نویسنده: م. فراهی توجگی

اسلام و دموکراسی (بخش شصت‌وسوم)

اصول نظام سیاسی در اسلام
عدالت در پرتو احادیث نبوی
«إنَّ المُقسطينَ عندَ اللَّهِ على منابرَ من نورٍ عن يمينِ الرَّحمنِ، الذينَ يَعدلونَ في حُكمِهم وأهلِيهِم وما وَلوا.»؛ [1]ترجمه: «بی‌گمان عادلانی که در میان خانواده، حکم و مسئولیت‌های خود به عدالت رفتار می‌کنند، نزد خداوند بر منبرهایی از نور، در سمت راست رحمان خواهند بود.»
  1. رسول‌الله صلى‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «سبعةٌ يظلُّهم الله في ظلِّه يومَ لا ظلَّ إلا ظلُّه: إمامٌ عادلٌ…»؛[2] ترجمه: «هفت گروه هستند که خداوند آنان را در سایۀ عرش خود جای می‌دهد، در روزی که جز آن سایه‌ای دیگر نیست؛ یکی از آنان، امام عادل است…»
  2. رسول‌الله صلى‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «وأهل الجنة ثلاثةٌ: ذو سلطانٍ مُقسط…»؛[3] ترجمه: «بهشتیان سه گروه‌اند: یکی از آنان صاحب اقتدار عدالت‌پیشه است.»
  3. سعد بن عباده روایت کرده است: «ما من أميرٍ إلا يُؤتى به يوم القيامة مغلولاً لا يفكُّه من ذلك الغلِّ إلا العدل.»؛[4] ترجمه: «هر امیری در روز قیامت درحالی آورده می‌شود که طوقی بر گردن دارد، و هیچ‌چیز جز عدالت او را از این طوق رها نمی‌سازد.»
  4. عبدالله‌بن عمر رضی‌الله‌عنهما روایت کرده است: «الظُّلمُ ظُلُماتٌ يومَ القيامةِ.»؛[5] ترجمه: «ظلم، تاریکی‌های قیامت را به همراه خواهد داشت.»
  5. رسول‌الله صلى‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «ما من والٍ يلي رعيةً من المسلمين فيموتُ وهو غاشٌّ لهم إلا حرَّم الله عليه الجنة.»؛[6] ترجمه: «هر والی که امور مسلمانان را در دست گیرد و درحالی بمیرد که به آنان خیانت کرده باشد، خداوند بهشت را بر او حرام می‌سازد.»
  6. رسول‌الله صلى‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «إنَّ أشدَّ أهلِ النارِ عذابًا يومَ القيامةِ مَن قتل نبيًّا أو قتله نبيٌّ، وإمامٌ جائرٌ…»؛[7] ترجمه: «سخت‌ترین اهل دوزخ در عذاب، کسی است که پیامبری را کشته یا پیامبری او را کشته باشد، و هم‌چنین امام ستم‌گر.»
آیات و احادیث فوق، نشانگر جایگاه بلند عدالت در نظام سیاسی اسلام است. اسلام، دین عدالت است و همواره با ظلم، استبداد، قانون‌شکنی و خودکامگی مقابله کرده است. حاکمان در اسلام باید از صفاتی چون شفقت، رحمت، نرم‌خویی، رعیت‌پروری، عدالت و بی‌طرفی برخوردار باشند تا بتوانند بر دل‌های مردم نیز حاکمیت کنند و رابطۀ معنوی و قلبی مستحکمی با آنان ایجاد نمایند.
عدالت و تقوا: معیار حاکمان شایسته
اسلام بر این باور است که تنها کسانی قادر به برپایی عدالت واقعی‌اند که به خداوند ایمان داشته، تقوا پیشه کنند و از حسابرسی قیامت در هراس باشند. در مقابل، کسانی‌که ظاهراً شعار عدالت و برابری سر می‌دهند اما در عمل آن را زیرپا می‌گذارند، در واقع برای نیل به اهداف شخصی از این شعارها استفاده می‌کنند.
تجربه نشان داده است که چنین افرادی پس از رسیدن به قدرت، برای تثبیت جایگاه خود به ریاکاری و تزویر روی می‌آورند. این افراد، در پسِ نقاب قانون‌مداری، ظلم و استبداد را در پیش گرفته و منبع مفاسد اجتماعی می‌شوند.
پیامبر اسلام و حاکمان راستینِ تاریخ اسلام، نمونه‌های عملی عدالت بوده‌اند. آنان هرگز اجازه نمی‌دادند که تعلقات خانوادگی، اختلافات مذهبی، منافع شخصی یا فشار زورمندان، مانع اجرای عدالت شود.
