نویسنده: مهاجر عزیزی

ذوق و سلیقۀ مسلمان در گفتگو با مردم

اسلام عزیز ما را امر و توصیه می‌کند تا به مردم سخن نیک بگوییم و سلیقۀ نیکو را در وقت گفتگو با ایشان در نظر بگیریم؛ آنجا که پروردگار عالم می‌فرماید: «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» (با مردم سخن نیک و شایسته بگویید.)
مردم دوست دارند همرای‌شان آرام و شیرین صحبت شود و نیز به ایشان فرصت سخن داده شود؛ اگر می‌خواهید که مردم از شما بدشان بیاید، فقط سخنان‌شان را قطع کنید و میان حرف‌های‌شان فاصله اندازید و به آنان فرصت سخن گفتن را ندهید تا نظریۀ خودشان را ارایه کنند. در وقت گفتگو باید دو جانب به یکدیگر فرصت دهند و سنت گفتاری را عملی نمایند که آن «یکی» گفتن و «دو تا» شنیدن است‌.
سلیقه و ادب گفتاری را بیایید از پیامبر گرامی‌مان صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیاموزیم: وقتی عتبه بن ربیعه یکی از سران کفار به نمایندگی، نزد پیامبر گرامی‌مان صلی‌الله‌علیه‌وسلم آمد و در مقابل‌شان ایستاد و گفت: برادرزاده‌ام گوش کن؛ من می‌خواهم برایت مسایلی را مطرح کنم و نظرت را بشنوم، شاید برخی از آن‌ها را قبول کنی، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «قل یا ابا الولید أسمع» (بگو ای ابو ولید! من گوش می‌کنم.)
او گفت: ای برادرزاده‌ام! اگر هدفت از این کاری که می‌کنی مال و ثروت است برایت از مال‌های خودمان جمع می‌کنیم تا ثروتمند‌ترین فرد شوی! اگر هدف از این‌کار ملک و پادشاهی است، تو را به عنوان پادشاه خود انتخاب می‌کنیم و… چه گزینه‌های پستی: مال، پادشاهی و…!
ولی به خوش‌سلیقگی پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ادب ایشان نگاه کنید، نخست از باب ملایمت و نرمی او را با کنیه‌اش مورد خطاب قرار داد و به او گفت: «بگو ای ابو ولید من گوش می‌کنم.» سخنانش را قطع نکرد و بعد از این‌که عقبه سخنانش را به پایان رسانید فرمود: «افرغت یا ابالولید؟» (آیا سخنانت تمام شد ای ابو ولید؟)
او گفت بله، سپس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود: «حالا سخنان مرا گوش کن!» بعداً پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم سخنان خویش را به ایشان بازگو نمود. اسلام، ادب گفتگو و سلیقۀ گفتاری را با تمام مردم به این طریق (ادب گفتگوی پیامبر خدا با عتبه بن ربیعه) برای ما می‌آموزد.
و نمونۀ دیگری از سلیقۀ گفتاری پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم این بود، زمانی‌که عمل شخصی را نمی‌پسندید اسمش را صراحتاً ذکر نمی‌فرمود؛ بلکه می‌گفت: «ما بال اقوام یفعلون کذا وکذا» (چرا عده‌ای چنین و چنان می‌کنند.)
به خاطر رعایت احساسات دیگران تصریح نمی‌فرمود؛ این در حقیقت بلندای قلۀ خوش‌سلیقگی، ادب و نزاکت است. اما متأسفانه اگر ما عمل شخصی را نپسندیم، حداقل بر ده جای با ذکر نام و قبیله و غیره‌اش یادآور می‌شویم.
