نویسنده: ام‌عائشه

مدخل

فرقه‌ی مرجئه در گذر تاریخ با تمام فراز‌وفرودش و بر اثر اختلافات داخلی مانند سایر فرقه‌ها به تدریج و مرور زمان به طوایف و گروه‌های مختلفی متفرق شدند که نام، نشان­، آراء و عقایدشان در کتاب‌های تاریخ و فِرق ثبت و ضبط شده است. برای شناخت هرچه بهتر از این فرقه‌ها، ما بر آن شدیم تا در این بخش، این گروه‌ها را معرفی نموده و عقایدشان را نیز بیان داریم.

گروه و طایفه‌های مرجئه

شهرستانی صاحب کتاب «الملل والنحلل» مرجئه را نخست به چهار طایفه تقسیم کرده است:
  1. مرجئه‌ی خوارج؛
  2. مرجئه‌ی قدریه؛
  3. مرجئه‌ی جبریه؛
  4. مرجئه‌ی خالصه.
مرجئه‌ی خوارج
این فرقه علاوه بر اختیار انسان، خروج بر حاکم را نیز در اعتقادات خود دارند.
شبیبیه، پیروان شیب بن یزید شیبانی، گروهی از خوارج‌اند که در مورد شخصی به نام صالح بن مسرح (76هـ)، و «فرقه‌ی راجعه» که یکی از طوایف خوارج‌اند و از صالح برگشته­اند، توقف کرده و گفته­اند: «ما نمی­دانیم آنچه صالح حکم کرده حق است یا جور، همچنان نمی‌دانیم آنچه «راجعه» به آن شهادت داده­اند حق است یا جور؛ بنابراین آن‌ها در این مورد حکم را به تأخیر انداختند و خوارج از آن‌ها بیزار شدند و آن­ها را مرجئه‌ی خوارج نام نهادند.»

مرجئه‌ی قدریه

این گروه با قول به ارجاء، قایل به قدر و موافق قدریه (معتزله) و بر خلاف فرقه‌ی جبریه قایل به اختیارند. محمد بن شیب صالحی، خالدی، و غیلانیه اصحاب غیلان دمشقی از بزرگان مرجئه‌ی قدریه‌اند. غیلان اولین کسی است که باورش را نسبت به قدر و ارجاء را ظاهر ساخت. نام­گذاری این فرقه به قدریه به دلیل اعتقاد و باورشان به آزادی و اراده‌ی انسان است.

مرجئه‌ی جبریه

این فرقه در ایمان قایل به ارجاء و در اعمال قایل به جبرند. این فرقه از مرجئه، اختیار انسان را انکار کرده و قائل به جبر هستند. این گروه به دلیل پیروی از جهم بن صفوان، به مرجئه‌ی جهمیه معروف هستند. براساس اعتقاد این فرقه، انسان موجودی بی‌اراده و غیر مختار است و همه‌ی افعال او از سر جبر است؛ لذا ثواب و عقاب انسان نیز از روی جبر است و خودش در آن هیچ نقشی ندارد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version