نویسنده: ابوجریر

عوامل تأویل نادرست

(بخش چهارم)

عوامل آن:

فضای خطرناکی که در رابطه به تأویل نادرست وجود دارد به اثر بعضی عوامل می‌باشد که می‌توان آن‌ها را واضح ساخت.
الف: وجود مفاهیم غلط و تأثیر آن در فهم دقیق از اسلام
در هر جامعه مفاهیم خاصی حاکم می‌باشد و انسان‌ها در روش زندگی از آن متاثر بوده، چه در معاملات باشد و چه در استنباط احکام از قرآن و سنّت؛ لذا این مفاهیم غلط را اساس گذاشته، نصوص را طبق موافقت آن، تاویل نادرست می‌کنند که اکنون این عمل به اوج گمراهی رسیده است و اگر سیری به زندگی صحابه کنیم، حالتی را نمی‌یابیم که مفاهیم غلط را اساس گذاشته و نصوص را طبق موافقت آن تاویل کنند؛ زیرا صحابه متأثر از کدام دید و فرهنگی نبودند؛ بلکه برای فهم نصوص، فقط شریعت را معیار می‌گرفتند؛ اما تعداد زیادی از  مسلمان‌ها بدون اینکه خود را از قید مفاهیم غلط مانند: دموکراسی، منفعت‌گرایی و نشنلستی، تعیین نمودن خیر و شر و امثالهم آزاد کرده؛ بلکه با آن میل داشته، دنبال فهم و تطبیق اسلام می‌روند که بدون شک این مفاهیم غلط‌شان بالای برداشت از فهم در اسلام تأثیر دارد.
ب: زبان عربی
مجموعۀ نصوص به زبان عربی دوران جاهلیت آمده و این عربی دوران جاهلیت طی مدت طولانی تغییر نموده است مثل اینکه «صَبرَ» در عربی جاهلیت، بستن یا بسته کردن را می‌گفتند؛ ولی اکنون در عربی فعل «تحمل» را گویند و به این شکل دیگر لغت‌ها و اصطلاحات نیز تغییر نموده است؛ پس برای فهم دقیق از اسلام ضروری است تا همان عربی دوران جاهلیت را معیار گرفت؛ چنانچه برای فهم صحیح و دقیق از دین، باید لسان «سانسکرت» را آموخت نه فارسی را.
د: فهم اصحاب خلق عظیم (دین عظیم)
برای فهم دقیق از اسلام ضرور است تا فهم و دید صحابه را در مورد قرآن شریف و سنّت رسول مبارک بفهمیم؛ زیرا قرآن کریم در موارد واقیعت‌های زندگی آن‌ها بحث و حکم کرده و آن‌ها از دید و فهم به اسلام نزدیک‌تراند، طوری که در مورد آیۀ شریفۀ و «انه لعلی خلق عظیم» ابن عباس می‌گوید که هدف از خلق عظیم عبارت از دین عظیم است؛ زیرا همۀ مردم از اخلاق نیک پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌دانستند؛ لذا نیازی به بیان اخلاق پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم در قرآن نبود؛ بلکه هدف از کلمۀ خلق عبارت از دین است و امروز این آیت شریف به منظور توجیه معیار گرفتن اخلاق مورد استناد قرار می‌گیرد.
ج: شناخت واقعیت و ربط نص با آن
اسلام آمده تا بالای واقیعت‌ها تطبیق شود و این واقیعت‌ها در زندگی پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و صحابه به شکل واضح دیده می‌شود؛ لذا برای تطبیق یک نص ضروری است تا واقیعتی که نص بالای آن تطبیق می‌شود درست شناخته شود و بعداٌ ارتباط درست بین نص و واقعیت صورت گیرد در غیر آن خود را اجازه خواهیم داد، تا کفار را خلاف حکم الله تبارک‌وتعالی به دوستی خویش بگیریم و پارلمان را به شورا توجیه کنیم و تاکید هم کنیم که اسلام را تطبیق می‌نماییم.

نتیجه گیری

از مجموع آنچه گذشت فهمیده می‌شود که تطبیق همه‌جانبۀ اسلام نیاز به فهم دقیق احکام، افکار و مفاهیم اسلامی دارد؛ اما در قرآن تمام آیات چنان واضح نیست که همۀ امت آن را بدانند و ضرورت به تأویل آن‌ها می‌باشد که آن هم به دو نوع است: تأویل درست و تأویل نادرست یا غلط و کسانی‌که راسخ اندر علم‌اند، در تأویل ِآیات به تكلّف و از سرِ اغراض ِپلید سخن نمی‌گویند؛ بلکه نیت آنان همواره حق‌جویی و حق‌گویی است و به تأویل درست آیات شریف می‌پردازند و برخی دیگری که در دل‌های‌شان زیغ و کجی است به نیت فتنه‌انگیزی و گمراه ساختن مسلمانان به تأویل غلط روی می‌آورند. و من الله التوفیق
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version