یکی از نمونه‌های دیگری از خوش‌سلیقگی؛ حضرت یوسف علیه‌السلام است. ایشان پیامبری زیبا و خیلی خوش‌سلیقه بود؛ همۀ ما قصۀ ایشان را در قرآن می‌خوانیم و می‌شنویم؛ چه آزمایش‌هایی دامنگیرش شد، حتی برادرانش قصد کشتنش را نمود؛ اما با آن‌هم زمانی‌که برادرانش نزدش قرار داشت؛ چنان‌که قرآن‌کریم یادآور می‌شود، گفت: «وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ» (به راستی خدا در حق من احسان و نیکی کرده است؛ چرا که از زندان رهایم نموده است.)
چرا یوسف علیه‌السلام فقط اینجا زندان را ذکر کرد؟ چون برادرانش در حضورش قرار داشت و اگر ‌چاه را هم ذکر می‌فرمود، احساسات آن‌ها را جریحه‌دار می‌‌ساخت. این ادب و سلیقۀ بزرگی است که پروردگار در قرآن برای ما می‌آموزد.
و همچنان یکی از موارد دیگری از خوش‌سلیقگی گفتاری، جانب مقابل را رعایت کردن، مطابق حالت مخاطب صحبت کردن و برای او فرصت سخن را دادن است؛ چنان‌‌که نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با هر کس سخن می‌گفت با دقت کامل به سخنانش گوش می‌داد، به تمامی در مقابل او قرار می‌گرفت و با محبت و لطف با او برخورد می‌نمود. انس رضی‌الله‌عنه می‌گوید: هرگاه مردی با پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم حرف می‌زد آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم سرش را خم می‌کرد یا آن را بالا می‌گرفت تا او به زحمت نیفتد.
بناءً در وقت ملاقات با شخصی به سخن او درست توجه دادن و شنیدن و بامحبت همرایش برخورد کردن از جملۀ آداب گفتگو و همچنان نمایانگر خوش‌سلیقگی فرد مسلمان است.
مسلمان خوش‌سلیقه و بانزاکت در وقت گفتگو، سخنان نرم‌ و شیرین را به زبان می‌آورد و از گفتن سخنان خشن، سخت و زشت خود‌داری می‌نماید؛ زیرا می‌داند که سخن نرم تأثیر خاصی برای جلب محبت و اصلاح فرد دارد؛ آنجا که خداوند متعال هنگام فرستادن حضرت موسی علیه‌السلام و برادرش هارون علیه‌السلام به سوی فرعون، به آنان دستور می‌دهد: «اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی.» (به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است. با او به آرامی و نرمی سخن بگویید، باشد که پند گیرد.) از این معلوم می‌شود که سخن نرم‌ و زیبا برای پنددهی و پندگیری و جلب محبت تأثیر بسزایی دارد؛ چنان‌که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم با اخلاق و خوش‌سلیقگی کرداری و گفتاری‌شان بسیاری از انسان‌ها را مسلمان گردانیدند و از مسیر پر تلاطم ضلالت به مسیر هدایت و روشنایی تغییر مسیر دادند.
بناءً اگر می‌خواهید به عنوان یک فرد منحصر به فرد و انگشت‌شمار در جامعه قد علم کنید؛ ادب و خوش‌سلیقگی را به وجود و طبیعت خویش نهادینه سازید؛ از این طریق می‌توانید خدمات پرمایه‌ و خوبی به دین و ملت انجام دهید!
خلاصه:
از جملۀ خوش‌سلیقگی در گفتار:
۱. سخن نیک، نرم و شایسته گفتن؛
۲. با تدبیر و مطابق حالت سخن گفتن؛
۳. یکی گفتن و دو تا شنیدن؛
۴. درست متوجه شدن و گوش فرا دادن به سخنان جانب مقابل؛
۵. عدم نام‌گیری از فردی‌که عملش ناپسند است؛
۶. سخنان بیهوده و بی‌فایده نگفتن؛
۷. بکارگیری حرکات مناسب و زیبا در وقت گفتار؛
۸. نزد اساتید و بزرگان بدون اجازت و قرینۀ اجازت سخن نگفتن؛
۹. پرهیز کردن از تکلف، عجب و خودنمایی در گفتار؛
۱۰. و…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version