نویسنده: دوکتور سلیمان بن‌قاسم‌العید
مترجم: ابوعرفان

شبهه چهارم: ترک امربه‌معروف و نهی از منکر به علت کم علمی؛

بعضی از مردم می‌گویند که چون ما اهل علم نیستیم یا علم کافی نداریم، پس امربه‌معروف و نهی از منکر نیز بر ما واجب نیست؛ چراکه این امور بر کسانی الزامی است که علم کافی داشته باشند.

پاسخ این شبهه:

  1. امربه‌معروف و نهی از منکر به‌اندازه علم؛
این دیدگاه صحیح است که برای ادای درست امربه‌معروف و نهی از منکر، علم به موضوعات مربوطه آن لازمی است تا در بصیرت کامل و به وجه احسن ادا گردد، اما چه میزان علمی و چه سطح دانشی ضروری است؟
بی‌تردید همه انسان‌ها در سطح دانش خود نسبت به الله تعالی و دین مقدس اسلام متفاوت‌اند و انسان‌ها هراندازه که داناتر باشند، امربه‌معروف و نهی از منکر بیشتر بر آنان لازم است و چنین تصوری که شاید انسان مسلمانی هیچ آگاهی و دانشی نسبت به الله تعالی و دین اسلام نداشته باشد حتی به‌اندازه امور بسیار آسان و کوچک، تصور باطلی است؛ زیرا امربه‌معروف و نهی از منکر بر هر فرد مسلمان به‌اندازه توان و دانش او بر او واجب است نه بیش از توان.
البته علمی که در بحث امربه‌معروف و نهی از منکر لازم است، دانشی است که فهم مأمور به و منهیات به آن موقوف است، البته برخی از امور معروف که از امور بسیار ضروری دین هستند، ظاهر و مشخص‌اند و نیازمند علم و دانش زیاد نیستند که انسان در مناظره و مجادله به آن‌ها استدلال کند.
امام نووی رحمه‌الله می‌فرماید: «هر فرد آنچه را می‌داند به آن امر و نهی می‌کند و این بحث با تنوع موضوعات، متفاوت می‌گردد؛ زیرا اگر امر موردنظر از واجبات و مسلمات واضح یا از محرمات مشهور باشد همانند نماز، روزه یا زنا و شراب و امثال آن‌ها که حکم این موضوعات را همه مسلمانان می‌دانند و اما اگر از مسائل پیچیده و اجتهادی باشد، عوام در آن دخلی نداشته و حتی نباید انکارش کنند؛ بلکه این مباحث به عهده علما و دانشمندان است که راجع به آن بحث کرده و استدلال کنند و مردم را به آن دعوت بدهند[1]
به‌طور مثال، هرگاه فرد بی‌نمازی را دیدید که نماز نمی‌خواند، آیا لازم است که برای راهنمایی و دعوت او به نماز، حتماً باید عالم و متبحر باشید؟ خیر، بلکه همین اندازه کافی است که بدانید نماز یکی از ارکان اسلام است و ایمان یک فرد با ادای ارکان معلوم و کامل می‌شود.
همچنین اگر کسی ببیند که مسلمانی در ماه مبارک رمضان بدون عذر شرعی غذا می‌خورد و آب می‌نوشد، مسلم است که این عملش منکر واضحی است که نیازمند دانش و آگاهی زیاد نیست؛ چراکه برای هر مسلمان واضح و مبرهن است که روزه یکی از ارکان اسلام بوده و بر هر فرد مسلمان مکلف لازم است که از طلوع فجر تا غروب خورشید از خوردن و آشامیدن و همه اموری که باعث افطار روزه می‌شوند، بپرهیزد؛ لذا در چنین مواقعی اگرچه علم زیادی نداشته باشد، بازهم نهی از منکر الزامی و واجب است.
همچنین منکراتی که بیشتر در بازارها اتفاق می‌افتند مانند بدحجابی/بی‌حجابی زنان، تشابه مردان به زنان و زنان به مردان و غیره، همه جزو منکراتی هستند که عموم مردم آن‌ها را می‌دانند، آیا نهی کردن از این منکرات هم نیازمند علم و دانش زیاد است؟ مسلم است که همه زنان مسلمان مأمور اند تا حجاب اسلامی را رعایت کنند و شخصیت و وقار خود را حفظ نمایند؛ زیرا خلاف آن، مخالفت با شریعت اسلامی و دستورات الهی است و قطعاً که از ارتکاب هر منکری باید نهی شود. از این قبیل منکرات زیادی هستند برای عموم مردم واضح و ظاهر و شناخته شده‌اند که انکار این نوع منکرات با هر فرد مسلمان -چه عالم و دانشمند باشد و چه متعلم و مبتدی-، واجب است و هرگز نمی‌توان کم علمی را دلیل موجهی در مواجهه با این منکرات برشمرد.
