نویسنده: عبدالحی لیّان

علل گسترش شیطان‌پرستی

با انتشار شیطان‌پرستی در اقصی نقاط جهان و گسترش جرایم در حوزه‌های گوناگون و نیز تهدید همه‌جانبۀ امنیت جامعه از سوی این فرقه، از نظر فیزیکی، اخلاقی (قتل، تجاوز، هتک حرمت، نشر موسیقی و…)، روانی و بهداشتی (مواد مخدر و مشروبات الکلی)، آیینی و تربیتی (کفر و الحاد و ضدیت و تمسخر به دین و…)، بررسی علل و اسباب گرایش، جذب و شکل‌گیری دسته‌های شیطان‌پرستی در جامعه لازم و ضروری به نظر می‌رسد. برای نتیجه‌گیری بهتر، اسباب گسترش شیطان‌پرستی در جامعه را در دو بخش به گونۀ ذیل واکاوی خواهیم کرد.
۱. علل گسترش شیطان‌پرستی در کشورهای غیراسلامی
کشورهای غیراسلامی به‌طور عام و کشورهای غربی به‌طور خاص، بهترین بستر برای نشر و شکل‌گیری گروه‌ها و افکار شیطان‌پرستی بوده‌اند. اسباب زمینه‌ساز آن را می‌توان به این شکل برشمرد:
۱.۱. کتاب مقدس
بیشتر افراد جامعۀ غرب را مسیحیان و تعداد اندکی را نیز یهودیان تشکیل می‌دهند. اهل کتاب، عهد قدیم (تورات) و جدید (انجیل) را مقدس می‌دانند و ریشه‌های اعتقادی خود را از آن‌ها می‌گیرند. این درحالی است که جایگاه شیطان در عهدین با مدح همراه است. به عنوان نمونه، عهد عتیق نگارش‌یافته، شیطان را به عنوان فرشته‌ای معرفی می‌کند که آدم را به درخت دانش دعوت می‌نماید. این امر باعث شد تا عده‌ای شیطان را به صورت مظهر خِرد و دانایی و راهنمای بشر به‌سوی معرفت قبول کنند و به او تقرب جویند.
این افکار و عقاید واهی به مرور در آثار ادبی غرب انعکاس تام یافت. و به شکل یک مکتب و آیین خود را نشان داد و چنین تصوری از شیطان مقدمۀ «تدوین ایدئولوژی شیطانی» در غرب شد و بدین گونه شیطان مظهر خِرد و آگاهی معرفی گردید و شروع به شکل‌گیری و جذب افراد کرد.
۲.۱. فساد رجال کلیسا
فساد کشیشان کلیسا و زیرمجموعه‌های آن به قدری گسترده است که امروزه حتی نزدیکان به آن‌ها نیز به آن اذعان می‌کنند. بر اساس پژوهش کتاب «مذاهب فکریۀ معاصره»، در برهه‌ای از زمان، رجال کلیسا به گونه‌ای بر مردم سلطه داشتند که از هیچ نوع ظلمی (به نام دین) دریغ نمی‌کردند. وجود مالیات‌های سنگین، ستیز با دانش و نظریات نوین، فروش اسناد بخشش گناهان و بهشت در قبال مبالغ هنگفت، تحریف انجیل و فساد اخلاقی بی‌حدومرز از نمونه‌های بارز ظلم‌های آنان بوده که در تاریخ به ثبت رسیده است. از سیاه‌ترین اعمالی که رجال کلیسا به نام خود ثبت کرده‌اند، ایجاد محاکم تفتیش عقاید است. بر اساس منابع موجود، به دستور کشیشان، سیصد هزار نفر در این دادگاه‌ها محاکمه شدند که از این تعداد، سی‌ودو هزار نفر را زنده زنده سوزاندند.
مجموع این اعمال وحشتناک رجال کلیسا و نیز فساد اخلاقی و اقتصادی آنان سبب شد تا مردم از کلیسا، دین، مذهب و هر چیزی که رنگ‌وبوی دینی داشت، گریزان شوند. بنابراین، جامعه به‌عنوان راه‌حل و برای پُر کردن خلأ موجود، کم‌کم هر آنچه غیر دینی بود را پذیرفت و برخی نیز به شیطان‌پرستی روی آوردند.
۳.۱. طغیان افکار الحادی و اباحه‌گری
یکی از نتایج فساد رجال کلیسا، شیوع الحاد و افکار منحرف در جامعۀ غرب است. برآیند این الحاد و انحراف، اباحه‌گری در سلوک آنان شد. این افکار که از سرچشمۀ دیدگاه‌های نیچه، راسل، فروید و امثالهم تغذیه می‌شد، رواج کامل یافت و به‌عنوان شاخصۀ اجتماع غرب درآمد. بستر به وجود آمده، زمینۀ رشد شیطان‌پرستی را مساعد ساخت. به ویژه اینکه الحاد، دین‌ستیزی و اباحه‌گری وجه مشترک همۀ جریان‌های منحرف است و در شیطان‌پرستی نیز حرف اول را می‌زند.
