نویسنده: ابوالنصر زرنجی

امام غزالی (رحمه‌الله)

استادان و مشایخ غزالی
غزالی در رشته‌های مختلفی چون ادب، فقه، اصول، کلام، فن خلاف، جدل، حدیث و روایت استادان و راهنمایانی داشت. با این حال، پیشرفت عمده‌ی او مرهون تلاش شخصی، کوشش و ریاضت خود او بود. در زمینه فلسفه، غزالی طبق گفته‌ی خودش در کتاب «المنقذ من الضلال»، به ظاهر استادی نداشت و سه سال آخر دوره‌ی تدریسش در مدرسه نظامیه بغداد (٤٨٤ تا ٤٨٨ هجری قمری) را به یادگیری فلسفه اختصاص داد. او در اوقات فراغت خود، شبانه‌روز به مطالعه و تعمق در کتب فلسفی می‌پرداخت و به دلیل تسلط بر مقدمات کلام و منطق که با اصول فلسفی آمیخته بود، توانست خود به درک حقایق این علم دست یابد. علاوه بر این، غزالی هم مشایخ طریقت و هم مشایخ روایت داشت. سلسله‌ی مشایخ روایت وی و زنجیره‌ی اسناد برخی کتب احادیث که غزالی شنیده بود، مانند کتاب «مولد النبی» نوشته «ابوبکر احمد بن عمرو بن ابی عاصم شیبانی»، در «طبقات الشافعیه» آورده شده و زبیدی نیز در مقدمه‌ی شرح «احیاء العلوم» به نقل از آن اشاره کرده است.
در ادامه، فهرست استادان غزالی از هر طبقه به شرح زیر است:
۱- ابوحامد احمد بن محمد رادکانی طوسی: اولین استادی که غزالی نزد او به تحصیل فقه و ادب پرداخت؛
۲- ابونصر اسماعیلی جرجانی؛
۳- امام الحرمین ابوعلی جوینی؛
۴- حافظ ابوالفتیان؛
۵- ابوسهل حفصی مروزی؛
۶- نصر بن ابراهیم مقدسی؛
۷- محمد بن یحیی بن محمد شجاعی زوزنی؛
۸- ابومحمد عبدالله بن محمد بن احمد خواری؛
۹- الحاکم ابوالفتح نصر بن علی بن احمد حاکمی طوسی؛
۱۰- ابوعلی فارمدی؛
۱۱- ابوبکر نساج.
شاگردان غزالی
۱- امام محیی الدین محمد بن یحیی بن ابی منصور نیشابوری؛ کنیه او در منابع مختلف به دو شکل «ابوسعد» و «ابوسعید» آمده است.
۲- نجم الدین خبوشانی، معروف به ابوالبرکات؛
۳- امام ابوالفتح محمد بن فضل مارشکی؛
۴- ابومنصور محمود بن اسعد؛
۵- ابن برهان فقیه؛
۶- تاج الاسلام ابن خمیس؛
۷- ابومحمد انصاری؛
۸- مروان طنزی؛
۹- استاد ابوطالب رازی؛
۱۰- ابن عربی معافری.

روش فکر و فلسفه‌ی غزالی

غزالی در میان متفکران جهانی دارای فلسفه و روش فکری منحصر به فردی است که او را از سایر دانشمندان متمایز می‌کند. می‌توان روش فکر و فلسفه‌ی او را با دیگر فلاسفه‌ی شرقی نظیر «فارابی»، «ابن سینا» و «اخوان الصفا» و همچنین با فلاسفه‌ی برجسته غربی مانند «دکارت»، «پاسکال»، «ولتر»، «هوبز»، «کارلایل»، «اسپینوزا» و «گاسندی» مقایسه کرد تا تفاوت‌ها و شباهت‌های عقیدتی بین آن‌ها و غزالی مشخص شود. در کتاب «الارواح» نوشته‌ی علامه طنطاوی، دانشمند معروف مصری که به مقایسه‌ی کشفیات علمی جدید دانشمندان اروپایی و آمریکایی با دانشمندان قدیم شرق پرداخته، توجه ویژه‌ای به «امام محمد غزالی» شده است. طنطاوی با استناد به بخش‌هایی از کتاب «احیاء العلوم» نوشته غزالی، بیان داشته که اکتشافات جدید علمای روحی آمریکا و اروپا کاملاً با افکار غزالی همخوانی دارد. او می‌گوید که الهامات ارواح پاک، تسویلات ارواح شریره و مکالمه ارواح به روش‌های مختلف، که امروزه مورد توجه دانشمندان غربی قرار گرفته، پیشتر به طور ساده و واضح توسط امام غزالی بیان شده است.