ام‌المؤمنین حضرت عائشه رضی‌الله‌عنها روایت می‌کند: زنی به نام فاطمه بنت أسود از قبیلۀ بنی‌مخزوم، یکی از قبایل بزرگ قریش، مرتکب سرقت شد. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم دستور داد که حد سرقت در مورد او اجرا شود و دستش قطع گردد. این موضوع قریش را به‌شدت ناراحت کرد. آنان تصمیم گرفتند کسی را بیابند که نزد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم ارج و منزلت داشته باشد تا در این خصوص شفاعت کند. اسامه‌بن زید، که محبوب پیامبر بود، مأمور این کار شد. اسامه این مسئله را با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در میان گذاشت. اما ایشان با تندی فرمودند: «آیا در مورد حدی از حدود الله شفاعت می‌کنی؟» سپس خطبه‌ای ایراد کردند و فرمودند: «إنما أهلک الذین قبلکم أنهم كانوا إذا سرق فيهم الشريف تركوه وإذا سرق فيهم الضعيف أقاموا عليه الحد وأيم الله لو أن فاطمة بنت محمد سرقت لقطعت يدها»؛ «چیزی که موجب هلاکت اقوام پیشین شد، این بود که اگر شخصی از اشراف آنان دزدی می‌کرد، او را معاف می‌کردند؛ اما اگر فردی ضعیف مرتکب سرقت می‌شد، حد را بر او جاری می‌ساختند. قسم به خدا، اگر فاطمه دختر محمد هم سرقت می‌کرد، دست او را قطع می‌کردم.»[8]
جبلة الأیهم، یکی از شاهان مقتدر عرب از بنی‌غسان، با تعدادی از پیروانش به اسلام گرویده بود. روزی در اثنای طواف کعبه، یکی از حجاج، ناخواسته بر روی لباس او که بر زمین افتاده بود، پا گذاشت. جبله به خشم آمد و ضربه‌ای بر بینی آن مرد زد که باعث جاری شدن خون شد. آن مرد نزد حضرت عمر شکایت برد. حضرت عمر، بدون در نظر گرفتن جایگاه جبله، او را بر اساس عدالت اسلامی محاکمه کرد.
هم‌چنین، در یکی از موارد، حضرت عمر شخصی را شلاق زد؛ اما وقتی مشخص شد که شلاق‌زدن او بدون موجب شرعی بوده است، فوراً شلاق را به‌دست مضروب داد و از او خواست قصاص بگیرد. با این حال، آن شخص حضرت عمر را عفو کرد. این صحنه نشان می‌دهد که حتی مقتدرترین حاکم زمان، در برابر ضعیف‌ترین فرد جامعه، تسلیم قانون بود و بر اجرای حق اصرار می‌ورزید.
نمونه‌ای از زمان خلافت حضرت علی کرم‌الله‌وجهه: در قضیه‌ای، یک یهودی علیه حضرت علی کرم‌الله‌وجهه به قاضی شریح شکایت کرد و مدعی شد که زرهی که نزد حضرت علی بود، متعلق به او است. قاضی، پس از بررسی شواهد، به نفع مرد یهودی حکم داد و زره به او واگذار شد. این واقعه نشان می‌دهد که نه مقام خلافت حضرت علی و نه اختلاف دین و مذهب، مانع اجرای عدالت و صدور حکم به نفع یهودی نشد.
بر دولت‌مردان مسلمان واجب است که با پیروی از دستورات اسلام و اقتدا به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، خلفای راشدین و حاکمان باتقوا، عدالت حقیقی را اجرا کنند. آنان باید به مدعیان دروغین عدالت و مساوات نشان دهند که اسلام، چهارده قرن پیش، زمانی‌که جهان در تاریکی تبعیض، استبداد و نژادپرستی غرق بود، مساوات جهانی و انسانی را برقرار کرده است.
آیات و احادیثی که بر این حقیقت دلالت دارند: 1. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»؛[9] «ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را گروه‌گروه و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا بهترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.»
۲. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عَيْبَةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَالْفَخْرَ بالْآبَاءِ…»؛[10] «الله عزوجل ننگ جاهلی و افتخار به نسب را از میان برداشته است. مردم همه فرزندان آدم‌اند و آدم از خاک آفریده شده است. کسانی‌که به نسب خود در جاهلیت افتخار می‌کردند، نزد خداوند از حشرۀ جعلان (سیرگین‌گردان) که نجاسات را با بینی می‌گرداند، پست‌تر هستند.»
این پیام‌های ملکوتی، حقانیت و جامعیت عدالت اسلامی را اثبات می‌کند. دولت‌مردان مسلمان باید با الهام از این دستورات الهی، نظام‌های ظالمانه و ناقص موجود را به چالش بکشند و الگویی عملی از عدالت اسلامی ارائه دهند.
اسلام با این اعلامیۀ خود، امتیازطلبی بر مبنای نژاد، زبان، منطقه، رنگ و پوست را لغو کرد و تمامی انسان‌ها را با هم برادر ساخت. تنها معیار برتری در نگاه اسلام، تقوا و پرهیزگاری است.
به مدعیان عدالت دروغین بگویید: بیایید همه در زیر چتر تقوا و بندگی خداوند گرد هم آییم و با پیروی جمعی از دین الهی اسلام، دینی که با حضرت آدم علیه‌السلام آغاز شد و با بعثت خاتم پیامبران، حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم به کمال رسید، وحدت جهانی، صلح جهانی و عدالت جهانی را محقق سازیم.
ادامه دارد…
[1] . تخریج شدۀ فتح‌الباری، شمارۀ حدیث: ۶۶۰.
[2]. متفق‌علیه: ۴۴۴۹.
[3]. مسلم: ۴۹۶۰.
[4]. مسند امام احمد، ج: ۵، ص: ۲۸۴.
[5]. مسلم: ۱۲۰۳.
[6]. متفق‌علیه: ۳۶۸۶.
[7]. روایت طبرانی در المعجم‌الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۱۶.
[8]. متفق‌علیه: بخاری: ۶۴۰۶ و مسلم: ۱۳۱۵.
[9]. حجرات: ۱۳.
[10]. سنن ابی‌داود: ۱۲۱۲.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version