نویسنده: «ابو عائشة»

دیدگاه اهل سنت

نظر اهل سنت در مورد حکام ظالمی که حکم‌شان بر اساس اسلام است، ولی احیانا مرتکب ظلم و ستم می‌شوند و یا دچار فسقی می‌شوند که مربوط به شخص خودشان است و باعث امر به دیگران و یا تشویق‌شان [به آن گناه] نمی‌شود، این است که بر چنین حکام با شمشیر خروج نشود؛ زیرا باعث ریختن خون‌های زیاد شده و غالبا نتیجۀ خوبی از آن به دست نمی‌آید.
اساس این دیدگاه و نظر اهل سنت و جماعت بر احادیثی گذاشته شده است که از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم شنیده‌اند. در صحیحین به نقل از انس بن مالک رضی‌الله‌عنه آمده است که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «بشنوید و اطاعت کنید گرچه امیر شما بردۀ حبشی‌ای باشد که سرش همانند کشمش باشد تا زمانی‌که کتاب الله متعال را در میان شما حاکم می‌گرداند.»
از ابن مسعود رضی‌الله‌عنه روایت است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «بعد از من ترجیح [خود بر دیگران با مال و…] و اموری خواهند بود که شما آن را ناپسند می‌دانید، صحابه گفتند: یا رسول الله، چه دستور می‌دهید، فرمود: حقی را که بر شماست ادا می‌کنید و حق خود را از خداوند متعال می‌خواهید.»
از ابی بحتری طائی روایت است که به ابوحذیفه رضی‌الله‌عنه گفته شد: امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنی؟ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر خوب است ولی سنت این نیست که بر امیر خودت سلاح بر داری.
امام محمد بن حسن شیبانی رحمه‌الله می‌فرماید: «بر آنان [رعیت] اطاعت لازم است تا زمانی که به معصیت و گناهی امر نشده باشند و اگر امر شدند در این صورت، اطاعتی درکار نیست؛ البته شایسته است صبر کنند و از فرمان و اطاعت او خارج نشوند.»
در کتاب المغنی در ذکر بعضی از ملوک مسلمانان چنین آمده است: «بر مردم با شمشیرش غلبه کرد تا این که مردم به او معترف شدند و به اطاعت تن در دادند و از او پیروی کردند، در این صورت او حاکم مسلمانان است که جنگ با او و خروج علیه او حرام است؛ زیرا در خارج شدن از امر او اتحاد و همبستگی مسلمانان از هم می‌پاشد و خون‌های زیادی ریخته می‌شوند و اموال‌شان از بین می‌رود.»
امام طحاوی رحمه‌الله می‌فرماید: «ما به خروج بر ائمه و مسئولان امر معتقد نیستیم گرچه ستم کنند و علیه آنان دعای بد نمی‌کنیم و دست از اطاعت‌شان نمی‌کشیم و باور داریم که فرمانبرداری از آنان، اطاعت الله متعال است، البته تا زمانی که به معصیت و گناه دستور ندهند و ما برای اصلاح و عافیت آنان دعا می‌کنیم.»
صاحب کتاب «شرح العقیدة الطحاویة» علامه ابی العز دمشقی رحمه‌الله در کتاب خود برای این مسئله دلایل بی‌شماری از آیات قرآن و احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم ارائه داده و در پایان چنین نتیجه‌گیری کرده است: «کتاب و سنت بر وجوب اطاعت اولی الأمر تا زمانی که به معصیتی دستور ندهند، دلالت دارند. در این سخن الله متعال بیندیش: «وأطیعوا الله وأطیعوا الرسول وأولي الأمر منکم»؛ (از خداوند اطاعت کنید و از رسول [او] و صاحبان امرتان [هم] اطاعت کنید.) خداوند متعال فرمود: «وأطیعوا الرسول» از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم اطاعت کنید و نگفت: «وأطیعوا أولي الأمر منکم» از مسئولین و صاحبان امرتان اطاعت کنید؛ زیرا اولی الأمر به تنهایی اطاعت نمی‌شوند، بلکه در جایی اطاعت می‌شوند که از خدا و رسولش اطاعت کنند و فعل را با رسول دوباره تکرار کرد؛ چون کسی که از رسول اطاعت کند از خداوند نیز اطاعت کرده است، رسول به غیر از اطاعت خدا به چیز دیگری دستور نمی‌دهد؛ چون او معصوم است؛ اما اولی الأمر گاهی به غیر از اطاعت خدا نیز دستور می‌دهد، پس در جایی اطاعت می‌شود که از خدا و رسولش اطاعت کند.
اما در صورت ظلم و ستم چرا باید از آنان اطاعت شود، دلیلش این است که وقتی از اطاعت او نافرمانی صورت گیرد مفاسد و ضررهای آن چند برابر جور و ستم آن خواهد بود، بلکه صبر و شکیبایی بر جور و ستم آنان باعث آمرزش گناهان و مضاعف شدن اجرشان نزد خداوند متعال می‌شود، خداوند متعال آنان [حاکمان و پادشاهان ستم‌گر] را به خاطر اعمال فاسد‌مان بر ما مسلط گردانیده است؛ زیرا هرچه کنی به خود کنی و همان جزا را می‌بینی، پس در این‌صورت بر ما لازم است توبه و استغفار نموده و اعمال‌مان‌ را اصلاح کنیم.»
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version