نویسنده: محمدالافغانی

آیت:

دَعوَاهُم فِیهَا سُبحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُم فِیهَا سَلامٌ وَ آخِرُ دَعوَاهُم أَن الحَمدُلِلَّهِ رَبِّ العَالَمِینَ. [یونس: 10]
ترجمه:… دعای بهشتیان در بهشت «سبحانک اللهم» است؛ و «خوش باد!» گویی آنان (خدا و فرشتگان و اهل بهشت) «سلام»؛ و پایان دعای شان این است: «الحمد لله رب العالمین».

حدیث:

«عن عبدالله بن عمر (رضی‌الله‌عنه) أن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) أمر بإخراج زکاة الفطر أن تؤدی قبل خروج الناس إلی الصلاة». ترجمه: از عبد الله بن عمر (رضی‌الله‌عنه) روایت است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) دستور داد تا صدقه­ی فطر، پیش از آنکه مردم به نماز بروند، پرداخت گردد.» (المسند الصحیح 986)

داستان:

شیخ محمد عریفی، قصه می‎کند که: باری جوانی نزدم آمد و حکایت یک دوستش را گفت. او گفت: یکی از دوستانم در یکی از وب­سایت­های مستهجن  غربی وارد شده، برای پنج سال، در ازای 500 دلار عضویت گرفت و شرط گذاشت تا هر کلیپ جدیدی که به دست می‎آورند باید به او بفرستند. همین­طور هم شد. او پیش دوستان و همکارانش به خود می‎بالید که تازه‎ترین و داغ­ترین کلیپ­ها و تصویرها را دارد و آن­ها را، بعد از آنکه دانلود می‎کرد به بعضی دوستانش نشان می‎داد. همه شان از وی خواستند تا لینک وب­سایت را به آن‎ها بدهد تا سابسکرایب کرده، در آن عضو شوند. به آن‎ها گفت، نیازی نیست شما هزینه کنید، من خودم رایگان، برای شما یک گروه ایمیلی می‎سازم؛ از طریق آن هرچه به نشانی من بیاید، همزمان به شما نیز خواهد آمد. به همین منوال، صد ایمیل برایش جمع شد و گروه ساخت و هر یک از دوستانش هم می‎توانست تا هر قدر از دوستانش را که می‎خواست به گروه اد/اضافه کند. شش ماه گذشت و آن دوست جوانم وفات کرد. دوست آن جوان، به شیخ عریفی گفته، افزود: تا الان، هر بار که ایملیم را باز می‎کنم، می‎بینم یک پیام از نشانی دوست مرحومم برای من آمده است: همین‌طور برای همه دوستان گروه­اش؛ این قضیه هربار مرا وامی‎دارد تا به گناهانی فکر کنم که همواره به کارنامه­ی دوستم افزوده می‎شود. برای همین، به مرکز وب­سایت ارتباط برقرار کرده، ماجرای دوستم را برا شان شرح دادم و از ایشان خواستم تا حساب دوستم را پاک کنند؛ در جوابم گفتند، هنوز فقط چهار سال از قرارداد دوست تان گذشته، ما نمی‎توانیم آن را مسدود کنیم چون او پول پنج سال را پرداخته است و برای همین، متأسفیم و همچنان به حسابش کلیپ و تصویر خواهیم فرستاد؛ ولی اگر خیلی اصرار دارید باید «پسوردش» را داشته باشید. طبعا، من «پسورد» ایمیل دوستم را نداشتم. سر انجام درخواستم را قبول نکردند. بیشتر تلاش کردم تا قانع‌شان کنم: شماره تماس و نامم را داده، گفتم مسؤولیت­اش هرچه باشد، با من. بازهم قبول نکردند. باری، مادر آن دوست مرحومم، خواب دید که گروهی سگان گلاب به روی تان! می‎آیند و بر قبر دوستم می‎شاشند. او این خواب را برای مادرم تعریف کرده بود، و من با توجه به داستانی که بالا گفتم، خواب را تعبیر کردم و از مادرم خواستم تا به مادر دوستم بگوید که: آن خواب، شیطانی‌ست و باید به خداوند پناه ببرد. به مادرش این طور گفتم تا دق نکند و جیگرخون نشود. جناب شیخ! حالا چه کار کنم؟ شیخ عریفی، در پی بخش و پخش کارهای نامشروع و کردار نااخلاقی در میان توده­ها و [خصوصا] در میان دوستان؛ و این را از یادبردن که گناه [عمل به] آن و گناه تمام کسانی که به آن کار می‎پردازند، تا روز قیامت بر پرونده­ی صاحبش افزوده می‎شود؛ بیم داد.

حکمت:

هرکه آغاز سوزانی داشته، پایان درخشانی خواهد داشت.

دعاء:

«رب اغفر لي و لوالدي و لمن دخل بیتي مؤمنا و للمؤمنین و المؤمنات و لا تَزِدِ الظالمین إلا تبارا».
ترجمه: پروردگار! از سر گناهان من، پدر و مادرم، هرکس که با ایمان وارد خانه­ام می‎شود، و [نیز] تمام مردان و زنان مؤمن، درگذر؛ و بر کژ روان و کژ نهادان جز سیه­روزی مبار!

درس:

یکی از معیارها و مقاییس موفقیت در زندگی­ات، این است که: بدانی چند تا دل را خوشحال کرده‎ای. پس از همین اکنون، برای کاشتن گل امید و خوشحالی در دل آدم­ها، تلاش کن؛ که گُلِ سعادتت پربار باد! در نهایت، درخواهی یافت که تا پایان رمضان سال آینده، خدا را نیز خوشنود کرده‎ای.
باری، از خودت بپرس: در سالی که دارد به پایان می‎رسد، چند دل را توانسته‎ای شاد کنی؟
بخش قبلی | پایان
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version