نویسنده: شکران احمدی

نقش خانواده در تربیت فرزند

بدون ‌شک تعلیم و تربیت دو بال ترقی و پیشرفت هر جامعه و فرهنگ می‌‌باشد که بدون نظام آموزشی و تربیتی، به‌هیچ جایگاهی از رشد و تکامل نخواهند رسید. در واقع نظام آموزش و پرورش نیازمند معلمان و مربیانی است که راز و رمز تعلیم و تربیت را بدانند و خود را به صفات ارزشمند و والای علم و دانش بیارایند تا بتوانند بر دانش‌آموزان اثر مثبت گذاشته و نتایج مطلوبی به‌دست آورند؛ از آنجا که جامعۀ ما نیاز مبرمی به مربیان و معلمان شایسته و والا دارد، در گام نخست پرورش خانگی برای رسیدن به جامعة بهتر لازمی است؛ لذا پدر و مادر مسئول سلامت و رشد جسمی و روحی و مهم‌ترین عامل سعادت و شقاوت فرزندان خود هستند؛ هرچند آنان در این زمینه سرمایه‌گذاری و تلاش بیشتری کنند، نتیجه و ثمرة آن را در آینده بیشتر خواهند دید که حساس‌ترین وظیفة پدر و مادر در برابر فرزندان‌شان تربیت صحیح آنان احساس می‌شود.
اسلام شخصیت آیندۀ کودک را مرهون تربیت، پرورش و مراقبت پدر و مادر می‌داند و یکی از مسایل مطرح‌شده در اسلام، مسئلۀ تأثیر والدین در تربیت فرزندان است که در نظر قرآن و اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد. به‌هرحال قرآن‌کریم هر مرد و زن مسلمان را مؤظف گردانیده است تا از خانواده‌های‌شان حفاظت کرده و اعضای آن‌ها را خوب تربیت کنند، آنجا که می‌فرماید: «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا» [تحريم: 6]؛ (اي مؤمنان! خود و خانوادة خويش را از آتش دوزخ بر كنار داريد.) حضرت علی رضی‌الله‌عنه در تفسیر «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا»؛ می‌فرماید: «علِّموا أنفسكم وأهليكم الخير وأدِّبوهم» [الحاكم في مستدركه: ۲/۵۳۶] «یعنی خیر و نیکی را به خود و خانوادة خود بیاموزید».
برخی از پدران، کوچک‌ترین توجهی به تربیت فرزندان‌شان ندارند و آنان را به‌حال خود رها می‌کنند تا هرگونه خواستند رشد نمایند؛ چنین می‌پندارند که تنها مسئولیت آنان تهیۀ خوراک، پوشاک و مسکن فرزندان‌شان است. یکی از روشن‌ترین اشتباهات تربیتی این است که اولیاء، نسبت به اعمال و اصلاح اخلاقی کودکان بی‌توجه هستند و تنها زمانی به فکر آن می‌افتند که فرزندان‌شان در خطر افتاده باشند؛ آنگاه در تکاپوی راه علاج و درمان می‌افتند. امام غزالی رحمه‌الله می‌نویسد: «اگر کودک، در آغاز رشدش مورد  بی‌توجهی قرار گیرد، اغلب بداخلاق، دروغ‌گو، حسود، راهزن، سخن‌چین، کله‌شق، گستاخ، پرده‌در و پُررو بزرگ خواهد شد؛ ولی با تربیت درست از همۀ این رذالت‌ها رهایی خواهد یافت و محافظت خواهد شد». [احیاءالعلوم: 3/65]
زمانی بود که اگر انسان در تعلیم و تربیت فرزندان دچار غفلت می‌گردید، احتمال به‌فساد کشیده شدن فرزندان کمتر بود؛ چون عوامل فساد چندان فراگیر نبود و محیط‌های خوبی نیز وجود داشت. اما امروزه چنین نیست، بسیاری از عوامل فساد و گناه که قبلا در تصور هیچ‌کس  نمی‌گنجید، امروزه هرکوی و برزن را فرا گرفته و به‌راحتی می‌توانند درب هر خانه‌ای را باز نماید. به‌راستی لحظه‌ای غفلت، فراموشی، بی‌توجهی و سهل‌انگاری در امور فرزندان و نواسه‌‌ها جامعه و آینده را با خطر جدی مواجه می‌سازد؛ بنابراین، بازگشت و توجه خاص به فرامین اسلام تنها راه نجات از منجلاب این نوع فتنه‌ها و فسادها است.
از دیدگاه دین مبین اسلام تربیت، مجموعة روش‌هایی است که از ابتدای تولد و حتی قبل ‌از تولد باید آن را به‌کار برد تا به وسیلۀ پرورش و پروراندن استعدادهای نهفته در وجود انسان، رشد و نمو لازم را پیدا نموده و در مسیر تکامل قرار گیرد، یکی از تعهدات و مسئولیت‌هایی که خداوند متعال آن را بر دوش انسان‌ها به‌ویژه مؤمنان قرار داده، این است که خود و خانوادۀ خود را از عذاب جهنم نجات دهند و دستور می‌دهد که به فکر تربیت و نجات فرزندان خود بودن، یکی از وظایف بسیار مهم و سنگین ماست و این را بدانیم که اگر فرزندان ما صالح و نیک‌کردار شدند، برای ما صدقۀ جاریه و سبب نجات خواهند بود؛ و فرزند صالح بهترین دست‌آورد زندگی به‌حساب می‌آید، فرزندان خود را به نحوی تربیت کنیم که هم به‌درد ما و هم به‌درد جامعه و اجتماع بخورند.

