نویسنده: ابوعرفان

عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر

در زمین خرابه و در میان علوفه‌های هرزه و خاک خارزار، توقع رویش گل و ریحان و درختان پرثمر و میوه‌دار، امری غیرمنطقی است؛ زیرا حتی درختان بی‌ثمر نیز گاهی نیازمند هرس شدن هستند و باید اصلاح شوند. بنابراین، برای رسیدن به هدف‌های خود در زندگی، باید همیشه خودمان را بررسی کرده و از گناه و معصیت دوری کنیم و با توبه و بازگشت به‌سوی پروردگار، هر حکم و فرمان او را در زندگی خود عملی نماییم. این‌طوری می‌توانیم به‌سوی رشد و پیشرفت در زندگی خود برویم؛ چراکه ترک هر امر و دستوری از احکام الله تعالی، پیامدهای ناگواری در پی دارد. هم‌چنان که اطاعت از احکام نیز انعام و پیامدهای نیکی در پیش دارد که به‌طور خلاصه در این نوشته به برخی از عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر اشاره می‌کنم.
  1. هلاکت و نابودی؛

شیوع گناه و معصیت در جامعه و بی‌تفاوتی در رابطه با آن، یکی از مصیبت‌ها و معضلات بزرگ جامعۀ اسلامی است که باعث هلاکت و نابودی انسان می‌گردد. ترک امر به معروف و نهی از منکر که یک حکم شرعی و لازم برای هر فرد مسلمان است، یکی از گناهانی است که چه‌بسا در برخی جوامع دست‌کم گرفته‌شده و به عواقب ناگوار آن توجه نمی‌شود. این معضل بزرگ و این گناه کبیره، یکی از عوامل هلاکت و نابودی انسانیت و جوامع است؛ چنانچه خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ»؛ ترجمه: (و [ای پیامبر!] پروردگارت چنین نبود که شهرها [و آبادی‌ها] را به ظلم نابود کند، درحالی‌که اهل آن [افرادی شایسته و] نیکوکار باشند.)
هم‌چنین دلیلی که برخی از یهودیان بنی‌اسرائیل بابت آن نفرین و لعن شده‌اند، ترک امر به معروف و نهی از منکر است. نقل داستان لعن و نفرین آن‌ها از جانب الله تعالی، این را می‌رساند که سخن پیامبران تأیید بوده و کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک می‌کنند و در برابر فساد جامعه بی‌تفاوت هستند، منتظر عواقب سخت آن از قبیل لعن و نفرین و هلاکت باشند؛ چنانکه الله تعالی می‌فرماید: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ (۷۸) كَانُوا لا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ»؛ ترجمه: (کافران بنی‌اسرائیل بر زبان داوود و عیسی پسر مریم لعنت شدند، این به خاطر آن بود که نافرمانی [و گناه] کردند و [از حد] تجاوز نمودند. آنان از کار زشتی که انجام می‌دادند، یکدیگر را نهی نمی‌کردند؛ قطعاً بد کاری انجام می‌دادند.)
رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز در رابطه به این موضوع به‌صورت بسیار واضح و روشن فرموده است: «إِنَّ النَّاسَ إِذَا رَأَوُا الظَّالِمَ فَلَمْ يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيْهِ أَوْشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللَّهُ بِعِقَابٍ مِنْهُ»؛ ترجمه: (همانا مردم وقتی ظالمی را [در حال ارتکاب ظلم] ببینند و دستش را نگیرند [و مانع ظلم او نشوند]، نزدیک است که الله تعالی عذابی از همان جنس بر آنان عام و مسلط کند.)
ابن‌عربی رحمه‌الله در شرح این حدیث نوشته است: «این حدیث، یک موضوع فقهی بزرگی بوده که عبارت است از این‌که عذاب برخی از گناهان با تأخیر داده می‌شود و عذاب بعضی تا قیامت هم تأخیر می‌کند؛ اما سکوت کردن در برابر منکرات، گناهی است که عذابش در دنیا بسیار زود داده می‌شود؛ با کاهش مال و شیوع فقر، گرفت اولاد و فرزندان، نابودی میوه‌جات و درآمد ذلت و بدبختی با ظلم با سایر مخلوقات همراه است.»
