نویسنده: عبدالحمید گرگیج

خواندن درود، سبب پاکی و رشد درودخوان می‌شود

ابن‌أبی‌شیبه، ابوشیخ و دیگران از ابوهریره (رضی الله عنه) روایت می‌کنند که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «بر من درود بفرستید؛ زیرا درود شما بر من، سبب پاکی شما می‌شود.»
ابن‌ابی‌عاصم از حضرت انس روایت می‌کند که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «بر من درود بفرستید؛ زیرا درود شما بر من سبب کفاره‌ی گناهان‌تان می‌شود و هر کس بر من یک درود بفرستد، خداوند بر او ده درود می‌فرستد.»
حدیث اول بیانگر این است که درود بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) سبب پاکی و تزکیه می‌شود. تزکیه شامل پاکی، برکت و رشد معنوی است، چنان‌که در زکات اموال نیز همین معانی وجود دارند.
حدیث دوم نشان می‌دهد که درود بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) سبب کفاره‌ی گناهان است و کفاره به معنای پاک شدن گناهان و آثار آن‌ها از شخص گناهکار و دفتر اعمالش است.
بنابراین، این دو حدیث دلالت می‌کنند که خواندن درود بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) موجب پاک شدن نفس از گناهان و بدی‌ها می‌شود و به واسطه‌ی آن، رشد و کمالات نفس حاصل می‌گردد. همچنین، با خواندن درود، انسان به تخلیه و تحلیه دست می‌یابد؛ یعنی خالی کردن نفس از رذائل و آراسته کردن آن با فضائل، که کمال و سعادت انسان در گرو همین دو امر است.
از این رو مشخص می‌شود که نفس، با خواندن درود به کمال می‌رسد؛ زیرا این عمل نشان‌دهنده‌ی محبت و پیروی از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و مقدم دانستن او بر سایر مخلوقات است. به همین دلیل، بسیاری از عارفان محقق گفته‌اند: «کسی که مرشد کاملی برای بیعت نیافت، لازم است که به کثرت درود بخواند؛ زیرا خواندن درود برای او به منزله‌ی مرشد کامل است.»
شیخ احمد رزوق از جمله عارفانی است که در ذیلِ قاعده‌ی صد و چهلم به این نکته اشاره کرده است. قاضی اسماعیل در کتاب «الصلاة علی النبي (صلی الله علیه وسلم)» به سند خود از حضرت ابوهریره (رضی الله عنه) نقل می‌کند که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «بر من درود بفرستید؛ زیرا درود خواندن سبب پاکی و طهارت شما می‌شود. از خداوند برای من وسیله را طلب کنید، که وسیله بالاترین درجه‌ی در بهشت است و تنها به یک نفر می‌رسد و من امیدوارم که آن یک نفر من باشم.»

فضایل درود فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم)