خانواده و نقش آن در تربیت کودک

کودک تحت تأثیر خانوادۀ خویش قرار دارد و از آن اثر می‌پذیرد؛ بنابراین، خانواده می‌تواند هم سازنده باشد و هم تباه‌کننده. محیط خانواده همچون دانشگاهی است که در آن درس زندگی، انسانیت و اخلاق و یا ضد این‌ دو داده می‌شود و کودک از پدر درس اقتدار، انضباط، اخلاق، شجاعت، سخاوت و درس حیات اجتماعی می‌آموزد.
امام ابن‌قیم رحمه‌الله درحالی‌که اهمیت نقش خانواده را در تربیت کودک مورد تاکید قرار می‌دهد، می‌گوید: «وأكثر الأولاد إنما جاء فسادهم من قبل الآباء وإهمالهم لهم وترك تعليمهم فرائض الدين وسننه فأضاعوهم صغارا فلم ينتفعوا بأنفسهم ولم ينفعوا آباءهم كبارا» [تحفة المودود بأحكام المولود ص: 126]؛ (انحراف و فساد بیشتر فرزندان توسط پدران صورت می‌پذیرد؛ چون پدران نسبت به تربیت فرزندان بی‌پروا و کم‌توجه‌اند و واجبات دینی و وظایف اخلاقی را به آنان  نمی‌آموزند و در خردسالگی آنان را از دست می‌دهند، چنین فرزندانی نه برای خود نفع و خیری دارند و نه در بزرگ‌سالی برای پدرشان.)
بنابراین، پدر و مادر هر دو در تربیت فرزند نقش دارند؛ اما نقش مادر در تربیت و رفتار کودک و وابستگی فرزند به مادرش به‌مراتب بیشتر از پدر است. چون فرزند درس زندگی، عشق و محبت را از مادر می‌آموزد و طبیعی است که مادر می‌تواند در تربیت فرزند تأثیر به‌سزایی داشته باشد، اگر تاریخ را ورق بزنیم می‌بینیم که مادران بزرگ و مربی در پرتو تربیت، توجهات، دعا و نیایش خود فرزندان بزرگی به جامعۀ بشریت تحویل داده‌اند؛ مادرانی که دارای اخلاق و سیرۀ نیک بوده‌اند و همواره بر فرزندان‌شان تأثیر گذاشته‌اند. خطاهایی که مادران در مغزهای کودکان ترسیم نموده‌اند دست روزگار نتوانسته آن‌ها را از بین ببرد.
علامه اقبال لاهوری رحمه‌الله در مورد نقش مادران چنین  می‌سراید:
کودک هر آنچه دارد از آغوش مادر است            گر زشت باشد او اگر نیک اختر است
رفتار مادر از پی سرمشق کـودکان              بهتر ز هر کتاب و ز هرگونه دفتر است
