رسانهها با قدرت سرسامآور و پرسرعتشان این توانایی و پتانسیل را دارند که جوامع مختلف را در دورترین نقاط دنیا هم وارد یک جریان فکری واحد و یکپارچه نمایند و برایشان خطمشی تعیین کنند و روی تصمیماتشان تأثیر بگذارند؛ بهخاطر همین ممکنبودن و زمینهداشتن، دولتهای سلطهگر غربی با اتخاذ استراتژیهای دقیق و دوراندیشانه، از این فناوری روبهرشد بهعنوان سلاحی اثرگذار و متحولکنندهٔ افکار برای دستیابی به مقاصد شخصی و ملیشان استفاده میکنند که همانا بیگانهسازی ملتها از آرمانهایشان است که پشت دیوارِ جنگ نرم مخفی شده در کمین نشسته است.
دستاوردهای منفعتطلبانه و موفقیتهای خودخواهانهی آنان مبتنی بر نفوذی است که بر رسانهها دارند. سکانداران واقعی دنیای رسانه، برنامههایشان را با نفوذ و ورود از دریچهی اطلاعات شخصی افراد به پیش میبرند و اهدافشان را پیاده میکنند و از همین رهگذر اندیشهی ملتها و ارزشهای جامعه را تغییر میهند و به مرور زمان افراد را با هویت فرهنگیشان بیگانه میسازند و بهجای آن، فرهنگ و باورهای غربی را بر اندام اندیشههای آنان تزریق میکنند.
رسانهها در شکلدهی هویت جوانان نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین رسانهها دستگاه انتقال عنصرها، پدیدههای فرهنگی و دگرگونسازی باورها و هنجارهای اجتماعی است؛ چنین پدیدهای سبک زندگی افراد یک جامعه را تغییر میدهد و این تغییر سبک که در خانوادهها به وقوع میپیوندد، موجب تغییر ارزشها و در نهایت سبب تغییر شیوهی تربیتی فرزندان میشود و به این ترتیب هویت آنان دچار دگرگونی خواهد شد.
هویت چیست؟
واژهی هویت در فرهنگ لغت «آکسفورد» اینطور تعریف شده است: «خصوصیات، احساسات و باورهایی که باعث تمایز افراد از یکدیگر میشود.»
«پاستر»، یکی از نظریهپردازان پست مدرنیزم کوشیده است اثرات فناوریهای جدید و رسانهها را نسبتبه بازخورد و بازتاب در اجتماع و فرهنگ در پرتو آخرین نظریههای معتبر موشکافانه بررسی کند. وی در اثر خود با عنوان «عصر دوم رسانهها»، در این زمینه میگوید: «آنچه در نوآوریهای فنی مربوط به عصر دوم رسانهها؛ یعنی عصر اینترنت، پست الکترونیکی و ماهواره مهم است، دگرگونی گستردهی فرهنگ، هویت فرهنگی و روش جدیدِ ساختهشدن هویتهاست.»
«گراهامایفولر»، معاون پیشین شورای اطلاعاتی امنیت ملی در سازمان سیا میگوید: «اسلام و نهضتهای اسلامی در زمان ما منبع کلیدی کسب هویت را برای اقوامی فراهم میآورد که قصد دارد همبستگی اجتماعی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی تقویت کنند.» طبق همین برداشت، چندی پیش مؤسسهی امور امنیت ملی یهودیان در واشنگتن در کنفرانسی بهصراحت اعلام کرد: «باید هویت دینی مسلمانان را از آنان بگیریم.»
در واقع استراتژی دنیای غرب و رسانههای غربی این است که شخصیت و هویت ملی و فرهنگی جوانان را در برابر یک چالش و بحران جدید قرار بدهد. اینجاست که بحث از کارکرد رسانهها در ایجاد بحران هویت اهمیت بیشتری پیدا میکند.
رسالت رسانههای اسلامی در هویتیابی و حفظ هویت جوانان
رسالت رسانههای اسلامی، نهادینهکردن فرهنگ اسلامی در جامعه و ارائهی الگوهای هویتی سالم به جوانان و نوجوانان است. رسانههای اسلامی باید در برابر تلاش رسانههای بیگانه که سعی در یکسانسازی هویت فرهنگی و تضعیف هویت اسلامی جوامع اسلامی دارند، از هویت مستقل و جمعی خود پاسداری کنند.
به میزانی که رسانهها مسئولیت خود را در جهت حفظ هویت و ارائهی الگوهای هویتی به جوانان و نوجوانان درک کنند، میتوانند از پیامدهای منفی رسانههای مهاجم که هویت فرهنگی ما را نشانه گرفته استراتژی بحرانآفرینی را در پیش گرفتهاند، پیشگیری کنند.
رسانههای اسلامی باید خطر چنین رسانهها و چیستی و کیستی آنها را به نسل جوان معرفی کنند و بازشناسانند. سابقهی تاریخی آنها را بررسی کنند. روی چگونگی موقعیت کنونیشان در جهان و منطقه تحقیق و تفحص کنند؟ افزایش دادهها و تأثیرات منفی ماهواره، اینترنت و دیگر رسانههای فراملیتی را گوشزد کنند و این امکان را فراهم سازند تا جوانان به هویت اصیل فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی خویش پی ببرند.
جان کلام
بخش مهم هویت جوانان در درون جامعه و در میان مردم شکل میگیرد؛ چنانکه کانون خانواده، مراکز آموزشی و محیط اجتماعی به وظیفهی خود در قبال اعطای شخصیت و هویت حقیقی، نسبتبه افراد تحت پوشششان خوب عمل کنند، نتیجهاش خودباوری اجتماعی، خوداتکایی، خودیابی، آزاداندیشی، اعتمادبهنفس، استقلالخواهی، عدم وابستگی، عزت نفس، رشد و توسعه و فتح قلههای کمال فردی و اجتماعی میشود؛ اما چنانچه جامعه به وظیفهاش در ساماندادن به یک هویت جمعی سالم به افراد خود نکوشد یا سستی کند، نتیجهاش وابستگی، بیهویتی، مقلد محض بودن، مأیوسشدن، افسردگی، عدم رشد و توسعه، احساس حقارت در مقابل بیگانگان، عقبماندگی، مصرفی بار آمدن و هزار مشکل اجتماعی دیگر خواهد بود.