نویسنده: ابورائف
فراماسونری
بخش چهاردهم
اصول و اهداف اعلامشدۀ ماسونیت (ادامه)
۴. وجوب کار، کسب روزی و کمک مالی به اعضای ماسونی
ماسونیت، همانگونه که پیشتر گفته شد، از افراد بیکار و بینفوذ استقبال نمیکند. آنان میخواهند اعضایی فعال، دارای حرفه، نفوذ یا ثروت داشته باشند تا بتوانند اهداف آشکار و پنهان جمعیت را پیش ببرند و نیازهای داخلی اعضا را تأمین کنند.
مکاریوس میگوید: «ماسونیت کار را امری واجب میداند، گویی یک فریضۀ قطعی بر نوع بشر است. از اعضا میخواهد از بیکاری اختیاری پرهیز کنند، آداب ماسونی را نگاه دارند، برادری را پاس بدارند، و از یکدیگر یاری کنند و در برابر ستمگران یکدیگر را حمایت نمایند.»[1]
همین اصل سبب شده بسیاری از ماسونیها به شدت به عضویت در این سازمان دلبسته بمانند؛ زیرا از منافع مشترک و پشتیبانیهای گستردۀ آن بهرهمند میشوند.
او مثالهایی میآورد:
در لبنان، اعضای ماسونیت هر سال کمیتهای برمیگزینند تا به هوتلها و محل اقامت بیگانگان سر بزنند و نیازهای آنان را برطرف کنند تا احساس کنند در میان برادران خود هستند.
همچنین آورده است:
«یکی از ماسونهای آمریکایی هنگام وقوع بیماری وبا به سوریه سفر کرد و مدتی را در قرنطینه گذراند… و چون محفل ماسونی از او آگاه شد، او را نزد خود آورد، به او پول داد و سپس وی را به کشورش بازگرداند.»
او همچنین نقل میکند که ژنرال «ولسلی» [درگذشته ۱۹۱۳م.]، فرمانده نیروهای اشغالگر انگلیس در مصر، گفته است: «من دشواریها را آسان دیدم و در برابر هولها نترسیدم؛ زیرا هرجا میرفتم برادرانی از ماسونی مرا یاری میکردند و من را در کارهایم کمک میدادند. شک ندارم که موفقیتم به سبب آن بود که استاد ماسونیام.»[2]
این گواهی صریحاً نشان میدهد که ماسونیها با نیروهای اشغالگری که ثروت کشورها را میبرند و حکومتها را فرو میریزند، همکاری داشتهاند.
۵. دعوت به ایجاد کارهای خیر و نشر اخلاق
این پوشش از همه بیشتر توسط ماسونیت استفاده میشود. آنان در هر جا میکوشند خود را سازندۀ شفاخانهها، مدارس، مؤسسات خیریه و مدافع اخلاق و فضیلت معرفی کنند و خود را «نظامی اخلاقی، پوشیده در خیال و توضیحشونده به نمادها» مینامند تا چهرهای نیکو و بیعیب از خود ارائه دهند.[3]
حتی دشمنان آنان نیز گاه به این ظاهر شهادت دادهاند. «فریدریش فیشتل» میگوید: «محافل بزرگ ماسونی پرورشگاهها، مؤسسات آموزشی، صندوقهای قرضالحسنه، صندوقهای کفنودفن و بیمارستانها تأسیس کردهاند… بعضي محافل صدها مدرسۀ ابتدایی را اداره میکنند.»[4]
مکاریوس نیز میگوید: «ماسونیت از آغاز پیدایش خود پیوسته به ارتقای اخلاق و فضیلت پرداخته است. بناکردن شفاخانهها و مکاتب از کارهای آشکار آن است؛ اما باقی خیرات، همه در پنهانی انجام میشود.»[5]
توضیح در مورد این اصول
۱. این اصول گناهآلود نیستند؛ اما واقعی هم نیستند
این اصول و کارهای اعلامشده از سوی ماسونیت، در ظاهر کارهایی نیک و پسندیدهاند و همین ظواهر بسیاری از نیکان و دانشمندان را فریب داده است؛ تا آنجا که سید جمالالدین افغانی و شاگردش محمد عبده نیز در مقطعی به عضویت آن درآمدند.
اما کاش حقیقت پنهانی همان بود که در ظاهر نشان میدهند! خود افغانی گفته است: «در پس این کارها و زیر این شعارها، میکروبهای خودپرستی، انانیت، عشق به ریاست و رفتار بر اساس هواهای نفسانی گروههایی نهفته است که به فرمانی از نقطهای دور و ناشناخته سر فرود میآورند.»[6]
پس این اصول، اصولی ظاهری و فریبندهاند که ماسونیت تنها در میان طبقات پایین و ناآگاه به آنها تظاهر میکند.
۲. این اصول، اصول ماسونیت قدیم است، نه جدید
آنچه (پس از تأمل و دقت) از این اصول برمیآید این است که اینها در حقیقت مربوط به ماسونیت عملی و قدیمی است؛ ماسونیتی که ریشه در دین داشت و هدف آن همکاری و یاریرسانی میان اعضا بود. سرپرستی آن را افراد دیندار، سیاستمدار و اصیل بر عهده داشتند.
گواه این امر آن است که این اصول در «قانوننامۀ ماسونی» ذیل عنوان «التزامات قدیمه[7]» ثبت شدهاند. این از آن حکایت دارد که ماسونیت جدید تنها وارث این شعارهاست، اما آن را بهصورت نادرست و نامشروع به کار گرفته است.
ماسونیت از یک جمعیت حرفهایِ مبتنی بر اخلاق دینی و خیر عمومی، تبدیل شده است به ماسونیتی رمزی و صهیونیمحور که «قوة خفیة» بر آن چیره شده و هدفش نابودی ادیان و ویرانی کشورهاست.[8]
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. الآداب الماسونیة، ص: ۹.
[2]. الآداب الماسونیة، ص: ۶۱.
[3]. الماسونیة بین أنصارها وخصومها، ص: ۲۹۸.
[4]. فیختل، فردریش، الماسونیة العالمیة، ص: ۹۵، ترجمۀ عثمان محمدعثمان، چاپ اول، ۲۰۱۰م. المرکز القومی للترجمة.
[5]. الآداب الماسونیة، ص: ۴۷.
[6]. خاطرات الأفغانی، ص: ۴۰-۴۱.
[7] . الماسونیة العالمیة، ص: ۱۴.
[8] . الماسونیة بین أنصارها وخصومها، ص: ۲۹۹.
