نویسنده: عبدالحمید نوروزی

پیام وحدت

بیدار باشید! ای محققان و پژوهشگران! ای نویسندگان و اندیشمندان! ای تاریخ‌سازان و تاریخ‌نویسان! ای داعیان وحدت و اتحاد! ای کسانی که از خطر «جهانی شدن» هشدار می‌دهید و برای رؤیارویی با پیامدهای احتمالی آن، از وحدت و اتحاد سخن می‌رانید؛ بلکه به شما ای مسلمانان آزاده که غیرت دین دارید، خلاصه به همهٔ شما می‌گویم:
چرا جریانات مُردهٔ تاریخی را زنده می‌کنید که جز پیامد منفی و عمیق کردن دشمنی در میان امت چیزی به دنبال ندارد، مقصود چیست؟ چه می‌خواهیم؟ جهت ارضای عوام؟! تقلید کورکورانه؟! منافع مادی؟! پس چی؟.تعجب‌آور است که عده‌ای وقت گران‌بهایشان را صرف کنکاش در مسائلی تاریخی می‌نمایند و یا اندیشه‌های سست و بی‌پایه‌ای را باور می‌کنند که اساس آنها بر روایات ضعیف و جعلی و یا هوا و هوس نهاده شده است و خنده‌آور است که این‌ها واقعاً معتقدند که کار خوب انجام می‌دهند و به حقایق علمی دست پیدا کرده‌اند؛ اما اگر با چشم‌باز نگاه کنند به وضوح درک می‌کنند که جز گسترده‌کردن دامنهٔ اختلاف و تفرقه و عمیق‌ترکردن دشمنی میان مسلمانان، هنری به خرج نداده‌اند و جز نیش‌زدن به زخم چرکین امت و پرورش ميكروب اختلاف حماسه‌ای نیافریده‌اند و اگر از آنان بپرسید که از تلاش و زحمت‌هایشان چه نتیجه‌ای گرفته‌اند؟ جوابی نخواهند داشت. حداکثر اینکه خواهند گفت یک بحث علمی است همین و بس! راستی کجاست آن مبادی علمی که ایشان به آنها اعتماد کرده و تحقیق نموده‌اند؟ و کجاست رسالت مقدس وحدت؟! [1]

موانع اتحاد و انسجام اسلامی

به طور یقین، اتحاد مسلمانان که مایهٔ قدرت و شوکت اسلام به حساب می‌آید و همچون خاری بر چشم مستکبران جهان است؛ بدون موانع نخواهد بود؛ واکنش و عکس‌العمل‌های سخت طغیان‌گران دنیا با برنامه‌ریزی دقیق و درازمدت، ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمانان و کم‌رنگ‌ساختن ارزش‌های اسلامی را همراه خواهد داشت.
شناخت، شناساندن و تلاش‌نمودن در جهت رفع این موانع از سوی علما و اندیشمندان مسلمان، امری ضروری است. بی‌توجهی به آن خسارت عظیمی بر پیکرهٔ اسلام وارد خواهد ساخت؛ چنان‌که مسلمانان از جهت بی‌تدبیری رهبران و کوتاهی عالمان و اندیشمندان خویش در طول تاریخ ضربه‌ها خوردند و سال‌ها سوختند.
موانع اتحاد به دو دسته تقسیم می‌شود: ۱. موانع اخلاقی؛ ۲. موانع سیاسی و اجتماعی.
 موانع اخلاقی
 در حقیقت، اخلاق فردی و اجتماعی صحیح اسلامی، پایه‌های وحدت را مستحکم و صفات زشت و رذیله و بنیادهای آن را فرو می‌پاشد.
بررسی این عنوان در این مقالهٔ مختصر نمی‌گنجد؛ اما به نکات چند بر آن اشاره خواهد شد:
  1. هواپرستی: در بسیاری از موارد، سبب اختلافات افراد و گروه‌ها می‌شود؛
  2. محبت دنیا: «حب الدنيا رأس كل خطية»؛
  3. تعصّب و قوم‌پرستی: تعصبات شخصی و گروهی از جمله موانع مهم اتحادند؛[2]
  4. تکبر و خودپسندی: شرط پایداری و دوستی و برادری و وحدت، احترام طرف مقابل است و انسان متکبر عکس این را می‌طلبد؛
  5. حسادت: کینه‌توزی و بدگمانی و حس انتقام‌جویی نیز از موانع مهم اتحادند؛
  6. عدم فهم صحیح دین: کج‌فهمی و دور شدن مسلمانان از حقیقت معارف اسلامی و آزاداندیشی، بزرگ‌ترین مانع وحدت است.