اولین و مهم‌ترین عنوان در این‌باره، فرموده‌ی خداوند متعال است که می‌فرماید: «إِنَّ الله وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ ۚ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛ ترجمه: «خدا و فرشتگانش بر (روان پاک) این پیامبر درود می‌فرستند. شما هم ای اهل ایمان، بر او درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید.»
السلام ای قیمتی­تر گوهر دریای جود
السلام ای تازه­تر گلبرگ صحرای وجود
السلام ای آن­که تا از جبهه آدم نتافت
نور پاکت کس نبرد از قدسیان او را سجود
السلام ای آنکه زنگ ظلمت کفر و نفاق
صیقل تیغ تو از آیینه گیتی زدود
السلام ای آنکه ناید در همه کون و مکان
تيز بينان را بجز نور تو در چشم شهود
السلام ای آنکه بهر فرش راهت بافت دهر
طلس را کش زشب کردند تار از روز پود
السلام ای آنکه ابواب شفاعت روز حشر
جز كليد لطف تو بر خلق نتواند گشود
السلام ای آنکه تا بود در محنت سرا
در سرم سود او در جانم تمنای تو بود
صد سلامت می­رسانم هر دم ای فخر كدام
بو که آید يك عليكم در جواب صد سلام
خداوند متعال در قرآن‌کریم احکام بسیاری بیان فرموده‌اند، مانند: نماز، روزه، حج، و غیره و تعریف و توصیف بسیاری از پیامبران را نیز ارائه داده و آن‌ها را مورد اعزاز و اکرام قرار داده‌اند. وقتی حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید، به فرشتگان دستور داد تا بر او سجده کنند. اما در هیچ جایی نفرموده که خود خداوند نیز چنین کاری انجام می‌دهد. فقط در مورد اعزاز و اکرام رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: ابتدا خودم، سپس فرشتگان بر ایشان صلوات می‌فرستند، سپس به مسلمانان دستور داده است که الله و فرشتگان او بر پیامبر درود می‌فرستند و شما نیز بر او درود بفرستید. چه فضیلتی بزرگ‌تر از این که در این امر، خداوند متعال و فرشتگان با مؤمنان شرکت دارند.
کسانی که به زبان عربی آشنایی دارند، درک می‌کنند که آیه با لفظ «إِنَّ» بر تأکید دلالت دارد و با صیغه‌ی مضارع که نشان‌دهندهٔ دوام و استمرار است، آغاز شده است. علامه سخاوی (رحمه الله) می‌فرمایند: «صیغه‌ی مضارع در این آیه شریفه بر استمرار و دوام این امر دلالت دارد که خداوند و فرشتگان وی همیشه بر رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) درود می‌فرستند.»
حضرت قطب الارشاد مولانا محمد عمر سربازی (رحمه الله)، صاحب تفسیر تبیین القرآن، می‌فرمایند: «در این آیه به مسلمانان دستور داده شده است که بر آن حضرت دعا و درود بفرستند و مقام او را بشناسند. اما تعبیر به گونه‌ای است که از طرف خداوند شروع شده که خداوند و فرشتگان نیز بر او درود می‌فرستند. هدف اصلی بیان این نیست که تنها درود خداوند و فرشتگان را بیان کند، بلکه دستور دادن به مسلمانان برای درود فرستادن است، تا شرف و عظمت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در اعتقادات مسلمانان محفوظ بماند. این شخصیت معمولی نیست که خداوند، خالق هستی، و فرشتگان معصوم از درود خواندن بر او افتخار می‌کنند. پس مؤمنان باید بیشتر قدردان احسانات او باشند. این برای مسلمانان بشارت بزرگی است که وقتی بر او درود می‌فرستند، گویی با خداوند و فرشتگان در درود فرستادن برای آن حضرت (صلی الله علیه وآله وسلم) شریک می‌باشند.
صاحب تفسیر روح البیان می‌نویسد: برخی از علما بر این باورند که مراد از درود فرستادن خداوند متعال، اعطای مقام محمود (مقام شفاعت) به آن حضرت است. همچنین، منظور از درود فرستادن فرشتگان، دعا برای ترقّی درجات ایشان و هدف از درود فرستادن امت، استغفار برای ایشان می‌باشد. درود فرستادن مؤمنان نیز به معنای پیروی از آن حضرت و یادآوری اوصاف زیبا و ستایش ایشان است. اعزاز و اکرامی که خداوند متعال برای آن حضرت قرار داده است، به مراتب بالاتر از اعزاز و اکرامی است که حضرت آدم (علیه السلام) با سجده‌ی فرشتگان دریافت کرد. زیرا در مورد اعزاز و اکرام آن حضرت، خود خداوند نیز مشارکت دارد، در حالی که اعزاز حضرت آدم تنها به دستور فرشتگان محدود بود.
عقل دور اندیش می­داند که تشریفی چنین
هیچ دین پرور ندید و هیچ پیغمبر نیافت
***
يصلى عليه الله جل­جلاله
بهذا بدا للعلمين كماله
علما نوشته‌اند که در آیه شریفه، از آن حضرت با کلمه «نبی» تعبیر شده و نه با نام «محمد»، در حالی که سایر پیامبران با نام ذکر شده‌اند. این امر به منظور نشان دادن عظمت و احترام فوق‌العاده‌ی آن حضرت است. در جایی دیگر نیز که آن حضرت (صلی الله علیه وسلم) با حضرت ابراهیم (علیه السلام) ذکر شده، حضرت ابراهیم با نام خود و آن حضرت با لفظ «نبی» بیان شده‌اند، مانند: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ» و در مواردی که نام پیامبر اکرم ذکر شده، مصلحت خاصی مورد نظر بوده است. علامه سخاوی این مضمون را با تفصیل بیشتری بیان کرده است.
باید توجه داشت که لفظ «صلوة» که در آیه فوق ذکر شده و به خداوند متعالی، فرشتگان و مؤمنان نسبت داده شده، یک لفظ مشترک است که در معانی مختلفی استعمال می‌شود و برای مقاصد گوناگونی به کار برده می‌شود، همان‌طور که در کلام صاحب روح البیان آمده است. علما در اینجا معانی متعددی برای «صلوة» ذکر کرده‌اند و در هر مورد، معنایی که مناسب شأن خداوند، فرشتگان و حال مؤمنان است، مد نظر قرار گرفته است.
برخی از علما نوشته‌اند که منظور از «صلوة على النبى» ستایش و تعظیم مناسب حال اوست، همچنان که می‌گویند: پدر بر فرزند و فرزند بر پدر، برادر بر برادر مهربان است.
ای چهره زیبای تو رشک بتان آذری
هر چند و صفت کنم لیکن از آن بالاتری
آفاق­ها گردیده­ام مهر شهان ورزیده­ام
بسیار خوبان دیده­ام اما تو چیز دیگری
تانقش می­بندد فلک کس را ندیدم این نمک
حوری ندانم یا ملک فرزند آدم یا پری
هرگز نیاید در نظر حسنی ز رویت خوب­تر
شمسی ندانم یا قمر حوری ندانم یا پری
من توشدم تو من‌شدی من تن‌شدم تو جان شدی
تا کس نگوید بعد از این من دیگرم تو دیگری
تو از پری چابک­تری از برگ گل نازکتری
وز هر چه گویم بهتری حقا عجایب دلبری
لعل بدخشان ديده­ام الماس را سنجیده­ام
در عدن را چیده­ام یکتا تو درج گوهری
خسرو غریبست و گدا افتاده در شهر شما
باشد که از بهر خدا سوی غریبان بنگری
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version