۴.۱. یهودیان
بزرگ‌ترین وجه اشتراک یهود با شیطان‌پرستان، دشمنی آنان با آیین مسیحیت است. یهودیان توسط «پولس یهودی» توانستند برخی خرافات را به‌عنوان دین مسیحی در میان مسیحیان ترویج دهند. خرافاتی همچون شرک، تثلیث، عقیدۀ صلیب، جهانی بودن آیین حضرت مسیح، عشای ربانی، غسل تعمید و…
ترویج خرافات و الحاد در جوامع انسانی از پررنگ‌ترین خطوط ثبت شده در تاریخ یهودیان است. در جهان معاصر نیز نشر افکار الحادی و بی‌دینی از سیاست‌های مدون یهودیان سرچشمه می‌گیرد. در بخشی از پروتکل‌های بزرگان صهیونیست این‌گونه آمده است: «مردم غیریهودی از همان آغاز جوانی به‌وسیلۀ عوامل ما بی‌بندوبار و بدون اخلاق بار می‌آیند. به کمک زنان، مردان غیریهودی را در عشرت‌کده‌ها و محل‌های عیاشی به فساد اخلاقی می‌کشانیم و آن‌ها را از جادۀ عفت و پاک‌دامنی منحرف می‌سازیم. دقت کنید که ما چگونه موفق شدیم داروینیزم، مارکسیزم و نیچه‌ایزم را بال و پر بدهیم.»
سازمان «فراماسونری» یکی از خطرناک‌ترین جریان‌های سرّیِ الحادی معاصر است که به‌صورت فوق سرّی توسط یهودیان اداره می‌شود. مهم‌ترین فعالیت‌های آن‌ها شامل ترویج فساد، اباحه‌گری و الحاد است. اهداف این سازمان سرّی صهیونیستی، همسو با اهداف شیطان‌پرستی است. به همین دلیل، برخی معتقدند که شیطان‌پرستی در واقع شاخه‌ای از سازمان فراماسونری جهانی است. به ویژه اینکه اولین کلیسای شیطان‌پرستی توسط «آنتونی لاویِ» یهودی ایجاد گردیده است.
۵.۱. خلأ معنویت
فقدان ایمان و معنویت در درون انسان‌ها باعث به وجود آمدن نوعی خلأ می‌شود. علاوه بر عوامل فوق، یکی دیگر از دلایل انتشار شیطان‌پرستی در کشورهای غیراسلامی، تأکید آن‌ها بر ارزش‌های سکولار و فاقد معنویت است؛ زیرا انسان‌ها با تأکید بر عقل ابزاری، ارزش‌های دینی و معنوی را در حاشیه قرار می‌دهند و نسبت به آن بی‌توجه می‌شوند. این چالش زمانی که به سراغ جوانان می‌آید، خطر آن بیشتر نمایان می‌گردد؛ زیرا این نسل برای پر کردن خلأ موجود به سراغ جریان‌ها و افکار انحرافی مانند شیطان‌پرستی می‌روند.
۶.۱. جادوگری
در سده‌های پایانی قرون وسطی، به دلیل رشد جادوگری و نفوذ فوق‌العادۀ جادوگران در دربارهای اروپایی، پایه‌های گرایش به شیطان‌پرستی مدرن شکل گرفت. جادوگران در آن مقطع زمانی با تشکیل گروه‌هایی به نام «سابات»، علناً مبارزه با مسیحیت و تعالیم آن را آغاز کرده و به ارتباط با شیطان و شیاطین اعتراف کردند.
با افزایش نفوذ جادوگران در سطوح بالای حکومتی دولت‌های اروپایی، کلیسا به شدت با جادوگران به مبارزه پرداخت. اما افراط‌کاری‌های اصحاب کلیسا در برخورد با متهمان به جادوگری، به ترویج و گسترش آن انجامید، به‌گونه‌ای که بعدها جادوگران آشکارا به ترویج عقاید خود، از جمله شیطان‌پرستی، پرداختند.
۷.۱. تلاش برای جایگزینی اومانیزم
تلاش برای جایگزینی اومانیزم و نگرش‌های تجربه‌گرایانه به جای خدا‌محوری و نگرش‌های غیبی، یکی از عوامل پیدایش شیطان‌پرستی است. محوریت دادن به انسان و امیال و لذات او تنها از طریق دین‌های ساخته و پرداختۀ دست بشر ممکن خواهد بود، و شیطان‌پرستی یکی از بهترین مسیرها برای رسیدن به این هدف به‌شمار می‌آید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version