نویسنده: عبیدالله نیمروزی

اظهار اخلاق اسلامی

صلاح الدین، در این موقع چنان ظرفیت عالی و وسعت قلبی و اخلاق اسلامی نشان داد که مؤرخ مسیحی نیز آن را چنین ستوده است: صلاح‌الدین پیش از این چنین ظرفیت عالی و همت بلندی نشان نداده بود که در این موقع نشان داد. هنگامی‌که اورشلیم به تصرف مسلمانان درمی‌آمد، سربازان و افسرانی که تحت فرماندهی وی بودند، کوچه و خیابان‌های شهر را کنترل و از هر نوع ظلم و تجاوز جلوگیری می‌کردند؛ در نتیجه به هیچ‌یک از مسیحیان غیرنظامی آسیبی نرسید. سلطان، برای هر یک از راه‌هایی که از شهر به شهرهای دیگر مرتبط بود، نگهبان تعیین نمود و یکی از معتمدترین فرماندهان را برای حفاظت از باب داود گماشته بود و به او دستور داده بود که هر ساکن شهر که فدیۀ خود را داده بود، به وی اجازۀ خروج بدهد و سپس آزادی یک‌میلیون برده را توسط برادر سلطان العادل و به طریق «و پالیان» ذکر نموده اضافه می‌کند.
در این موقع صلاح‌الدین گفت: برادرم از طرف خود صدقه‌ای انجام داده‌ است، حالا نوبت من است و سپس به ارتش خود دستور داد تا در تمام شهر اعلام کنند که هر یکی از بزرگ‌سالان و پیرمردان و مساکنی که پول فدیه را ندارند آزاد هستند، هر جا دل‌شان بخواهد می‌توانند بروند.
چنانچه همۀ این گروه از باب البغرر، از شهر خارج ‌شدند. از طلوع آفتاب تا غروب، مردم پشت سر هم از شهر خارج شدند. این صدقه‌ای بود که صلاح‌الدین به مفلسان و فقراء زیادی انجام داد. خلاصه به این طریق لطف و احسان خودش را بر این شهر فتح شده و ملت مغلوب نشان داد؛ اما از طرف دیگر وقتی با مشاهدۀ نیکی‌های سلطان، به یاد رفتار ددمنشانهٔ صلیبیان می‌افتیم که در سال ۱۰۹۹م، هنگام اشغال اورشلیم انجام داده بودند. زمانی‌که صلیبیان در کوچه‌های گود جری و تنکیر و اورشلیم رد می‌شدند، اموال زخمیان و مردگان را به غارت می‌بردند و بسیاری از مسلمانان بی‌دفاع را با شکنجه‌های دردناک به قتل رساندند و چندین نفر را زنده‌زنده در آتش سوزاندند و مسلمانانی را که به سقف و مناره‌های قدس پناه برده بودند با تیر «الک» می‌کردند، جایی که این قتل‌عام به آبروی جهان مسیحیت لکه‌ای ابدی گذاشت؛ درصورتی‌که این محلی بود که آنجا حضرت مسیح پندهای رحم و شفقت را به مردم می‌داد و فرموده بود: صاحبان خیروبرکت کسانی هستند که بر مردم رحم کنند و بر چنین افراد برکت‌های خداوندی نازل می‌شود. زمانی‌که مسیحیان این محل پاک و مقدس را از کشتار مردم مسلمان کشتارگاهی درست کرده بودند، این فرمایش حضرت مسیح را فراموش کرده بودند و این خوش‌شناسی مسیحیان بی‌رحم بود که مورد لطف و کرم سلطان قرار گرفتند و این واکنش خوب در برابر واکنش بدشان، باعث حیرت و تعجب برای ما می‌‌شود.
رحم، برترین صفت از صفات خداوند متعال است. رحم تاج حلال و بزرگی عدل است. جایی که عدل با اختیار و استحقاق خود می‌تواند جان کسی را بگیرد، رحم جان را نجات می‌دهد. اگر از میان کارنامه‌های درخشان زندگی سلطان صلاح‌الدین فقط این یک کارنامۀ وی که هنگام آزادی اورشلیم انجام داده بود به جهانیان شناسانده شود، می‌توانند داوری کنند که نه تنها در آن زمان بلکه در کلیۀ دوران‌های جهان، سلطان صلاح‌الدین باحوصله‌ترین و بردبارترین و صاحب مردانگی و شکوه و دارای شخصیت بی‌نظیری بوده است.

طوفان صليبيان

پس از فتح قدس و شکست ذلت‌بار صلیبیان در حطین، آتش خشم اروپا نسبت به مسلمانان شعله‌ور گردید و تمام اروپاییان به‌سوی کشور کوچک شام تهاجم آوردند که در این ارتش تقریباً کلیۀ نظامیان منتخب جنگی، پادشاهان معروف، فرماندهان باتجربه، قیصر، فردریک، ریچارد شیرول، شاهان انگلستان، فرانسه، صقلیه، آستاریا، برکندی، فنلاندر، با ارتش مجهز و زره‌پوش خود هجوم آوردند و در مقابلۀ همۀ این‌ها فقط سلطان صلاح‌الدین بود و همچنان تعدادی از بستگانش و چندی از هم‌پیمانان وی که از طرف جهان اسلام دفاع می‌کردند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version