در دنیای امرزو کلمه جوان به مرحله‌ی اطلاق می‌گردد، که در آن تمایل زیاد به اشباع لذت های جسمی، مشغول شدن به سرگرمی، شوخی و شب‌نشینی وجود داشته باشد. در حالی که باید جوانان مسلمان در این سن همانند دولت‌مردان و رهبران جامعه باشند، نه مانند کسانی که تنها به سن بلوغ رسیده و مشغول خوش‌گذرانی هستند.
قوت جسمی در جوانی باید همراه با تغییر فکری باشد؛ در این مرحله است که جوان مسلمان مسئولیت و مکلفیت خویش را درک می‌کند که کیِ است؟ برای چه هدفی خلق شده است؟ و در نهایت به کجا می‌رود؟! این‌جاست که انرژی جوانی با فکر اسلامی یک‌جا شده و جوانان مسلمان را به رهبران بزرگ و پیش گامان تغییر در جامعه مبدل می‌نماید.
در شرایط فعلی همه می‌دانیم که در جوامع اسلامی، زمینه سازی‌ها و یا فرصت‌های که از سوی غرب برای جوانان مسلمان در سرزمین‌های اسلامی در ابعاد مختلف ایجاد می‌گردد، روی این هدف است که بتوانند از اسالیب مختلف استفاده نمایند تا یکی از عناصر قوت‌دهنده مسلمانان را که نسل جوان به حساب می‌آید را مصروف دغدغه ها و سرگرمی‌های بی مورد زندگی نمایند.
بخش دیگری از آنان را که دارای ظرفیت فکری بوده و توانمندی رهبری را دارند با شیوه‌ها مختلف درقالب برنامه‌های تحصیلی و بورسیه‌های خارجی راهی کشورهای غربی نموده با افکار و ارزش‌های غربی آنها را تربیت نمایند، و یا هم تعدادشان را در داخل سرزمین‌های اسلامی با افکار و ارزش‌های غربی در چارچوب نهادها و مراکز تحصیلی و تعلیمی که خود ساخته‌اند، فرهنگ‌سازی و تربیه نمایند که با این وجود بتوانند به اهداف خویش نایل آیند.
همچنان طوری‌که شاهد هستیم امروزه تعدادی زیادی از جوانان ما با تاثیرپذیری از فضای مسموم شده حاکم توسط افکار غربی از سبک زندگی غربی‌ها تقلید نموده و نیز حتی آنرا دلیل پیشرفت در زندگی خود می‌پندارند. و این تقلیید شیوه خاص زندگی غربی را به خصوص برای جوانان از طُرق مختلف با حمایت فکری و مالی کشورهای غربی که فعالیت می‌کنند، یاد می‌گیرند.
امروزه جوانان مسلمان به عوض تقلید از زندگی پیامبر صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرام که در حقیقت الگوی حقیقی و راستین مسلمانان هستند، دنبال هنرمندان، رقاصه‌ها، فوتبالیست‌ها، مفکرین، سیاسیون و ثروتمندان غربی می‌روند؛ از شیوه زندگی آنان تقلید می‌نمایند که نشان‌دهنده دوری جوانان ما از ارزش‌ها و افتخارات واقعی اسلام می‌باشد.
اکثریت نسل جوان مسلمان را برنامه‌های هدف‌مند رسانه‌ها اغوا نموده است که تعدادی را بیش از حد مصروف در تکنالوژی نموده‌اند و عده دیگر را معتاد به مواد مخدر ساختند که بدبختانه هر روز به تعدادشان افزوده می‌شود که توان فکر نمودن به مسایل بزرگ را هرگز پیدا نمی‌کنند.
از این‌رو بسیار به ساد‌گی امروز این قشر عظیم و تاثیرگذار مسلمانان در گیرودار مصروفیت‌ها و سرگرمی‌های تباه‌کن قرار گرفته‌اند که توان به پا ایستادن و بسیج شدن را دوباره نداشته باشند و نتوانند جوامع مسلمان را از حالت ذلت بارکنونی نجات دهند.
خلاصه این‌که نسل جوان مسلمان درگذشته، تحت رهبری علماء، مجاهدین و مفکرین مسلمان بود که افتخارات بی‌نذیر را در تاریخ اسلام به ثبت رساندن که تا امروز ما از آن یادآوری می‌کنیم. پس راه بیرون شدن جوانان ما از این وضعیت اسفبار فعلی این است که به اصل خود برگردند و هوشیارانه دسایس دشمنان خود را درک نموده دَور افکار و ارزش‌های اسلامی جمع شوند تا باشد که الله متعال پیروزی دنیا و آخرت را نصیب‌شان نماید.