وفات و مدفن غزالی

غزالی زمانی که برای تدریس در نظامیه به بغداد دعوت شد، حدود ۵۴ سال داشت. او یک سال پیش از وفاتش نامه‌ای نوشت و پیشنهاد تدریس در نظامیه بغداد را نپذیرفت و ترجیح داد در طوس بماند. در آنجا، خانقاهی برای صوفیان و مدرسه‌ای برای طلاب تأسیس کرد و وقت خود را میان عبادت خداوند و خدمت به خلق تقسیم می‌کرد. در حالی که با این امور مشغول بود، لحظه‌ی اجلش فرا رسید و در طابران طوس، که محل تولد و مرگ او بود، در صبح روز دوشنبه چهاردهم جمادی الآخره سال ۵۰۵ هجری قمری (۱۱۱۱ میلادی) از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد. بنابراین، محل تولد و دفن او با فردوسی در یک مکان است.
آخرین سخنان غزالی در آستانه‌ی مرگ این بود که به اصحاب خود وصیت کرد که به خلوص و اخلاص در عمل پایبند باشند. ابن جوزی در این باره می‌نویسد: «ابوحامد در روز دوشنبه چهاردهم جمادی الاولی (و درست آن جمادی الآخره است، همانطور که ابن الاثیر و دیگر مورخین ذکر کرده‌اند) از سال ۵۰۵ هجری در طوس وفات یافت و در آنجا دفن شد. پیش از مرگ، یکی از اصحابش از او وصیت خواست و او پاسخ داد: «بر تو باد به اخلاص» و این سخن را تکرار می‌کرد تا آنکه وفات یافت.»
ابوالقاسم اسماعیل حاکمی (متوفی ۵۲۹) که از هم‌کلاسی‌ها، دوستان و محبان او بود، در هنگام وفات غزالی، به این دو بیت از قصیده‌ی «ابی تمام» اشاره کرد:
عجبت لصبری بعده و هو میت       و کنت إمرأ ألکی دما و هو غائب
علی أنها الأیام قد صرن کلها          عجائب حتی لیس فیها عجائب
ترجمه: «من از صبر و شکیبایی خود پس از او با اینکه مرده بود شگفت زده شدم، من آدمی بودم که در غیبت او خون می‌ریختم؛ اما همه‌ی روزها عجیب شده اند چرا که در آن‌ها هیچ شگفتی وجود ندارد.»
مقبره‌ی غزالی تا قرن هفتم هجری، یعنی زمان سبکی، مؤلف کتاب «طبقات الشافعیه»، شناخته شده و محل زیارت عموم بوده است، زیرا سبکی می‌گوید: «و مشهده بها یزار بمقبرة الطابران»، که به معنای «مزار او در مقبره‌ی طابران مورد زیارت قرار می‌گیرد» است.
ابن سمعانی، ابو سعید عبد الكریم بن ابوبکر، که در سال ۵۶۲ هجری قمری وفات یافته است، می‌گوید: «قبر غزالی را در بیرون شهر طابران زیارت کردم.»
ابن جوزی در کتاب «الثبات عند الممات» از امام احمد غزالی، برادر ابو حامد غزالی، نقل می‌کند که: «برادرم ابو حامد در صبح روز دوشنبه وضو گرفت و نماز خواند، سپس کفن را خواست و آن را بوسید و بر چشمانش گذاشت و گفت: «سمعاً وطاعة» (یعنی شنیده و اطاعت کرده‌ام). پس از آن به سمت قبله دراز کشید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. إنا لله و إنا إلیه راجعون»
خلاصه اینکه، غزالی در سال ۴۵۰ هجری قمری مطابق با ۱۰۵۸ میلادی متولد شد و در سال ۵۰۵ هجری قمری مطابق با ۱۱۱۱ میلادی وفات یافت.
نصیب حجت الاسلام زین سرای سپنج       حیات پنجه و پنج و وفات پانصد و پنج

منابع

۱. مرآة الجنان: یافعی ج ۳
۲. مقدمه زبیدی ج ۱ ص ۱۲۵
۳. تاریخ آداب اللغة العربیة: جرجی
۴. الوافی بالوفیات
۵. کشف الظنون: حاجی خلیفه
۶. تاریخ ابن اثیر
۷. مرآة الجنان و عبرة الیقظان ج ۳
۸. تاریخ فلاسفة الاسلام: محمد لطفی
۹. طبقات الشافعیه ج ۳/ ص/ ۹۲ و طبقات الشافعیه ج ۴ ص ۱۰۰ الی ۱۰۴
۱۰. مرآة الجنان ج۳
۱۱. ابن خلکان ج/۱ ص/ ۳۰
والفاظه: الغزالی بفتح العین المعجمه، و تشدید الزای و بعد الالف لام، هذه النسبة إلی الغزال علی عادة اهل خوارزم و جرجان و إنهم ینسبون إلی القصار قصاری و إلی العطار عطاری …
۱۲. العراضیة فی تاریخ السلجوقیة ص ۵۸
۱۳. مقدمه شرح احیاء العلوم: زبیدی
۱۴. تجارب السلف ص ۲۷۰
۱۵. نفحات الانس: جامی
۱۶. طرایق الحقایق
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version