نویسنده: ابوعائشه

چکیده

یکی از گروه‌های انحرافی، کج‌اندیش و به‌دور از اعتقادات و باورهای درست و صحیح، گروه جهمیه است. سرکردۀ این گروه، جهم بن صفوان نام دارد. این فرقه در باورهای خود، راه و مسیری غیر از مسیر درست سلف صالح، صحابه و تابعین را اتخاذ نموده و بسیاری از مسائل مهم را با عقل، درک و فهم خود حل‌وفصل می‌کردند. علمای زیادی در رد این گروه کتاب نوشته‌اند و اعتقادات نادرست آنان را با دلایل پاسخ داده‌اند. ما در این تحقیق می‌خواهیم بحث مختصری از پیدایش فرقۀ جهمیه، زندگی‌نامۀ مؤسسان، باورها و اعتقادات آنان داشته باشیم؛ و در کنار آن، مذهب اهل سنت و جماعت را نیز با دلایل آنان بیان کنیم.
واژگان کلیدی: جهم‌ بن ‌صفوان، باورها، اهل سنت، تعطیل، تشبیه، جعد بن درهم.

مقدمه

بعد از این‌که خورشید تابان و جهان‌آرای اسلام از بطحای مکه درخشیدن گرفت و پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای نجات این امت، از انحراف، کج‌رویی و کج‌اندیشی مبعوث گردید؛ خداوند متعال برای گسترش دین مبین اسلام چنان یاران جان‌نثار و جان‌فدایی برای ایشان عنایت کرد که برای انجام هر امر ایشان، حاضر و آماده‌ بودند و بدون درنگ از ایشان اطاعت و فرمان‌برداری می‌کردند. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز مسئولیت خود را به بهترین وجه، به پایۀ کمال رسانید و مسائل موردنیاز را برای صحابۀ کرام تشریح و تبیین نمود. صحابۀ بزرگوار و تابعین گران‌قدر نیز این درس‌های رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را به بهترین شیوه فراگرفتند، بدان عمل کردند و تا حدتوان به گوش جهانیان رساندند و این یک حقیقت مسلم است که نزد تمام مسلمانان حقیقت‌بین جهان تثبیت شده است و هیچ‌کسی در آن شک‌وتردیدی ندارد؛ اما به‌مرور زمان در عصر صحابۀ کرام، فتنه‌های بزرگی میان امت ایجاد شد که صحابۀ کرام در آن، هیچ نقشی نداشتند؛ زیرا آنان عقیدۀ درست و باور راستین را از معلم و مربی خود فراگرفته بودند. با گذشتن گروه اول از صحابۀ کرام که در پرتو نور وحی رشد کردند، در سایۀ مواعظ، پند و اندرزهای رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به کمال رسیدند و طوفان‌های هولناک خواهشات نفسانی و وسوسه‌های شیطانی نتوانست نورشان را خاموش کند و یا مسیر حق را بر آنان ملتبس نماید و نور اسلام هم‌چنان داشت روزبه‌روز خانه و کاشانۀ تعداد زیادی از مردم را روشن می‌ساخت. آنان به تربیت یافتگان مکتب محمدی که بعد از ایشان آمدند، توصیه نمودند که در پرتو این نور خدایی حرکت نموده و این مسیر تابان را رها نکنند؛ زیرا در گوشه و کنار این راه، فتنه‌هایی همچون شب‌های تار و ظلمانی نهفته است که هر کدام از آن، احتمال دارد انسان را شکار کند.
با رفتن این پروانه‌گان شمع محمدی، آتش‌های انحراف کم‌کم روشن شد، فتنه‌ها از هرسو سر برآوردند، مکتب‌های فکری و انحرافی گوناگونی پدید آمد. خوارج، روافض، قدریه، مرجئه و سایر گروه‌ها، از این نور پرشعاع دوری کردند و مسیرهای مختلفی را پیش گرفته و آن را طی کردند. در همین دوران بود که یکی از فرقه‌های بسیار خطرناک به نام جهمیه سر برآورد. جعد بن درهم و بعد از آن شاگرد مخصوص او جهم بن صفوان که با آرا و نظریات خود، با وحی مخالفت کرده و بسیاری از امور را با عقل‌های خود سنجیدند.
مذهب جهمیه، یکی از مذاهب و گروه‌هایی است که علمای بسیاری در رد آن کتاب نوشته‌اند و آن را گروه گمراه، ضالّه و به دور از حقیقت معرفی نموده‌اند. این گروه دارای اقوال، آرا و نظریات مختلفی است که ما در این تحقیق می‌خواهیم به آن بپردازیم و تا حدتوان پاسخ آن‌ها را نیز طبق دیدگاه اهل سنت و جماعت ارائه نماییم.
این موضوع به روش تحقیقی و بنابر منابع دست اول و معتبر نوشته شده است و نویسنده تلاش دارد تا با تشریح و توضیح مختصر، مواضع مبهم و پیچیده را با جملات ساده و عام‌فهم و یا تحلیل‌های مناسب، تبیین نماید. قبل از پرداختن به اصل موضوع، لازم است تا مقداری در مورد نشأت این گروه، مؤسسان آن و موارد مربوط به آن بحث شود.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version