از این برداشت ابن‌عربی رحمه‌الله چنین فهمیده می‌شود که گناهان و منکرات انواع و اقسام مختلفی دارند که عام شدن و ارتکاب برخی باعث عذاب‌هایی چون زلزله‌ها و ریزش‌ها گشته، بعضی از گناهان وبایی بر جان فرزندان و جوانان جامعه شده و باعث درگیری‌ها و شکل‌گیری جنگ‌ها و نبردها می‌گردد. احیاناً موجب قحطی و خشک‌سالی نیز شده و گاه منجر به غلبۀ دشمنِ ظالم، انسان‌های شرور و مفسد و تسلط حکام دیکتاتور بر مسلمانان شده و صلاحیت‌ها از اهل خیر سلب گردیده و در اختیار اهل شر قرار می‌گیرد. تنها دلیل آن، آغشتگی بسیار جامعه به گناه و عدم ادای مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر است که سرانجام جامعه را در پرتگاه نابودی و اضمحلال برده و هلاکت را نصیب کسانی می‌گرداند که از امر پروردگار خویش سرپیچی کرده‌اند؛ چرا که افراد گناهکار تنها به خود آسیب نمی‌زنند، بلکه ضرر و آسیب‌شان متعدی و سرایت کننده است که به دیگران نیز سرایت می‌کند؛ چنان‌که در حدیثی آمده است که أم‌المؤمنین زینب رضی‌الله‌عنها از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم پرسیده است: آیا با وجود این‌که صالحان و نیکان در بین ما باشند، بازهم هلاک می‌شویم؟! آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم در پاسخ ایشان فرمودند: «نعم، إذا کثر الخبث»؛ ترجمه: (آری، هرگاه گناهان زیاد [و عام] گردند.)
حضرت حذیفه رضی‌الله‌عنه از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند: «وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّهُ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَابًا مِنْهُ ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ»؛ ترجمه: (قسم به ذاتی که جانم در قبضۀ او است، یا حتماً امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید یا حتماً به‌زودی الله تعالی عذابی بر شما مسلط می‌کند که پس‌ازآن هرچه دعا کنید، دعاهای‌تان اجابت نمی‌شود.)
در شعب الإیمان ذیلِ حدیث فوق، چنین آمده است: «با این حدیث ثابت می‌گردد که یکی از اوصاف خاص و یکی از دلایل محکم بر صحت رابطۀ بنده با پروردگار و سلامت ذاتی او، امر به معروف و نهی از منکر است.»
درواقع، ترک امر به معروف و نهی از منکر منجر به شیوع و عمومیت گناه می‌شود و چون گناهی عام و فراگیر و همه‌شمول گردد، الله تعالی نه‌تنها مرتکبان آن را بلکه همۀ مسلمانان را عذاب می‌دهد حتی کسانی که شناعت گناه را می‌دانسته و از انجام آن نیز دوری جسته‌اند؛ اما به دلیل عدم امر به معروف و نهی از منکر که بر دانایان و خردمندان هر جامعه واجب است و حتی بر عموم انسان‌ها بر اساس میزان درک و فهم‌شان واجب و لازمی است، همه را در برمی‌گیرد. تر و خشک یکجا در کورۀ عذاب می‌سوزند؛ چنان‌که حضرت عمر بن عبدالعزیز رحمه‌الله‌تعالی فرموده است: «الله تعالی بابت گناه فرد خاصی، همۀ مردم را عذاب نمی‌دهد، مگر درصورتی‌که منکرات علنی شده و مردم علناً مرتکب گناه شوند که در این صورت همۀ مردم مستحق عذاب می‌گردند.»
بنابراین، ما انسان‌‌ها همیشه باید متوجه این فرمودۀ الله تعالی باشیم که می‌فرماید: «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»؛ ترجمه: (و از فتنه‌ای بپرهیزید که تنها به ستمکارانِ شما نمی‌رسد، [بلکه همه را فرا می‌گیرد] و بدانید که الله سخت‌کیفر است.)
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version