علامه قاری محمد طیب رحمه‌الله (رئیس اسبق دارالعلوم دیوبند) می‌فرماید: «نخستین مدرسه برای تربیت فرزند آغوش مادر است. مرحلة تربیت پدر بعد از زمان شعور کودک آغاز می‌گردد. اگر مادر دارای علم، نیکی، تقوا و دیگر صفات خوب باشد، فرزند نیز تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد و رفته‌رفته با همین صفات متصف می‌گردد؛ اما اگر دامن مادر از خوبی‌ها خالی باشد فرزند نیز محروم می‌شود» [خطبات: 3/486]
یکی از نکات مهم این است که والدین سعی کنند محیط خانواده را مرکز دین، اخلاق، صفا و صمیمیت بگردانند؛ چرا که محیط خانواده بر فرزندان تأثیر می‌گذارد، اگر فرزند با شکیبایی رشد کند، بردباری را می‌آموزد؛ و اگر با تشویق رشد کند اعتماد و اطمینان را می‌آموزد؛ اگر با توافق رشد کند دوست‌داشتن را می‌آموزد؛ اگر با تایید رشد کند هدف زندگی را می‌آموزد؛ اگر با صداقت رشد کند، حقیقت را می‌آموزد؛ اگر با اطمینان رشد کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می‌آموزد؛ و اگر با دوستی و محبت رشد کند زندگی در دنیای امن را می‌آموزد. ازاین‌رو، محیطی که نوزاد در آن به‌دنیا می‌آید، بسیار تأثیرگذار است. اگر محیط خانواده سازگار نباشد تلاش‌ها و آرزوهای والدین بیهوده است؛ زیرا که خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می‌رود دیوار کج.
همچنین ناگفته نباید گذاشت که ارتباط صمیمانۀ والدین با یک‌دیگر در اصلاح و تربیت روحی و روانی فرزندان تأثیر به‌سزایی دارد. ضرور است والدین از اختلاف بپرهیزند و محبت یک‌دیگر را لازم بگیرند و یکدیگر را با کلمات احترام‌آمیز صدا کرده و نزد فرزندان از یک‌دیگر به‌خوبی یاد کنند.

تربیت از چه زمانی آغاز گردد؟

آنچه دین مقدس اسلام به ما تعلیم  می‌دهد این است که قبل از تولد فرزند به فکر تعلیم و تربیت وی باشیم. در حدیث آمده است که هرگاه والدین با هم نزدیک شوند، این دعا را بخوانند: «اللهم جنبنا الشیطان وجنب الشیطان ما رزقتنا»؛ [بخاری: ۳۲۷۱] (بارالها، شیطان را از ما دور گردان و آنچه را که به ما عنایت می‌فرمایی، شیطان را از وی دور گردان.) خداوند متعال به برکت این دعا فرزندشان را از اثرات شیطان محفوظ می‌دارد؛ پس معلوم شد که والدین باید به فکر تربیت اولاد، حتا قبل از به‌دنیا آمدن آنان باشند و بعد از اینکه فرزند به دنیا آمد از همان لحظات اول مواظب تربیت وی باشند؛ چه‌بسا انسان از مهد تا لحد نیازمند اصلاح و تربیت است.

