نویسنده: محمدالافغانی
1- اخلاص
اخلاص یعنی پاك و خالص كردن. در شریعت اسلامی و فرهنگ قرآنی، اخلاص عبارت است از اجرای برنامه‌ی زندگی مطابق با رضای الله (جل‌جلاله) به گونه‌یی كه هیچ كس حتی تمایلات نفسی شخص در انتخاب برنامه‌های زندگی وی دخلی نداشته باشد.
برنامه‌های زندگی انسان به دو دسته تقسیم می‌شود:‌
1- برنامه‌های كه انسان به حكم فطرت خود مجبور به انجام آن است مانند خوردن، خوابیدن و فعالیتی كه به خاطر فراهم‌آوری اسباب معیشت و زنده‌گی انجام می‌دهد.
2- برنامه‌های كه انسان به حیث مخلوق عاقل و مكلف مأمور به اجرای آن است مانند نماز، روزه، امر به معروف، نهی از منكر، نصحیت و…
وقتی صحبت از اخلاص در كارها به میان می‌آید منظور خالص ساختن نیت برای خدا در كارهای است كه انسان به حیث موجودی عاقل، مسؤول و مكلف، مأمور به اجرای آن می‌باشد. قرآن كریم در مورد می‌فرماید:
«وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ» [بینه:5]
(و فرمان نیافته بودند جز این كه خدا را بپرستند و در حالى كه به توحید گراییده‌‏اند دین [خود] را براى او خالص گردانند)
یعنی روش و طریقه‌ی زندگی خاص برای الله (جل‌جلاله) باشد و هیچ موجودی دیگر در انتخاب راه و روش زندگی انسان نقشی نداشته باشد.
اخلاص در وجود انسان به منزله‌ی تكیه‌گاهی است قوی و مستحكم كه پایداری او را در مسیر حق و هدایت تضمین می‌كند؛ ولی اگر انگیزه‌یی غیر از رضای خدا انسان را به انتخاب و گزینش راه‌ زندگی وادار نماید چه بسا كه در خَم و پیچ‌های این راه پُر مخاطره و تاریك مسیری ناصواب را در پیش گیرد و تا هلاكت كامل متوجه بی‌راهه‌روی خود نگردد. الله متعال می‌فرماید كه روز واپسین همه‌ی انسان‌های گمراه می‌دانند كه در زندگی روشی نادرست را در پیش گرفته بودند، اما یادآوری آن زمان مشكلی را برطرف نمی‌كند:
«یوْمَئِذٍ یتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى» [فجر:23]
(آن روز است كه انسان پند گیرد و[لى] كجا او را جاى پندگرفتن باشد)
در حالی كه همه‌ی انسان‌های گم‌كرده راه تا زمانی كه در دنیا قرار داشتند فكر شان این بود كه در راهی درست حركت می‌كنند:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا» [كهف:103-104]
(بگو آیا شما را از زیانكارترین مردم آگاه گردانم * [آنان] كسانى‏اند كه كوشش‌‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‏‌پندارند كه كار خوب انجام می‌دهند)
در این جا یادآوری این نكته ضروری است كه اخلاص در كارها باید مسبوق به شناخت امر خدا در مورد آن باشد؛ یعنی انسان در هركاری كه برای زندگی اعم از اعتقادات، عبادات، اخلاقیات و… انجام می‌دهد باید قبل از آغاز عمل خود را از حكم و فیصله‌ی خداوند در مورد آن مطمئن سازد؛ زیرا اگر در مورد كاری حكم خداوند متعال منفی بود، نیت خوب انسان آن را به كاری كه نتیجه‌ی مثبت از آن به دست آید تبدیل نمی‌كند.
از قرآن و احادیث صحیح پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) استنباط می‌شود كه اخلاص در اعمال بنده‌گان بیشتر در موارد زیر مطرح است:
1- اعتقادات: اخلاص در این بُعد شخصیت بنده بیش از تمام ابعاد دیگر مطرح می‌باشد. زیرا اگر بنده‌یی در باورهای خود رضای كسی غیر از خدا را در نظر داشته باشد، اصلاً اهل ایمان به حساب نمی‌آید مثلاً اگر كسی به خاطر كسب رضای یكی از دوستان خود به گوید خدا یكی است، محمد (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) پیامبر او است، قرآن كتاب خدا است و…  مؤمن به شمار نمی‌رود.