  1. وظیفه کسانی که تازه مسلمان شده‌اند در موضوع امربه‌معروف و نهی از منکر؛
سیره و سنت پیامبر اسلامﷺ چنین بود که به‌محض ایمان آوردن اصحاب که امور ضروری خود را می‌آموختند، آنان را دستور می‌دادند تا قوم خود را دعوت بدهند و به نیکی‌ها امر کنند و از بدی‌ها نهی نمایند؛ به‌عنوان‌مثال، داستان مسلمان شدن حضرت ابوذر رضی‌الله‌عنه چنین است که به‌محض ایمان آوردن، رسول‌اللهﷺ به او گفتند:
«فهل أنت مبلغ عني قومك عسى االله أن يـنفعهم بـك ويأجرك فيهم» قال أبو ذر: فأتيت أنيسا فقال ما صنعت؟ قلت صنعت أني قد أسلمت وصدقت. قال: ما بي رغبة عن دينك، فإني قد أسلمت وصدقت، فأتينا أمنا، فقالت: ما بي رغبة عن دينكما، فإني قد أسلمت وصدقت، فاحتملنا، حتى أتينا قومنا غفارا، فأسلم نصفهم...[2].
ترجمه: «آیا از جانب من، در میان قومت [دین اسلام را] تبلیغ می‌کنی؟ امید است الله تعالی به‌وسیله تو به آنان نفع برساند و به تو پاداش بدهد.» ابوذر می‌گوید: نزد [برادرم] انیس آمدم و او از من پرسید که چکار کردی؟ گفتم: من مسلمان شدم و پیامبر را تصدیق کردم. گفت: من هم مایل به ترک دین تو نیستم؛ من نیز مسلمان شده‌ام و ایشان را تصدیق کرده‌ام. باهم نزد مادرمان رفتیم و او نیز گفت: من هم مایل به ترک دین شما نیستم؛ من نیز مسلمان شده‌ام و ایشان را تصدیق کرده‌ام. سپس مدتی صبر کردیم و نزد قوم خود «غفار / بنی‌غفار» آمدیم [و آنان را دعوت دادیم تا اینکه] نصف‌شان مسلمان شدند.
از حدیث فوق به‌وضوح فهمیده می‌شود که حضرت ابوذر رضی‌الله‌عنه زمان زیادی نزد رسول‌اللهﷺ نماند تا از ایشان علم و دانش بیاموزد، بلکه به‌مجرد ایمان آوردن و یادگیری مسائل ضروری و طبق روایت دیگری صرفاً با یادگیری مسائل وضو و نماز[3]، برادر و مادرش را دعوت داد و سپس قومش را دعوت و این دعوتش چنان تأثیرگذار بود که نصف قوم «بنی‌غفار» مسلمان شدند و نصف دیگرشان پس از هجرت پیامبر اسلامﷺ به مدینه منوره مسلمان شدند چنانکه در ادامه حدیث فوق این موضوع بیان شده است.
داستان مالک بن حویرث و یارانش نیز چنین است که پس از مسلمان شدن، رسول‌اللهﷺ به آنان دستور داد که به خانه‌هایشان بازگردند و اهل و خاندان خود را دعوت داده و به نیکی‌ها امر کنند چنانکه مالک بن حویرث چنین روایت می‌کند و می‌گوید:
أتينا إلى النبيونحن شــببة متقـاربون، فأقمنـا عنـده عشـرين يومـا وليلـة، وكـان رسـول االلهرحيما رفيقا، فلما ظن أنا قد اشتهينا أهلنا، أو قد اشـتقنا، سـألنا عمـن تركنـا بعـدنا؟ فأخبرنـاه، قـال: «ارجعـوا إلى أهلـيكم فـأقيموا فـيهم وعلمـوهم، ومـروهم»، وذكـر أشـياء أحفظهـا، أو لا أحفظهـا «وصـــلوا كمـــا رأيتمـــوني أصـــلي، فـــإذا حضـــرت الصـــلاة فليـــؤذن لكـــم أحـــدكم، وليـــؤمكم أکبرکم[4]
ترجمه: ما جوانان هم‌سن‌وسالی بودیم که نزد رسول‌اللهﷺ آمدیم و بیست/20 شبانه‌روز نزد‌ ایشان اقامت کردیم و ایشان بسیار مهربان و نرم‌خو بودند تا زمانی که گمان کردند ما دل‌تنگ خانواده‌های خود شده و مشتاق‌شان گشته‌ایم، از ما پرسیدند که چه چیزهایی را در خانه‌هایتان ترک کرده‌اید؟ پس از پاسخ‌های ما، فرمودند: «نزد خانواده‌هایتان بازگردید و در میان‌شان بمانید و دین را به آنان بیاموزید و آنان را به نیکی‌ها امر کنید» و مواردی را ذکر کردند که بعضی را حفظ نموده و برخی را حفظ نکردم [و در ادامه فرمودند]: «و طوری نماز بخوانید که مرا دیده‌اید نماز می‌خوانم و چون وقت نماز فرارسید، یکی از شما اذان بدهد و بزرگ‌تر شما نماز را امامت کند».