اصول تربیت تا سنین هفت سالگی

اولین سخنی که در ذهن کودک جا می‌گیرد،  باید نام خداوند و نام پیامبر اکرم صلی‌الله‌علبه‌وسلم باشد؛ چراکه اولین چیزی که به کودک آموخته می‌شود فوراً در ذهن وی ترسیم می‌شود، گرچه در فهم او نمی‌آید و نمی‌داند؛ ولی در ذهن وی نقش می‌بندد.
اما اینکه با چه وسیله‌ای نام الله متعال و رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را در ذهن کودک حک کنیم؟ می‌توان این کار را با اذان و اقامه انجام داد؛ زیرا کسی که در گوش او اذان و اقامه گفته شده، نمی‌تواند اسلام را اشتباه بداند و بگوید دین اسلام غلط است. برای اذان و اقامه، امام یا مؤذن لازم نیست؛ بلکه هرکسی که کلمات اذان و اقامه را صحیح بخواند می‌تواند این کار را انجام دهد.
والدین مؤظف‌اند که نام خوبی برای فرزندان خود انتخاب نمایند. نامی که با معنا و مفهوم والای اسلامی باشد. نام کوتاه و پرمحتوا؛ چون اسم بر مسمی تأثیر می‌گذارد، رسول الله علیه‌السلام می‌فرماید: «تسموا بأسماء الأنبياء، وأحب الأسماء إلى الله عزّوجل: عبدالله، وعبدالرحمن» [الأدب المفرد للبخاري: 3/‌ 201]؛ (نام‌های انبیا را برای کودکان خود انتخاب کنید و پسندیده‌ترین نام‌ها نزد خداوند عبدالله و عبدالرحمن است.) بهتر است که نام‌گذاری توسط افراد نیک و صالح انجام گیرد.
یکی از حقوق فرزندان «پسر» بر والدین این است که او را ختنه کنند. بهترین زمان برای ختنه روز هفتم است؛ البته اگر در روز هفتم میسر نشد، تا قبل از بلوغ اشکالی ندارد. زمانی که زبان کودک باز شد و خواسته‌اش را از والدین طلب می‌نمود، بر والدین لازم است که از همان اول، «کلمۀ طیبه» را به کودک بیاموزند؛ زیرا کودکان نقال هستند بگونه‌ای که هرچه را بشنوند، آن را تکرار می‌کنند و نقل می‌دهند و از آن الگو می‌گیرند، و با کلمۀ طیبه  نه‌تنها ایمان کودک محفوظ می‌ماند؛ بلکه محکم می‌شود و تخم تربیت اسلامی در وی کاشته می‌شود.
از سن «سه» تا «هفت» سالگی، این مرحله از عمر کودک زمانی است که کودک در حال حرکت به‌سوی فهم و شعور است و شعور کمی در وجود او دریافت می‌شود که دنیا چیست؟ خانۀ من، پدر من، مادر من، برادران و خواهران من چه کسانی هستند؟ و نیز بعضی از افراد فامیل را می‌شناسد؛ لذا اولین مسئولیت والدین در قبال فرزند تربیت و پرورش جسمانی کودک بوده و بعد از آن نوبت تربیت ایمانی، روحانی و اخلاقی کودکان است که تا سن «هفت» سالگی پایه‌گذاری و بنیادنهی می‌شود.