2- عبادات: در مورد عبادات احادیث رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) دال بر این است كه اگر انگیزه‌ی عبادت به دست آوردن رضای الله و كسب ثواب و پاداش اخروی نباشد نه این كه ثواب و پاداشی ندارد حتا یكی از معاصی بزرگ به حساب می‌آید. چنان كه در حدیثی مشهور از آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) آمده است:
«إِنَّ أَوَّلَ النَّاسِ یقْضَى یوْمَ الْقِیامَةِ عَلَیهِ رَجُلٌ اسْتُشْهِدَ فَأُتِىَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا قَالَ فَمَا عَمِلْتَ فِیهَا قَالَ قَاتَلْتُ فِیكَ حَتَّى اسْتُشْهِدْتُ. قَالَ كَذَبْتَ وَلَكِنَّكَ قَاتَلْتَ لأَنْ یقَالَ جَرِىءٌ. فَقَدْ قِیلَ. ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى أُلْقِىَ فِى النَّارِ وَرَجُلٌ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَعَلَّمَهُ وَقَرَأَ الْقُرْآنَ فَأُتِىَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا قَالَ فَمَا عَمِلْتَ فِیهَا قَالَ تَعَلَّمْتُ الْعِلْمَ وَعَلَّمْتُهُ وَقَرَأْتُ فِیكَ الْقُرْآنَ. قَالَ كَذَبْتَ وَلَكِنَّكَ تَعَلَّمْتَ الْعِلْمَ لِیقَالَ عَالِمٌ. وَقَرَأْتَ الْقُرْآنَ لِیقَالَ هُوَ قَارِئٌ. فَقَدْ قِیلَ ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى أُلْقِىَ فِى النَّارِ. وَرَجُلٌ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیهِ وَأَعْطَاهُ مِنْ أَصْنَافِ الْمَالِ كُلِّهِ فَأُتِىَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا قَالَ فَمَا عَمِلْتَ فِیهَا قَالَ مَا تَرَكْتُ مِنْ سَبِیلٍ تُحِبُّ أَنْ ینْفَقَ فِیهَا إِلاَّ أَنْفَقْتُ فِیهَا لَكَ قَالَ كَذَبْتَ وَلَكِنَّكَ فَعَلْتَ لِیقَالَ هُوَ جَوَادٌ. فَقَدْ قِیلَ ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ ثُمَّ أُلْقِىَ فِى النَّارِ»
(اولین كسانی كه روز قیامت در مورد شان فیصله صورت می‌گیرد، شخصی است كه شهید شده است؛ آورده می‌شود و خداوند نعمت‌های را كه به او عطا فرموده یادآوری می‌كند، او هم می‌پذیرد، سپس الله تعالی می‌فرماید در برابر این نعمت‌ها چه كاری انجام داده‌ای؟ می‌گوید خدایا تا مرز شهادت در راه تو مبارزه نمودم. خدای تعالی می‌فرماید دروغ گفتی، تو جنگیده‌ای تا [مردم] بگویند این شخص دلاور است. و [در موردت] چنین گفته شد. سپس فرمان داده می‌شود تا بر رویش كشان‌كشان به دوزخ انداخته شود. شخص دیگری كه علم آموخته و آن را آموزش داده است و قرآن یاد گرفته و آن را به دیگران تعلیم داده است آورده می‌شود و خداوند نعمت‌هایی را كه به او عطا فرموده یادآوری می‌كند، او هم می‌پذیرد، سپس الله تعالی می‌فرماید در برابر این نعمت‌ها چه كرده‌ای؟ در جواب می‌گوید علم آموختم و آموزش داده‌ام و به خاطر رضای تو قرآن یاد گرفتم و آن را تعلیم داد‌ه‌ام. خداوند متعال می‌فرماید دروغ می‌گویی، اما تو علم یاد گرفتی تا گفته شود فلانی عالم است و قرآن خوانده‌ای تا بگویند قاری است. ‍‍[در مورد تو چنین حرف‌های] گفته شد. سپس فرمان داده می‌شود تا  بر رویش به زمین كشیده داخل دوزخ گردد. شخصی دیگر آورده می‌شود كه به او مال و ثروت زیادی از انواع گوناگون داده شده است، خداوند متعال نعمت‌های را كه به او عطا فرموده بر می‌شمارد، او هم قبول می‌كند، سپس الله تعالی می‌فرماید شكر این نعمت‌ها را چگونه به جا آورده‌ای؟ او می‌گوید هیچ راهی را كه تو دوست داشتی در آن مال به مصرف رسد نگذاشتم مگر این كه در آن راه ثروتم را به خاطر رضای تو به مصرف رساندم، الله تعالی می‌فرماید دروغ گفتی، اما تو این كارها را انجام داده‌ای تا گفته شود سخاوتمند است و این گفته در مورد تو در همان دنیا گفته شد، سپس دستور داده می‌شود تا به رویش كشیده شده وارد جهنم گردد)
علت این كه خداوند متعال عبادات اشخاص فوق الذكر را نمی‌پذیرد این است كه انجام اعمال غیر خالصانه‌ی آنها اهداف و مقاصدی را برآورده نمی‌سازد كه الله تعالی به خاطر تحقق آن بنده‌گان خود را مأمور به انجام آن نموده است، بلكه اعمال عاری از اخلاص نتایجی معكوس به بار می‌آورد. مثلاً الله تعالی زمانی از مجاهد تلاشش را به عنوان عمل صالح می‌پذیرد و به او پاداش می‌دهد كه فقط به خاطر رضای خدا جهاد كند كه در آن صورت مجاهد به هیچ چیز غیر از پاداش الهی فكر نمی‌كند و طبعاً در تمام مراحل جهاد سعی می‌كند تا از قوانین تعیین شده از جانب الله (جل‌جلاله) تخطی ننماید، اما اگر هدف شخص از جنگیدن با كافران رسیدن به قدرت و ثروت و یا كسب نام و شهرت باشد، در آن صورت هر لحظه به فكر رسیدن به مقصد خود بوده و چه بسا در جایی كه پای مقاصد دنیوی‌اش در میان باشد اصول و مقررات شریعت الله را زیر پا بگذارد و مسلماً در چنین حالتی نتیجه‌ی مبارزه‌اش حاكمیت دین الله نبوده بلكه رسیدن خودش به قدرت و یا ثروت و حذف دیگران از صحنه و ایجاد فتنه و فساد خواهد بود.
علم دین یكی از بزرگ‌ترین فضیلت‌هایی است كه ممكن است انسان در زندگی دنیوی خود به آن دست یابد؛ در آیات و احادیث از علم به خاطر توصیف شده است كه بزرگ‌ترین وسیله‌ی شناختن و شناساندن الله متعال و صفات اوست كه اگر به جهت رضای خدا فرا گرفته شود دقیقاً باعث معرفت درست الله می‌شود و در جهت شناساندن خدای تعالی به كار می‌رود. اما در صورتی كه علم دین به قصد فراهم‌آوری مال دنیا و یا رسیدن به مقام و منصب دنیایی فرا گرفته شود می‌تواند به حیث نیرومندترین وسیله‌ی تخریب دین عمل نماید. قرآن كریم و تاریخ ادیان به وضاحت بیان می‌دارند كه ادیان آسمانی و تعالیم انبیاء (علیهم‌السلام) برای اولین بار توسط علمای غیر مخلص امت شان تخریب و تحریف شده است و همیشه علمای سوء بوده‌اند كه با زیاد كردن خرافات و بدعت‌ها و تأویلات گوناگون دین را مطابق با خواسته‌های نفس و تمایلات شهوانی خود ساخته و پرداخته‌اند و از شریعت پاك الله چهره‌ی زشت به نمایش گذارده‌اند.
