌های معروف خود که با روح اخلاقی قانون اسلامی همراه بود را به لشکریان خود صادر نمود.[5]
ترند
جان براند ترند (۱۸۸۷-۱۹۵۸)، استاد دانشگاه کمبریج بود، که سفرهایی به اسپانیا، پرتغال، مراکش و مکزیک داشت و در مؤسسه تحقیقات شرقی لندن فعالیت می‌کرد.
ترند می‌گوید: در قرن دهم میلادی، در حالی که بیشتر مردم اروپا در وضعیتی از بی‌نظمی، بداخلاقی و توحش به سر می‌بردند، مسلمانان اسپانیا به عنوان نمونه‌ای از سخاوتمندی و تسامح و آزادی در برخورد با پیروان عقاید مختلف و ادیان غیر از اسلام شناخته می‌شدند.[6]
غازیان مسلمان ترجیح دادند که کالاهای خود را از مسیحیان ساکن در قرطبه، نزدیک کلیسای قدیمی، خریداری کنند. مسلمانان دریافتند که تجارت به صلاح و منفعت آنهاست تا آنکه به زور و غارت کالاها را از دست مسیحیان بگیرند. این امر نشان‌دهنده شهرت تسامح در برخورد با افراد با عقاید مختلف در میان مردم بود.[7]
عرب‌هایی که به مسیحیت گرویده بودند، معروف به «موریسکو»، اغلب با بدرفتاری از سوی مسیحیان مواجه می‌شدند. در حالی که مسیحیان، تسامح و نیکوکاری را از سوی مسلمانان تجربه می‌کردند. باید توجه داشت که مسئولیت این نوع برخوردها از ابتدا بر عهده رهبران کلیسا بوده است.[8]
 ادامه دارد…
[1] ـ انسانية الاسلام، ص ۷۴.
[2] ـ انسانية الاسلام، ص ۱۸۴.
[3] ـ انسانية الاسلام، ص ۱۸۶.
[4] ـ انسانية الاسلام، ص ۱۸۷.
[5] ـ انسانية الاسلام، ص ۲۷۸.
[6] ـ صورة لاسبانیة الحدیثة، ج ۵، ص ۷۰۰.
[7] ـ صورة لاسبانیة الحدیثة، ج ۵، ص ۷۵۵.
[8] ـ صورة لاسبانیة الحدیثة، ج ۵، ص ۷۳۷.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version