کودکان امروز آینده‌سازان جامعۀ فردا

باید دانست که همین کودکان هستند که آیندۀ ملت‌اند و سرپرستی خانواده را به‌عهده می‌گیرند و نمودار خوبی، خرابی، خوش‌نامی و بدنامی یک خاندان هستند؛ و در واقع کودکان، بنیاد و اساس جامعه هستند؛ به همین جهت قرآن‌کریم و احادیث پیامبر گرامی اسلام راهکارهای عدیده و واضح بیان کرده و به تربیت آنان راهنمایی کرده است و آنان را نعمت‌های ارزش‌مند و گران‌بهای خداوند دانسته است؛ چراکه کودکان نعمت خداوند‌اند که ارزانی داشته است. اگر در رابطه با فرزندان‌مان غفلت کنیم نتایج آن را در دنیا خواهیم دید و این نور چشمان و جگرگوشه‌های‌مان در همین دنیا برای‌مان عذابی خواهند بود.
حضرت مفتی محمد شفیع رحمه‌الله در تفسیر معروفش «معارف‌القرآن» تحت آیۀ: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ» [إسراء: 31]؛ می‌فرمایند: «عدم توجه به تعلیم و تربیت اخلاقی فرزندان و بی‌مهار گذاشتن آنان در محیط بی‌دینی، نوعی قتل محسوب می‌شود و این بدیهی است که اگر به تعلیم و تربیت فرزندان توجه نشود، تو گویی از نظر معنوی و عقیدتی آنان را کشته‌ایم؛ بنابراین، کسی‌که فرزند خود را در دوران کودکی مؤدب و مهذب می‌سازد و او را به افعال ستوده و اعتقادات پسندیده و راه روش‌های درست و زیبا عادت می‌دهد، قطعاً او بدین‌ وسیله به فضیلت و برتری دست یافته و به محبت، کرامت و نهایت سعادت و سرفرازی نایل شده است. [معارف‌القرآن: ۴/۲۴۷]

پدر صالح و فرزندان ناصالح؛ چرا؟

در بسیاری از خانواده‌ها دیده می‌شوند که پدر و مادر خیلی پرهیزگار و جزء بندگان نیک، بلکه اولیاءالله هستند؛ ولی فرزندان آنان فاسد و در تباهی هستند؛ چرا؟ به این خاطر که به تربیت آنان توجه نکرده‌اند آنان تباه و برباد شده‌اند، اگر به‌دقت بنگریم در این عصر بسیاری از پدران و مادران از سوی فرزندان ناراحت و پریشان هستند و این ناراحتی و پریشانی خودبه‌خود نیامده؛ بلکه چون اولیاء از تربیت فرزندان خود غفلت کرده‌اند و به تربیت آنان توجه  نکرده‌اند؛ نتیجه‌اش همان است که مشاهده می‌شود. پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم در رابطه با تربیت فرزندان به یکی از صحابه تاکید و توصیه فرمودند: «ولا ترفع عنهم عصاك أدبا وأخفهم في الله.» [المسند للإمام أحمد بن حنبل 5/ 477]؛ (عصای ادب را از آنان دور نکن و همواره از خداوند بترسان.) یعنی رعب و سیاست پدر، باید در زمینۀ تربیت و ادب آنان حفظ شود، فرزندان را نباید آزاد رها کرد وگرنه شکار شیطان می‌شوند.