موانع سیاسی و اجتماعی اتحاد

۱. عزلت‌گزینی: دین اسلام و آموزهای نبوی صلى‌الله‌عليه‌وسلم اجتماع را مایع رحمت، و پراکندگی را سبب عذاب می‌داند: «مَنْ شَذّ شذّ فِى النار»[3] و نيز رسول اکرم صلى‌الله‌عليه‌وسلم می‌فرماید: «الجماعة رحمة والفرقة عذاب» و مسئولیت‌پذیری و  حضور در اجتماع مسلمانان از لوازم اتحاد است.
۲. حزب‌گرایی و گروه‌گروه‌شدن: این خود مانع اتحاد و انسجام می‌گردد؛
  1. اطاعت‌ نکردن از امیر و زعيم جماعت مسلمانان: خداوند متعال می‌فرماید: «يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأولي الأمر منكم»[4] بعد از درجۀ اطاعت از خدا و پیامبرش، اطاعت امیر و اولی‌الامر و زعمایی که خدامحوری را سرلوحهٔ کار خود قرار داده‌اند، در قرآن مورد تأکید است؛
۴. استعمار: خوی استکباری و روح استکباری هرگز اجازهٔ برتری و عزت مسلمانان را نخواهد داد و همواره مستکبران به دنبال یافتن راهکارهای ضعف حکومت‌های اسلامی می‌باشند و آنها را به جان هم انداخته و زمینهٔ حکومت‌داری را برای خویش فراهم ساخته‌اند؛ چنان‌که مشهور است: «اختلاف بینداز و حکومت کن».

عوامل و اسباب وحدت

در اینجا شایسته است به برخی از عوامل و اسباب مهم و اساسی وحدت نیز اشاره کنیم تا برای طالبان حقیقت و منادیان وحدت، سرلوحهٔ برنامه‌ریزی و اهتمام و اقدام باشد.
۱. ایمان راستین به اسلام و تعالیم قرآن؛
۲. تأسی به سیرهٔ پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وسلم و رواج فرهنگ اخوّت اسلامی؛
  1. آگاهی کامل به دین، دوری از جهل و برداشت‌های انصرافی؛
۴. دوری از هواهای نفسانی؛
۵. تمسک‌جستن به سلف صالح و سیرۀ عملی آنان؛
۶. دوری از ریاست‌طلبی و انگیزه‌های سیاسی غیرشرعی؛
  1. اجتناب از توجه بر امتیازات دنیوی (حسب و نسب، عصبیت‌های قومی و نژادی، تفاخر به مال و ثروت و …)
  2. عدم تأثیرپذیری از دشمنان دین و اتفاقات استعمارگران.
وقت آن‌ است که اتحاد کنیم  / زود آهنگ این جهاد کنیم
آتش اختلاف بسوخت همه/ دوستان رفع این فساد کنیم

راهکارهای تقویت و حفظ وحدت اسلامی

  1. ترویج اصول اسلامی: تبیین و ترویج اصول و ارزش‌های اسلامی مشترک به وحدت اسلامی کمک می‌کند؛
  2. احترام به اختلافات: قبول و احترام به اختلافات فقهی و مذهبی میان مسلمانان به حفظ وحدت کمک می‌کند؛
  3. تشویق به همکاری و تعاون: تشویق به همکاری و تعاون در حل مسائل و مشکلات مشترک به تقویت وحدت اسلامی کمک می‌کند.

نتیجه

با توجه به مطالب یادشده در این نوشته، واضح گشت که اتحاد و اخوّت میان مسلمانان در سراسر جهان، از اهداف و آرمان‌های اصیل اسلام است. یقیناً تنها راز موفقيت مسلمانان، وحدت و انسجام و هم‌دلی و چنگ‌زدن به رشتۀ ناگسستنی قرآن و سنت و پیروی از سلف صالح است.
پس بیدار و فداکار، جنبده و جهنده، آگاه و دانا باشیم، اتحاد و همبستگی، اتفاق و هم‌پارچگی درس هر مکتب و مدرسه‌مان باشد. اگر ما مسلمانان  متحد و منسجم باشیم، یقین است که از تمامی مکرها و بلاهای دشمنان در امان خواهیم بود.
ثبات زندگانی از جهاد است /  صفای بزم هستی اتحاد است
به آن ملت ندارد لطف ایزد / که مردود خودی و در تضاد است
به امید برگشت مسلمانان و جهان اسلام به سوی وحدت و همبستگی.

منابع

  1. قرآن.
  2. ابن تیمیه، شیخ الاسلام، مختصر منهاج السنة، اختصار: الشییخ عبدالله بن محمد الغنیمان، چ دوم، 1426ه.ق.
  3. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسير القرآن العظيم، المحقق: سامي بن محمد سلامة، الناشر: دار طيبة للنشر والتوزيع، الطبعة: الثانية 1420هـ.
  4. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، محقق: محمد زهير بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة، ج3، الطبعة: الأولى، 1422هـ
  5. ترمذی، محمد بن اسماعیل، سنن الترمذي، محقق: أحمد محمد شاكر، الناشر: مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي – مصر الطبعة: الثانية، 1395 هـ.
  6. درویش، صالح بن عبدالله، ترجمۀ عبدالله حیدری: وحدت و شفقت بین صحابه و اهل بیت، بی‌جا، بی‌نا، انتشار توسط سایت کتابخانۀ الکترونیکی عقیده.
  7. شاهین، احمد عبدالهادی، الوحدة الاسلامیة، المکتبة المصریه، طبعة الاولی 1443.
  8. طالقانی، عبدالطیف، ارمغان منبر، کراچی: عثمانی کتب‌خانه، چ2، 1388 ه.ش.
[1] . (درویش، مترجم: حیدری: بی‌تا: 19ـ 20)
[2] . ر. ک. شاهین، 1443: 50 ـ 56)
[3] . (ترمذی:رقم 2167، باب ما جاء فی لزوم الجماعة)
[4] . [نساء:59]
بخش قبلی | پایان
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version