نویسنده: م. فراهی توجگی

اسلام و دموکراسی (بخش شصت‌ودوم)

اصول نظام سیاسی اسلام
۴. عدالت
یکی از اصول اساسی حکومت اسلامی، رعایت عدالت در همۀ امور است. در اندیشۀ اسلامی، عدالت اساس آفرینش هستی را تشکیل می‌دهد و همۀ کائنات بر پایۀ عدالت الهی استوار هستند. ازهمین‌رو، برای درک مفهوم عدالت، به تفصیل آن می‌پردازیم.
واژۀ عدالت در زبان عربی به معنای ضد ظلم، استقامت، دادگری، داوری به حق، میانه‌روی و توازن در کارها بدون افراط و تفریط است. عدالت، به تعبیر قرآن، هر چیز را در جایگاه شایستۀ خود قرار دادن است. واژۀ «قسط» نیز در قرآن برای اشاره به عدالت استفاده شده است. در معنای عام‌تر، عدالت به رعایت اعتدال در همۀ امور و جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران اشاره دارد.
عدل محور نظام هستی است. خداوند متعال می‌فرماید: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ»[1] ترجمه: «آسمان را برافراشت و میزان را وضع کرد تا در میزان تجاوز نکنید. وزن را به عدالت برپا دارید و در ترازو نکاهید.»
این آیات تأکید می‌کند که نظام آفرینش بر اساس ضوابط و قوانین دقیقی استوار است و جامعۀ انسانی نیز نمی‌تواند از این قانون مستثنا باشد. عدالت واقعی یعنی هر چیز در جای خود قرار گیرد. هرگونه انحراف یا زیاده‌روی، مخالف اصل عدالت است و به مانند اختلال در بدن انسان، جامعه را بیمار می‌کند.
خداوند عدالت را از اهداف اصلی بعثت پیامبران معرفی کرده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛[2] ترجمه: «ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
این آیه به سه مقدمه برای اقامۀ عدالت اشاره می‌کند:
۱. بینات: دلایل روشن، شامل معجزات و دلایل عقلی برای حقانیت پیامبران.
۲. کتاب: کتب آسمانی که حاوی معارف، عقاید، احکام و اخلاق است.
۳. میزان: قوانینی برای سنجش حق و باطل، نیکی و بدی.
تجهیز پیامبران به این سه ابزار، آنان را قادر ساخت تا انسان‌ها را برای اقامۀ عدل بسیج کنند.
قرآن عدالت را زیرساخت جامعۀ انسانی و دولت اسلامی می‌داند: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ»؛[3] ترجمه: «خداوند به شما دستور می‌دهد که امانت‌ها را به اهلش بسپارید و هرگاه میان مردم داوری کردید، به عدالت حکم کنید.»
واژۀ «الناس» در این آیه نشان‌دهندۀ آن است که عدالت باید میان همۀ انسان‌ها، فارغ از دین، نژاد یا قومیت، برقرار شود.
اسلام بر اقامۀ عدالت تأکید فراوان دارد و ظلم را به شدت نکوهش می‌کند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»؛[4] ترجمه: «ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، برای خدا قیام‌کنندگان به عدالت باشید و دشمنی قومی شما را از عدالت باز ندارد. عدالت کنید که به تقوا نزدیک‌تر است.»
مسئولیت زمام‌داران در اجرای عدالت
هرکس به اندازۀ مسئولیتش موظف به رعایت عدالت است؛ اما زمام‌داران، به دلیل گستردگی مسئولیت‌های‌شان، وظیفۀ بزرگ‌تری در اقامۀ عدالت دارند. اسلام بر اقامۀ عدل توسط حاکمان تأکید بسیار دارد و از آنان می‌خواهد که از ظلم، استبداد و قانون‌شکنی پرهیز کنند.
اسلام عدالت را نه‌تنها پایۀ حکومت اسلامی، بلکه اساس نظام آفرینش می‌داند. اقامۀ عدالت وظیفۀ هر مسلمان و به‌ویژه حاکمان است، زیرا بدون عدالت، جامعه به‌سوی انحطاط خواهد رفت و از آرمان‌های الهی فاصله خواهد گرفت.
ادامه دارد…
[1]. رحمن: ۷-۹.
[2]. حدید: ۲۵.
[3]. نساء: ۵۸.
[4]. مائده: ۸.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version