توصیه‌های تربیتی

  1. به حرف فرزندانت گوش بده! وقتی که فرزندت می‌خواهد با تو صحبت کند گفته‌اش را به دیوار مکوب و به او بی‌توجهی نکن. او می‌خواهد احساسات و دغدغه‌ها و رنجش‌هایش را با تو درمیان گذارد. نه‌تنها با گوش‌هایت، بلکه با تمام وجودت گوش بده، زمان صحبت با فرزندت خواندن و تماشای تلویزیون را کنار بگذار و به کودکان نگاه کن.
  2. به فرزندت احترام بگذار! کودک برای رشد و تقویت شخصیت‌اش به احترام نیاز دارد، اگر این شخصیت مورد بی‌توجهی قرار گیرد در آینده کودک از موفقیت و پیروزی محروم خواهد شد؛ چون احساس حقارت و پستی می‌کند.
  3. فرزندت را تشویق کن! فرزندت را مورد تشویق قرار بده؛ اما در این مورد زیاد مبالغه نکن، همیشه نگو: تو از هر نظر خوبی، تو خیلی جذابی، تو از فلانی بهتری و… و از بی‌نتیجه کردن تلاش‌هایش بپرهیز؛ مثلاً به او نگو چرا مثل فلانی نمی‌شوی؟ یا تو بچة تنبلی هستی، یا تو همیشه بچة شلوغی هستی، یا اتاقت همیشه نامرتب است، سعی نکن هر خطایی را در لحظۀ وقوع آن فوراً اصلاح کنی؛ بلکه قدری آن را به تأخیر بینداز.
  4. سرزنش را کاهش بده! پدر و مادر ‌باید نظارت و کنترل انعطاف‌ناپذیر و سخت‌گیرانه را بر رفتار کودکان کاهش دهند؛ چون کودک ابزار نیست تا آن را هرطور خواستیم مدیریت کنیم؛ بلکه کودک در امور خویش ابتکار خاص خود را دارد؛ پس چرا او را از لذت ابتکار محروم کرده و جملاتی که قلب وی را جریحه‌دار می‌کند را بر زبان بیاوریم، جملاتی؛ چون: سرت بزرگ ولی بی‌مغز است؛ تو مرد ابله و چشم بسته‌ایی خواهی شد؛ یا بی‌زبان، کودن و….
نظرات‌شان را بشنو! از فرزند باید مشوره گرفت و دربارة کارها، غذاها، درس‌ها و… نظرش را باید شنید و مورد توجه قرار داد.
  1. به آنان اعتمادبه‌نفس را بیاموز! بعضی از کودکان از رویارو شدن با مهمان یا حضور در مکان‌ها و شرایط خاص هراس دارند، بگونه‌ای که حرف نمی‌زنند و آثار شرم و استرس یا لکنت زبان در آنان نمایان است. این بر می‌گردد به روش‌های تربیتی اشتباه و سرزنش‌های پیاپی یا دیگر موارد.
  2. به فرزندت مسئولیت‌پذیری را بیاموز! برای اینکه کودک توان رویارو شدن با زندگی را داشته باشد، ناگزیر باید از خردسالی مسئولیت‌پذیری را به او آموزش داد؛ وگرنه زندگی و فراز و فرودهای آن به وی آسیب می‌زند و او را به تنبلی می‌کشاند و رفته‌رفته او متکی به دیگران بار می‌آید.
  3. از خداوند بترسید و میان فرزندان‌تان با عدالت رفتار کنید! اولیا باید در تقسیم ثروت، هدیه‌دادن و همه چیز میان فرزندان عدالت را پاس دارند تا آنان نیز در آینده به والدین نیکی کنند و مال و ثروت را به بعضی اختصاص ندهند؛ چون این کار به حقد، کینه و دشمنی میان فرزندان می‌انجامد.

نتیجه

این است برنامة اسلام برای آماده‌سازی ایمانی، اخلاقی، پرورش روانی و عقلانی و بالآخره در تربیت جسمی و اجتماعی فرزندان، تا در نهایت با تکیه بر برنامۀ پر محتوا و اتخاذ شیوه‌های کارآمد، از فرزندان امروزی انسان‌هایی شایسته ساخته شود. این است بهترین و کارآمدترین راه‌کار برای اصلاح و هدایت آنان؛ ازاین‌رو، والدین و مربیان باید برای اجرای مأموریت‌های خود اقدام کنند تا اصلاح فرزندان و خانواده‌های‌شان در جوامع اسلامی عملاً تحقق یابد؛ چون اگر در تربیت کودک تمام دستورات اسلامی رعایت شود خانواده و جامعه از سلامت کامل بهره خواهد برد و در راه پیشرفت و ترقی گام خواهد نهاد و سعادت دنیوی و اخروی در پی آن نصیبش خواهد شد و سرانجام به والاترین هدف زندگی مؤمنانه که همان کسب خوشنودی خداوند و دست‌یابی به نعمت بهشت و نجات از آتش جهنم است، نائل خواهد آمد؛ پس اهمیت‌دادن به تعلیم، تربیت و تشخیص راه‌های درست از نادرست و تاثیرات آن‌ها از وظایف هر مربی است تا جامعه‌ای مدرن، متمدن، متدین و پاک داشته باشیم.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version