نویسنده: سید مصلح الدین

نماز وجایگاه آن در اسلام (بخش دوازدهم)

فضیلت مساجد و جایگاه آن­ها در زندگی مسلمانان:
پس از هجرت و استقرار اساس اعتقادی، مساجدی ساخته شدند که در سادگی،[1] نظافت، آرامش و فضای معنوی و فروتنانه‌ای که دارند و در شعائر توحید که در آن‌ها آشکار می‌شود، نظیری در میان معابد و پرستشگاه‌های سایر ملت‌ها و امت‌ها ندارند: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ الله أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ . رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»؛ «در خانه‌هایی که خداوند اجازه داده است که بلند شوند و نام او در آن‌ها یاد شود، در آن‌ها صبح و شام او را تسبیح می‌گویند، مردانی که نه تجارت و نه خرید و فروش آن‌ها را از یاد خدا، برپایی نماز و پرداخت زکات باز نمی‌دارد، روزی را می‌ترسند که دل‌ها و دیدگان در آن دگرگون می‌شود.»[2]
«وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَدًا»؛ «و بدانید که مساجد از آن خدا هستند؛ پس در کنار خدا کسی را نخوانید.»[3]
«وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ»؛ «و در هر مسجدی چهره‌های‌تان را به سوی او رو کنید و او را با اخلاص برای دین خود بخوانید.»[4]
«يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ»؛ «ای فرزندان آدم، هنگام هر نماز و در هر مسجدی زینت خود را برگزینید.»[5]
مساجد هسته مرکزی حیات و زندگی مسلمانان بوده‌اند و به عنوان پایگاه آموزش، درس، اصلاح و هدایت عمل کرده‌اند (و باید همچنان بمانند)، مسائل اجتماعی و دینی مسلمانان در آن‌ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و دستورات و مسائل مهم زندگی در آن‌ها تدریس می‌شده است.
در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) هرگاه رویداد مهمی رخ می‌داد یا نیاز به راهنمایی و آموزش جدید حس می‌شد، آن حضرت دستور می‌دادند تا اعلام کنند: «الصلاة جامعة»، یعنی نماز جماعت برپاست.[6]
در طول تاریخ، مساجد همچون محورهایی بوده‌اند که چرخ زندگی در اطراف آن‌ها می‌چرخیده و چشمه‌های دانش و هدایت از آن‌ها سرچشمه می‌گرفته‌اند. نور اصلاح و ارشاد از این مکان‌های مقدس جاری شده و موج‌های مبارزه و جهاد از درون آن‌ها به حرکت درآمده‌اند. هنوز هم نوری از این مساجد وجود دارد که مورد حسادت مسیحیان و بت‌پرستان قرار گرفته و آن‌ها گاه با چشم حسرت و افسوس و گاه با بیم و وحشت به آن می‌نگرند. نسل جدید باید این مساجد را به جایگاه اصلی‌شان در زندگی و رهبری مسلمانان بازگردانند.
آدابی که جهت تقویت فضای ایمانی و روحانی مشروع شده‌اند:
آدابی که برای تقویت فضای ایمانی و روحانی وضع شده‌اند، شامل فرموده‌های حکیمانه نبوی می‌شوند که برای فروتنی در نماز و توجه به الله تعالی کافی هستند.
