نویسنده: رحمت­ الله رحمانی

وفا به­ عهد (بخش ششم)

بی‌گمان انتشار و گسترش اعتماد در زمینه تجارت و دیگر معاملات اقتصادی بر اساس واجب بودن وفای به تعهدات قرار دارد و از این طریق اعتماد به وجود می‌آید. لیکن شروطی که وفای به آن‌ها واجب است باید مطابق با حدود شریعت نوشته شوند و همگام با شریعت باشند؛ در غیر این صورت آن شروط احترامی ندارند و مسلمان مکلف به وفای به آن‌ها نیست.
اسلام به عقود و عهد و پیمان ازدواج بیش‌ترین اهمیت را داده و آن را مورد رعایت خاص قرار داده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «إِنَّ أَحَقَّ ما وَفَيْتُمْ بِهِ مِنَ الشُّرُوطِ مَا اسْتَحْلَلْتُمْ بِهِ الفروج»؛ «بی‌شک سزاوارترین شرطی که بدان وفا می‌کنید، و واجب است بدان وفا کنید، شروطی‌ست که هنگام ازدواج می‌بندید و بدان زنان نامحرم را بر خود حلال می‌کنید.»[1]
بنابراین، مردی که با زنی ازدواج کرده است، حق ندارد حتی یک درهم از حق وی را نادیده بگیرد و در آن خیانت کند یا این پیوند زناشویی را که آن دو را به هم پیوند داده است، خوار بشمارد. در حدیث آمده است: «أيما رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً – عَلَى مَا قَلَّ مِنَ المَهْرِ أَوْ كَثُرَ – ليس في نفسه أن يُؤَدِّيَ إِلَيْهَا حَقَّها، فَمَاتَ وَلَمْ يُؤَدِّ إِلَيْها حَقَّها، لَقِيَ اللهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَهُوَ زَانٍ!! وَ أَيَّمَا رَجُلٍ اِسْتَدَانَ دَيْنًا لا يُرِيدُ أَنْ يُؤَدِّيَ إِلَى صَاحِبِه حَقَّه، خَدَعَهُ حَتَّى أَخَذَ مَالَهُ، فَمَاتَ وَلَمْ يُؤَدِّ إِلَيْهِ دَيْنَهُ، لَقِيَ اللهَ وَهُوَ سَارِقٌ»؛ «هر مردی که با زنی ازدواج کند، بر مهریه‌ای اندک یا بسیار، و قصد نداشته باشد که حق وی را ادا کند، یعنی نیت پرداخت مهریه و حقوق وی را نداشته باشد، او آن زن را فریب داده است. اگر بمیرد و حق وی را به وی ندهد، در روز رستاخیز به‌عنوان یک مرد زناکار با خداوند روبه‌رو می‌شود (یعنی چون یک مرد زناکار مورد بازخواست قرار می‌گیرد، چون به عهد و پیمان خود عمل نکرده است). و هر کسی که وامی بگیرد و قصد نداشته باشد که حق صاحب دین را ادا کند، او را فریب داده است تا مال او را بگیرد. اگر بمیرد و قرض وی را پس ندهد، به‌عنوان سارق و دزد با خداوند روبه‌رو می‌شود و چون دزد مورد بازخواست قرار می‌گیرد.»[2]
به راستی جای تعجب و شگفتی نیست که چنین باشد، زیرا آیات متعددی در قرآن وجود دارند که بر وفای به عهد تشویق می‌کنند و از خیانت در آن برحذر می‌دارند و می‌ترسانند.
«وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا»؛ «و به عهد و پیمان خود (که با خدا یا مردم بسته‌اید) وفا کنید، چرا که از (شما روز رستاخیز درباره) عهد و پیمان پرسیده می‌شود.»[3]
«وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلَا تَنقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ»؛ «به پیمان خدا (که با هم‌دیگر می‌بندید) وفا کنید هرگاه که بستید و سوگندها را پس از تأکید (آن‌ها با قسم به ذات خدا) نشکنید، در حالی که خدا را آگاه و گواه (بر معامله و وفای به‌عهد) خود گرفته‌اید. بی‌گمان خدا می‌داند آن‌چه را می‌کنید (و پاداش و پادافره کردارتان را می‌دهد).»[4]
ادامه دارد…
[1] ـ مصنف ابن أبی شیبة، ج۳،ص۴۹۹، کتاب النکاح، فی الرجل یتزوج المرأة،رقم: ۱۶۴۵۱.
[2] ـ المعجم الأوسط، ج۶،ص۲۱۰، باب المیم، من اسمه: محمد،رقم: ۶۲۱۳.
[3] ـ سوره اسراء، ۳۴.
[4] ـ سوره نحل، ۹۱.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version