نویسنده: عبدالحمید نوروزی

صفات امام ابوحنیفه رحمه‌الله

امام ابوحنیفه رحمه‌الله مرد چهارشانۀ متوسطی بود؛ نه قد بلند و نه کوتاه اندام. او‌ گندم‌گون بود و از نظر نطق و صدا در بین مردم نیکوترین لحن و شیرین‌ترین آهنگ را داشت. وی خوش‌قیافه و خوش‌لباس و خوش‌بو بود؛ تا جایی که وقتی‌ به خانه می‌‌‌رفت و یا از خانه بیرون می‌‌‌آمد، او را با بوی خوشی که داشت می‌‌شناختند؛ بسیار از عطر استفاده می‌‌کرد و در خرج کردن،‌ دستِ بازی داشت و لباسی که می‌‌پوشید، سی دینار ارزشیابی می‌‌‌‎شد. او به زیبایی و آراستگی ظاهر خود اهمیت می‌‌داد و بر آن حریص بود. ایشان حتی دیگران را بر اصلاح قیافۀ ظاهری و لباس و جامه تشویق و ترغیب می‌‌کرد؛ چنانکه می‌‌گویند: «او روزی یکی از هم‌نشینان خود را دید که جامۀ کهنه‌ای پوشیده است، او را کنار کشید و هزار درهم به وی داد تا شکل و قیافۀ خود را بدان اصلاح کند»؛ آن مرد گفت: «من ثروتمندم و تنگدست نیستم و به این پول نیازی ندارم‌»، امام ابوحنیفه رحمه‌الله سرزنش‌کنان به وی گفت: «مگر این حدیث را نشنیده‌ای که «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ أَنْ یرَى أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَى عَبْدِهِ»؟! ترجمه: «بی‌گمان خداوند دوست دارد که نشانه و اثرِ نعمت خود را بر بندۀ خود ببیند؟!» پس بر تو لازم است که حال خویش را تغییر دهی تا دوست تو با دیدنت اندوهگین نشود!
آنچه ذکر شد، صفات ظاهری و جسمی‌‌ حضرت امام رحمه‌الله بود؛ و از جملۀ خصایص و صفات معنوی‌اش یکی هم تیزفهمی وی بود. ایشان این تیزهوشی خود را در استنباط احکام شرعی و خاموش ساختن مخالفان و ازالۀ شبهات به کار می‌‌برد؛ از جملۀ چنین مواردی یکی هم این بود که برخی از ملحدان که منکر وجود آفریدگار بودند، با وی ملاقات کردند و حضرت امام به آنان گفت: «چه می‌‌گویید دربارۀ کسی که بیاید و به شما بگوید: «من کشتی عظیمی‌‌ دیدم که مملو از کالا و بارهای فراوانی بود که در میانۀ دریا، امواج خروشان و متلاطم و بادهای مختلف آن را در هم می‌‌‌نوردیدند؛ ولی کشتی در بین این امواج و بادها و طوفان‌ها بدون ملاح و کشتیبانی راست و هموار می‌‌‌رفت و نگهبانی هم نبود که آن را هول دهد و یا بکَشد. آیا از نظر عقل چنین چیزی ممکن است؟!» آن افراد‌ همگی گفتند: «نخیر، چنین چیزی را عقل نمی‌‌پذیرد و حتی خیال هم جایز نمی‌‌داند!» امام ابوحنیفه رحمه‌الله گفت: «شگفتا و سبحان‌الله وقتی‌که عقل نپذیرد که یک کشتی بدون ناخدا و نگهبان بتواند راست و درست روان گردد، پس چگونه می‌‌پذیرد که این جهان و دنیای گسترده با این همه احوال مختلف و تغییرات امور و کارها و گستردگی اطراف و اختلاف اکناف و جوانب و نواحی مختلف آن بدون هیچ سازنده و نگهبان و پدید‌آورنده و خالقی‌ برپا باشد و مسیر منظم و مرتّب خود را طی نماید؟!»
این تیزهوشی‌، این توان را در وی ایجاد کرده بود که در جدال و مناظره و مناقشه، برجسته و ماهر باشد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version