حضرت انس (رضی الله عنه) از رسول الله (صلی الله علیه وسلم) روایت کرده‌اند که فرمودند: «هنگامی که یکی از شما در نماز است، در حال مناجات با پروردگار خویش است؛ بنابراین نباید به جلو یا سمت راست خود تف کند، بلکه باید به سمت چپ یا زیر پای خود تف کند.».[7]  و به نمازگزاران سفارش شده است که از امام خود پیروی کنند؛ چرا که این امر از پراکندگی، تفرقه و پیروی از هوای نفس جلوگیری می‌کند. بنابراین نباید از امام پیشی گرفته یا عقب افتاده و نباید به او اجازه داده شود که در یک حالت متوقف شود، حتی اگر آن حالت برای او لذت‌بخش باشد و نفس او را به تأخیر و لذت‌بردن از آن ترغیب کند؛ زیرا روح نماز، اطاعت از الله تعالی، انجام اوامر الهی و پیروی از رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) در عبادت است، همانطور که در حدیث آمده است: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»، «همان‌گونه نماز بخوانید که مرا می‌بینید که نماز می‌خوانم.»[8] روح نماز همچنین در پیروی از امام در حرکات، سکونت‌ها، انتقالات و سایر حالات نمود پیدا می‌کند، چنان‌که فرموده‌اند: «إِنَّمَا جُعِلَ الْإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ»، «امام برای این منصوب شده است که به او اقتدا کنید.»[9]
در مساجد، عظمت الهی آشکار می‌شود و هیچ مخلوقی در آنجا برتری ندارد. مساجد مکان‌هایی هستند که در آن‌ها همه انسان‌ها، چه آزاد و چه برده، چه حاکم و چه محکوم، چه ثروتمند و چه فقیر، برابرند. اسلام آن امتیازاتی را که ساخته و پرداخته پادشاهان و حاکمان بعد از عصر صحابه بوده است، نمی­شناسد. نسبت به مسجد امتیاز و برتری­ای وجود ندارد، مگر بر اساس علم و بهره­ای که انسان از قرآن، فقه و تقوی دارد. رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرموده است: «در کنار من افراد بزرگ و صاحبان عقل و هوشیاری بایستند و به دنبال آنان کسانی که به آنان نزدیک­ترند بایستند. و سه مرتبه این سخن را تکرار کردند.»[10]
اهمیت جماعت و فضیلت آن:
نماز فرض با جماعت مشروع شده است و این طبیعت نماز و ساختار درست آن در اسلام است. الله تعالی می­فرماید: «وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ»؛ «و رکوع کنید با رکوع کننده­‌گان.»[11]
به‌­همین خاطر رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) وصحابه بر آن بسیار مواظبت می­‌کردند؛ گویا جماعت جزئی از نماز است. رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) حتى در بیماری­ی که منجر به وفات‌شان شد، آن را ترک نکردند. در صحیح بخاری از حضرت عایشه (رضی الله عنها) روایت شده است که فرمود: «هنگامی که بیماری رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) شدت یافت، فرمودند: آیا مردم نماز خوانده‌­اند؟ گفتم: نه! ای رسول خدا! آنان منتظر شما هستند. فرمود: برایم در ظرفی آب قرار دهید. ما هم انجام دادیم و ایشان طهارت کرده و خواستند بلند شوند که از هوش رفتند. سپس به هوش آمده و فرمودند: آیا مردم نماز خوانده­‌اند؟ ما گفتیم: نه! آنان منتظر شما هستند. فرمود: برایم در ظرفی آب قرار دهید سپس طهارت کرده و خواستند بلند شوند که از هوش رفتند. سپس به هوش آمده و فرمودند: آیا مردم نماز خوانده­‌اند؟ ما گفتیم نه! آنان منتظر شما هستند. مردم هم در مسجد منتظر رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) برای اقامه نماز عشا بودند. حضرت عایشه (رضی الله عنها) می­‌گوید: سپس رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) شخصی را پیش حضرت ابوبکر (رضی الله عنه) فرستاد تا مردم را نماز دهد.»[12]
 صحابه (رضی الله عنهم) نیز از همه مردم بیشتر به جماعت پایبند بودند. حضرت عبد الله بن مسعود (رضی الله عنه) می­‌گوید: «در زمان پیامبر (صلی الله علیه وسلم) این­گونه بود که شخص بیمار را دو مرد برای نماز می­‌آوردند تا در صف قرار بگیرد.»[13]
در روایتی دیگر از ایشان نقل شده است که فرمود: «در آن زمان ما چنین بودیم که هیچ­کس از نماز عقب نمی­‌ماند؛ مگر منافقی که نفاقش معلوم بود یا بیمار.»[14]  رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) نیز آن شخصی را که در جماعت و در نماز همراه مسلمانان حاضر نمی­‌شد بسیار مورد سرزنش قرار می­‌داد.
