نویسنده: شکران احمدی

د. مناسبت

تعریف و انواع مناسبت:
مناسبت نیز یکی از مسالک علت یا راه دسترسی به علت حكم دانسته شده است. ابن حاجب مالکی مناسبت را چهارمین راه شناخت علل اوامر و نواهی یا مسالک العله دانسته است. از نظر او مناسبت و اخاله که گاهی تخریج مناط گفته می‌شود، از جملۀ مسالک العله هستند.
هم‌چنین دیگران از این مسلک به استدلال، مصلحت، اخاله، ملائمه، تخریج مناط و امثال این‌ها تعبیر کرده‌اند. البته، هر یک از این اصطلاحات به جنبه‌ای از یک معنای واحد اشاره دارد. مثلاً: استدلال، ناظر بر کیفیت به‌کارگیری وصف مناسب است. مصلحت، اشاره به منشاء تناسب دارد و اخاله، اشاره به تأثیر این طریق بر مجتهد دارد؛ چرا که تناسب حکم با علت، مجتهد را وادار به خیال می‌کند.
مناسبت در لغت: به معنای سازگاری، مشاکلت و موافقت می‌آید.
در اصطلاح اصولی تعاریف مختلفی از مناسبت شده است؛ از جمله: «مناسبت یعنی وصف سازگاری با حکم از نظر عقل است.»
ابو یزید دبوسی بیان داشته است که: «اگر وصفی به عقل عرضه شود و عقل سازگاری آن وصف را با حکم تأیید نماید، وصف مناسب نامیده می‌شود.»
اگر اشکال وارد شود درصورتی‌که مناسب به این معنا، ملاک کشف علت حکم باشد، هر صاحب عقلی می‌تواند ادعا کند که: عقل من فلان وصف خاص را با فلان حکم سازگار می‌یابد و این مطالب موجب ابهام در معنای مناسب می‌شود. اصولییان پاسخ داده‌اند که مراد از عقل در اینجا عقل اجماعی یا همان «عقل بما هو عقل» یعنی «عقل خالی از هوی و هوس» است.
در تعریف دیگر، مناسبت یعنی: وصف سازگار با منافع مردم. منکرین علیت مصالح و مفاسد در احكام الهی گفته‌اند: وصف مناسب، وصفی است که با اعمال اهل عقل در عادت‌های‌شان سازگاری داشته باشد.
  1. وصف سازگار با هدف شارع و یا مرتب شدن حکم بر وصف: آن دسته از اصولیان که افعال شارع را علت‌پذیر دانسته‌اند، در تعریف خود از مناسب به‌جای افعال، اهل عقل و یا منفعت مردم، هدف شارع را در نظر گرفته و گفته‌اند: وصف مناسب وصفی است مشخص که با بنیان حکم بر آن، هدف شارع از جعل حکم، تأمین می‌شود.
  2. زرکشی اضافه نموده: مناسب در اصطلاح وصف سازگار با هدف شارع و با مرتب شدن حکم بر وصف است، درحالی‌که یگانه ظهور علت در اصل یافته می‌شود و دلالت هیچ نص و اجماع بر آن نمی‌باشد. مثلاً اگر گفته شود: علت تحریم خمر، مست‌کننده بودن آن است و علت ولایت در تزویج، صغیره بودن دختر است. پس مناسبت و سازگاری در اینجا، توافق در میان وصف و حکم است که توسط آن‌ها مصلحت حکم شرعی که هدف شارع است به میان می‌آید و این هم جلب منفعت و از بین بردن مفسده است.
توضیح این‌که در حرام بودن خمر، سکر و مستی وصف مناسب است؛ زیرا سبب ازالۀ عقل و ضياع فکر می‌شود؛ پس لازم است که به‌خاطر حفظ و نگه‌داشتن عقل، نوشیدن شراب منع گردد.
تفاوتی که در سه تعریف فوق وجود دارد، توافق این طریق در علم اصول، با تفکر کلامی معرّف است؛ بنابراین: اولاً؛ کسانی‌که قائل به نقش عقل، در فهم برخی از مصالح و مفاسدند، سازگاری وصف با حکم را هم به لحاظ عقلی مدنظر قرار می‌دهند.
ثانیاً؛ کسانی‌که عقل را ناتوان در فهم، ملاک دانسته‌اند، لکن احکام الهی را بر طبق مصالح و مفاسد واقعی به‌حساب می‌آورند، سازگاری وصف را با حکم به لحاظ هدف شارع موردنظر قرار می‌دهند، به این معنا که می‌توان هدف شارع را از نص خاص و یا مجموعۀ ادله و نصوص شرعی به دست آورد.
ثالثاً؛ کسانی‌که قائل به تطابق افعال الهی با مصالح و مفاسد نیستند، لکن در فقه اقدام به قیاس و استصحاب کرده بنیان‌شان بر فهم ملاک است، سازگاری وصف را به لحاظ تأمین منافع مردم مدنظر قرار داده‌اند. نتیجه این‌که اختلاف موجود در تعاریف فوق لفظی بوده، فاقد تأثیر در عمل است.
مناسبت به لحاظ اعتبارات سه‌گانه، انواعی دارد:
مناسبت به اعتبار حصول شارع، بر دو قسم است: یقینی و ظنی.
  1. وصف مناسب یقینی: وصفی است که شارع آن را به‌صراحت به‌عنوان علت جعل حکم، اعلام می‌کند که از طریق مجموعۀ ادله، سازگاری وصف با حکم و تام بودن آن در علیت از نظر شارع برای ما يقين حاصل شود.
  2. وصف مناسب ظنی: وصفی است که با گمان مجتهد سازگار با حکم دیده می‌شود نه از نظر شارع.
هم‌چنین مناسبت به اعتبار نوع سازگاری به وصف مناسب حقیقی و اقناعی تقسیم می‌شود. وصف مناسب حقیقی: وصفی است که سازگاری آن با حکم شرعی از طریق مقاوله و بحث مورد تأييد واقع می‌شود. البته، وصف مناسب حقیقی نیز یا حقیقی دنیوی است، یا حقیقی اخروی یا مربوط به اهداف اصلی شرع و یا مربوط به اهداف فرعی و تکمیلی شرع است.
وصف مناسب اقناعی: وصفی است که در بدو نظر، سازگار با حکم است، لکن پس از مقداری تأمل و بررسی ادله، عدم این سازگاری ثابت می‌شود.
به اعتبار تأیید شرع نیز مناسبت بر سه قسم است: مناسب معتبر، مناسب ملغا و مناسب مرسل.
مناسب معتبر: وصفی است که سازگاری آن با حکم را ادلۀ شرعی تأیید کند. لذا اگر این سازگاری وصف با حکم، به نحو یقینی از ناحیۀ ادلۀ شرعی به دست آید، اصولیان از آن، تعبیر به مناسب معتبر می‌کنند. اگر این سازگاری به‌صورت ظنی از ادله به دست آید، در نام‌گذاری آن میان اهل نظر اختلاف وجود دارد.
مناسب مرسل: وصفی است که شارع در رابطه با اعتبار یا عدم اعتبار آن سکوت کرده است، لذا در این رابطه به عقل و عرف مراجعه می‌شود.
مناسب ملغا: وصف علتی است که از طرف شارع مقدس از اعتبار، ساقط شده باشد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version