نویسنده: عبیدالله نیمروزی

بزرگ‌مرد عرصۀ دعوت و اصلاح

بیداری اسلامی و علامه ندوی رحمه الله تعالی
خداوند عزوجل خطاب به حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است: «و ما ارسلناك الا كافة للناس بشيرا ونذيرا.»
دعوت اسلامی از آنجایی‌که از ذات مقدس حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وسلم سرچشمه می گیرد، دعوتی محدود به زمان و یا مکان، و منحصر به امت و یا گروهی نیست؛ بلکه دعوتی عمومی و فراگیر است که تمامی جهان را در بر می گیرد و خداوند عزوجل نیز به رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم چنین مأموریت خطیری بخشید.
بیداری اسلامی، از آنجایی‌که ریشه در دعوت اسلامی و پیام محمدی علی‌صاحبهاالصلوةوالتسليم دارد، باید فراگیر شده و سرتاسر عالم اسلام را بپوشاند تا معنای واقعی آن تحقق یابد. اما در دورانی که یاوران اسلام، یا او را رها کرده و یا در چهارچوب مسجد و مدرسه منحصر شده‌اند و یا به نامی از اسلام بسنده کرده و از روح بیداری اسلامی غافل گشته‌اند، یقیناً سعی و تلاش در جهت برافراشتن پرچم بیداری در میان همۀ اقشار و همۀ جهات و همۀ ازمنۀ عالم اسلام کاری بس بزرگ، قابل تقدیر و ارزشمند خواهد بود، به همین خاطر است که با بررسی تاریخ اسلامی در دوران اخیر دیده می‌شود افراد و شخصیت‌هایی که با چنین دعوتی فراگیر و اندیشه‌ای جهانی و عمومی وارد مرحلۀ احیای حیات اسلامی و دینی شده‌اند، بسیار اندک هستند. بدون تردید، علامه ندوی در رابطه با بیداری اسلامی و دمیدن روح تازۀ ایمان و یقین در پیکر خستۀ مسلمانان نقش بسیار ارزنده‌ای را ایفا کرده و شاهکارهای بزرگی در این زمینه از خود برجای گذاشته است. علامه ندوی با فکری بلند و نظری وسیع و اندیشه‌ای ناب و درونی دردمند و آگاه، نقاط ضعف و سستی مسلمانان را مشاهده می‌کرد و از این جهت همواره چون ماهی در بیرون آب در اضطراب بوده و خون دل می‌خورد. ایشان از همان نخستین دوران زندگی و مرحلۀ نوپایی فکری از عقب‌ماندگی ایمانی امت اسلام در رنج بوده و همواره در اندیشه بسر می‌برد.
بلال عبدالحی حسنی ندوی می نویسد: در دوران چهارده پانزده سالگی دوستان او می‌گویند که در قلب ایشان از بیهوده‌گویی، تنفر پدیدار شده بود. اگر در محفلی چنین سخنی آغاز می‌شد، مولانا با خاموشی از آنجا برمی‌خاست. به تلاوت قرآن بسیار علاقه داشت و تا دیر وقت در مسجد نشسته به تلاوت می‌پرداخت. هم‌چنین در وجود ایشان فنا و انکسار و تواضع غالب گشته بود و از همان دوران در فکر اصلاح اهل محل بود و بنابر همین مقصد در روز عید قربان مولانا در عیدگاه سخنانی ایراد کرد که این نخستین سخنرانی ایشان بود، اما چنان تأثیری داشت و چنان روان بود که دیدگان شنوندگان را اشکبار گردانید.
این درد درون و سوز قلب به مرور زمان رشد کرد و با گسترش معلومات و آگاهی‌ها از وضعیت مسلمانان و جهان اسلام فزون‌تر، شدیدتر، و عمیق‌تر می‌شد. دردی اکنده از معنویت و اندیشه و مالامال از جد و جهد و خیرخواهی؛ و همین انگیزه سبب شد تا توجه و عنایت را بیشتر و گسترده‌تر بدین سو معطوف دارد.
هر که او بیدارتر پر دردتر               هر که او آگاه‌تر رخ زردتر
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version