هنگامیکه مرزبان حیره (آزادبه) فرار کرد، خالد رضياللهعنه به سرزمین حیره رفت، اهالی آن دیار با دیدن خالد و سپاه اسلام، در خانههای خویش سنگر زدند و از بالا لشکر اسلام را نظارت میکردند.
خالد رضياللهعنه ابتدا آنها را بهسوی اسلام دعوت داد؛ ولی آنها آن را نپذیرفتند؛ سپس آنها را برای دادن جزیه به حکومت اسلامی دعوت داد؛ ولی بازهم آنها اِباء ورزیدند، تا اینکه نبرد و کاروزار جنگ را برای آنها پیشنهاد نمود، آنها نیز آن را پذیرفتند و آماده شدند.
خالد رضياللهعنه برای این جنگ فرماندهان مختلفی را تعیین نمودند که یکی از آنها شخصی بهنام «ضرار ابن ازور» بود، هنگامی که او متوجه شد که اهالی «حیره» از بالای خانهها و معابدشان بهسوی مسلمانان سنگ پرتاب میکنند او نیز به گروه خویش دستور داد تا به طرف آنها تیراندازی نمایند.
مسلمانان نیز جنگ را شروع نمودند و تیراندازی کردند که بالآخره توانستند تمام خانهها، ساختمانها و معابد آنها را تحت تصرف خویش درآورند.
مذاکرهی اهل حیره با خالد رضياللهعنه
بسیاری از اهالی حیره کشته شدند و کسانیکه زنده ماندند به مسلمانان گفتند که ما را پیش خالد رضياللهعنه ببرید، میخواهیم با او مذاکره نماییم.
مسلمانان، آنها را نزد حضرت خالد رضياللهعنه بردند، ایشان همه را مورد توبیخ و سرزنش قرار دادند و خطاب به آنها فرمودند: «وای بر شما! نمیدانم که شما چه ملتی هستید؟! اگر عرب هستید؛ پس چطور نسبت به عرب نفرت و کینه نشان میدهید؟ اگر عجم هستید؛ پس چطور از عدل و انصاف دوری میکنید؟ لذا یکی از این سه راه را انتخاب کنید: یا مسلمان شوید، یا جزیه پرداخت کنید و یا هم آمادهی جنگ شوید؛ ولی این را بدانید! به خدا قسم، ما با چنان سپاهی بهسوی شما آمدهایم که مرگ برای آنها عزیزتر از زندگی به نزد شماست.»
سرانجام، اهالی «حیره» پرداخت جزیه را پذیرفتند و بر «صدوهفتادهزار» درهم با خالد رضياللهعنه صلح کردند و هدایایی هم به او تقدیم کردند؛ چنانچه شرح صلحنامه درج ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحيم. هذا ما عاهد عليه خالد بن الوليد عديا وعمرا ابني عدي وعمرو بن عبدالمسيح وإياس بن قبيصة وحيري بن أكال وهم نقباء أهل الحيرة ورضي بذلك أهل الحيرة وأمروهم به وعاهدوهم على تسعين ومائة ألف درهم تقبل في كل سنة جزاء عن أيديهم في الدنيا رهبانهم وقسيسيهم وجماعتهم إلا من كان غير ذي يد حبيسا عن الدنيا تاركا لها وسائحا تاركا للدنيا وعلى المنعة فإن لم يمنعهم فلا شيء عليهم حتى يمنعهم وإن غدروا بقول أو فعل فالذمة منهم بريئة وكتب في شهر ربيع الأول سنة اثنتي عشرة.»
(بهنام خداوند بسیار بخشنده و زیاد مهربان، این عهدوپیمانی است که خالد رضياللهعنه با عدی و عمرو (دوپسر عدی) و عمرو ابن عبدالمسیح و ایاس ابن قبیصه و حیری ابن اکال نمایندگان اهل حیره بسته نموده است و مردم حیره نیز به این صلح راضی شدهاند و همه را به پایبندی به این صلح و پرداخت کردن «صدونودهزار درهم» [و در روایتی صدوهفتادهزار درهم] امر کردهاند و این جزیه هر سال از دستان خودشان و از دستان کشیشها و گروهشان به عنوان جزاء قبول میشود؛ البته برخی افراد از پرداخت آن معاف میباشند که عبارتند از: کسانیکه قدرت ندارند و صاحب چیزی نمیباشند، جهت دوری از دنیا خویشتن را قید و محبوس قرار دادهاند و بر جنگجویان مسلمان لازم است که مردم حیره را حفاظت نمایند؛ چنانچه اگر برای حفاظت و دفاع از آنها اقدام نکردند، دراینصورت آنها نیز میتوانند چیزی برای مسلمانان پرداخت نکنند. اگر اهل حیره با گفتار یا کردار خویش، درمقابل اهل اسلام خیانت کردند، ذمهی مسلمانان نیز از آنها بری میباشد. این پیمان و صلح در ماه ربیع الأول، سال دوازده هجری قمری تحریر گردید.)