همچنین صدقه اگر به خاطر كسب رضای خداوند متعال باشد می‌تواند مشكلات متعدد نیازمندان را رفع كند، اما اگر به خاطر جلب ستایش مردم باشد نه این كه مشكلی را حل نمی‌كند و نیازی را برطرف نمی‌نماید كه ده‌ها گره‌ی تازه بر مشكلات موجود نیازمندان جامعه می‌افزاید. چنان كه امروز می‌بینیم در جامعه‌ی اسلامی سرمایه‌های هنگفتی به نام خدا و صدقه در راه رضای الهی صرف می‌شود اما غالباً روپیه‌یی از آن در راه برآوردن نیاز مستمندی به كار نمی‌رود بلكه این گونه اعمال وسیله‌یی می‌شود برای دامن‌زدن به رقابت‌های ناسالم، خودنمایی‌ها و سوءاستفاده‌های سیاسی، دنیوی و…
3- اخلاقیات: داشتن خلق نیك در آیات قرآن كریم و گفتار پیامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بسیار توصیف شده است به گونه‌یی كه در روز قیامت سنگین ترین وزن را در میزان حسنات مؤمن دارد چنان كه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرموده‌اند:
«إن أثقل ما وضع فی میزان المؤمن یوم القیامة خلق حسن»
(هر آیینه سنگین‌ترین چیزی كه در روز قیامت در میزان حسنات بنده‌ی مؤمن قرار می‌گیرد، خلق نیك است)
اگر اخلاق بنده‌یی به خاطر خدا خوب باشد همه‌ی اطرافیان او از اثرات نیك اخلاق وی مستفید شده می‌توانند، ولی اگر انسان فضایل اخلاقی را به انگیزه‌ی غیر رضای الله رعایت كند، طبعاً در صورتی كه آن انگیزه و سبب بر طرف شود از اخلاق خوب نیز خبری نخواهد بود.
پیامبران الهی می‌آمدند تا بعد از ایمان و باور به ذات یگانه، مردم را به اخلاص دعوت كنند تا در زمین خدا جای فتنه و فساد را صلح و صمیمیت بگیرد و بنده‌گان خدا  به جای صرف وقت در راه ساخت و ساز سلاح‌های مرگ‌بار به آبادانی و ترقی زمین و عوض طراحی مرگ‌ابزار به ساختن وسایل رفاه و آسایش انسان‌ها فكر كنند.
حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) در مدت 23 سال پیامبری خود تلاش‌های زیادی را به خاطر ریشه‌دار كردن اخلاص در روح و روان اصحاب خویش مبذول داشت تا بالآخره موفق شد از آنان الگوهای تمام عیاری جهت معرفی دین خدا بسازد و برای بشریت ارائه كند. الله تعالی خطاب به آنان می‌فرماید:
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُمْ بِهِ فَقَدْ اهْتَدَوا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیكْفِیكَهُمْ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ [بقره:137]
(پس اگر آنان [هم] به آن چه شما بدان ایمان آورده‏اید ایمان آوردند قطعاً هدایت‏ شده‌‏اند ولى اگر روى برتافتند جز این نیست كه سر ستیز [و جدایى] دارند و به زودى خداوند [شر] آنان را از تو كفایت ‏خواهد كرد كه او شنواى داناست)
بنابراین اخلاص كه بعد از ایمان بزرگ‌ترین صفت یاران رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بود و متأسفانه در نسل‌های بعدی مسلمانان رو به كاهش نهاد یكی از دقیق‌ترین معیارهای شناسایی پیروان راستین رسول الله است؛ چون اگر در وجود بنده‌یی اخلاص نباشد نه می‌تواند قدمی در راه خدمت به دین خدا بردارد و نه قادر خواهد بود تا از دین پاك الهی به خوبی نماینده‌گی كند؛ بلكه همه‌ی كارها و فعالیت‌هایش كه ممكن است در خیلی از موارد رنگ دینی به خود گرفته باشد به ضرر دین تمام گردد و بسیاری از خرابكاری‌هایش به پای دین نوشته شود.
بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version