  1. پذیرش این شبهه باعث ترک و تعطیلی امربه‌معروف و نهی از منکر می‌شود؛
اگر وظیفه امربه‌معروف و نهی از منکر را صرفاً به عهده علما و طلاب علوم دینی واگذار کنیم، قطعاً این عمل ارزشمند تعطیل می‌شود؛ چراکه علما و طلاب کمتر در اجتماع قرار دارند و علاوه براین، تمامی امور نیک متروک را نمی‌دانند که با انجام آن‌ها دستور بدهند و تمامی منکرات نیز در جلو چشم آنان اتفاق نمی‌افتد که از آن‌ها نهی کنند و با این نوع نگرش، قضیه امربه‌معروف و نهی از منکر در یک دایره بسیار تنگ و محدود قرار می‌گیرد.
اما اگر هر مسلمان در حد توان خود در راستای وظیفه‌اش حریصانه و جدی اقدام کند و مردمان را امربه‌معروف نموده و از منکرات نهی نماید و آنچه را می‌داند به دیگران برساند، در ضمن اینکه به او اجر و پاداش می‌رسد، منکرات از بین می‌روند و این دستور رسول‌اللهﷺ نافذ می‌گردد:
«مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ[5]».
ترجمه: هر کس از شما کار منکری را دید، با دستش (قدرتش) آن را تغییر بدهد و اگر [با دست] نتوانست، پس با زبانش [از طریق دعوت و موعظه] آن را تغییر بدهد، اگر [با زبان هم] نتوانست، پس با قلبش آن را تغییر بدهد [و منفور و منکر بداند] و این ضعیف‌ترین درجه ایمان است.
چراکه مخاطب این حدیث عموم مسلمانان هستند که باید منکرات را در هر صورت ممکن تغییر بدهند و از بین ببرند و این حدیث تنها متوجه اهل علم و دانشمندان اسلامی نیست.
البته باید گفت که این شبهه و امثال آن از جمله ترفندهای شیطان هستند که چنین عذرهایی را برای انسان مسلمان تراشیده و مزین می‌کند تا سند جواز ترک امربه‌معروف و نهی از منکر را به ذهن و دماغ فرد مسلمان بسپارد تا از وظیفه‌اش دست بردارد؛ زیرا وظیفه شیطان و همکارانش پخش و نشر منکرات در بین مسلمانان است و الله تعالی با تذکر به بندگان چنین می‌فرماید:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» ﴿[بقره: 168-169].
ترجمه: ای مردم! از نعمت‌های حلال و پاکیزۀ زمین بخورید و از [وسوسه‌ها و] گام‌های شیطان پیروی نکنید؛ زیرا او دشمن آشکار شماست. شیطان، شما را فقط به کارهای بد و خیلی زشت فرمان می‌دهد و [شما را وسوسه می‌کند تا] چیزهایی را به الله نسبت دهید که نمی‌دانید.
همچنین شیطان و پیروانش که دوست دارند فحشا و منکرات را در بین مسلمانان و اهل ایمان شایع و نشر کنند، الله تعالی به آنان چنین وعده می‌دهد:
«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» ﴿[نور: 19].
ترجمه: به‌راستی آنانی که دوست دارند کارهای خیلی زشت در میان مؤمنان شایع شود، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت خواهند داشت و الله می‌داند و شما نمی‌دانید.
بنابراین، شخص مسلمانی که در جست‌وجوی رضایت پروردگار بوده، هم‌وغم آن نشر دین اسلام باشد، برای مصالح عموم مسلمانان سنگ تمام بگذارد و به نیکی‌ها امر کند و از بدی نهی نماید، در برابر چنین شبهاتی تسلیم نمی‌شود و این‌گونه چالش‌ها و مشکلاتی او را از مسیر امربه‌معروف و نهی از منکر بازنمی‌دارد و سختی‌ها و دشواری‌ها مانع او نمی‌شوند و در مسیری که به رضایت الله تعالی ختم می‌شود، از هیچ‌چیزی نمی‌هراسد.
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» ﴿[عنکبوت: 69].
ترجمه: و کسانی که در راه ما جهاد کنند، به‌طور قطع به راه‌های خویش هدایت‌شان می‌کنیم و بی‌گمان الله با نیکوکاران است.

منابع:

[1]. شرح صحيح مسلم؛ 2/23.
[2]. صحیح مسلم؛ 2473.
[3]. صحیح مسلم؛ 832.
[4]. صجیج بخاری؛ 605.
[5]. صحیح مسلم؛ 78.
بخش قبلی | پایان
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version