در احادیث صحیح از حضرت ابو هریره (رضی الله عنه) روایت شده است که رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم)  گروهی از مردم را در نماز و جماعت نیافت و فرمود: «تصمیم گرفته‌­ام که مردی را فرمان کنم تا با مردم نماز گذارد و من پیش مردمانی بروم که از نماز عقب مانده­‌اند و فرمان دهم تا خا‍‌نه‌های‌شان را با بسته‌­های هیزم بسوزانند.»[15]
ادامه دارد…

 

[1] ـ اصل در رابطه با مساجد این است که از نقش و نگار، زینت‌­کاری، اسراف در اموال و تقلید از معابد و پرستشگاه­‌های عجم­‌ها و ملت‌­های دیگر به دور باشند. ابن عباس (رضی الله عنه) از رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) روایت کرده است که فرمودند: «به زینت‌­کاری مساجد امر نشده­‌ام. ابن عباس (رضی الله عنه) می­‌گوید: شما مساجد را چنان آراسته می­‌کنید که یهودیان و مسیحیان معابدشان را آراسته می‌­کنند». «سنن ابوداود» همچنین ابن عباس (رضی الله عنه) از رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) روایت کرده است که فرمودند: «شما را پس از خود می‌­بینم که مساجد را بلند می­‌گردانید چنان که مسیحیان کلیساهای‌­شان و یهودیان معابدشان را بلند می­‌گردانند». «سنن ابن ماجه» رزین از ابوسعید روایت کرده است که فرمود: «سقف مسجد از شاخه درخت خرما بود و حضرت عمر (رضی الله عنه) در دوران خلافتش به ساخت مسجد فرمان داد و گفت: مردم را از باران ایمن می­‌کنم، ولی برحذر باش از اینکه با رنگ قرمز یا زرد آن را آراسته بکنی و مردم را به فتنه افکنی».
[2] ـ سوره نور، آیه:۳۶ ـ ۳۷.
[3] ـ سوره جن، آیه:۱۸.
[4] ـ سوره اعراف، آیه:۳۱.
[5] ـ سوره اعراف، آیه:۲۹. در این آیات کلمه «مساجد را به معنی جایگاه نماز و خانه­‌ای که برای آن ساخته شده است تفسیر کرده­‌ایم و همین معنی مشهور است؛ اما برخی از مفسرین آن را به معنی اعضائی که بر آن­ها سجده می‌­شود یا به معنی نماز تفسیر کرده­‌اند جهت تفصیل بیشتر به تفسیر ابن کثیر مراجعه شود.
[6] ـ در این رابطه به «باب العلامات بين يدى الساعة » و « أبواب صلاة الخسوف» در صحاح سته مراجعه شود.
[7] ـ صحیح بخاری و مسلم به روایت حضرت عبد الله بـن مسعود (رضی الله عنه).
[8] ـ صحيح بخارى، باب الأذان للمسافر إذا كانوا جماعة.
[9] ـ صحیح مسلم، باب ائتمام المأموم بالإمام. به روایت حضرت انس بن مالک (رضی الله عنه).
[10] ـ صحيح مسلم، کتاب الصلاة، باب تسوية الصفوف. نیز سنن ابوداود و نسائی.
[11] ـ سوره بقره، آیه:۴۳.
[12] ـ متفق علیه.
[13] ـ صحیح مسلم، سنن ابوداود و نسائی.
[14] ـ صحیح مسلم.
[15] ـ صحیح مسلم، باب فضل الصلاة بجماعة وبيان التشديد فى التخلف عنها.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version