نویسنده: مهاجر عزیزی

تحلیل و نقد مدرنیزم (نوگرایی) در پرتو اسلام

بخش بیست‌ودوم

دلایل اجماعی بر حجیت قرآن
امّت اسلامی بر حجیت قرآن کریم اتفاق نظر دارند و دلایل بر این امر قطعی است. هیچ مسلمانی آن را انکار نمی‌کند و هر کس آن را انکار نماید، به آنچه بر محمّد صلی الله علیه وسلم نازل شده کافر گردیده است.
علامه محمد ابراهیم حفناوی در مورد حجیت قطعی قرآن فرموده‌اند: «قرآن کریم، به اجماع امت اسلامی، نخستین منبع تشریع و قانون‌گذاری در اسلام است؛ ازاین‌رو تمسک به آن و پایبندی به دستوراتش امری ضروری است. از آنجا که قرآن کریم اساس اسلام به شمار می‌آید، بدون شک سرچشمۀ اصلی فرهنگ اسلامی نیز هست. بدین ترتیب، همۀ تعالیم اسلام -اعم از باورها و اندیشه‌ها، ارزش‌ها و اخلاق، عبادات و شعائر دینی، آداب و رفتارها، قوانین و شریعت‌ها- در بنیاد خویش به قرآن بازمی‌گردند؛ چراکه این کتاب آسمانی پایه‌های آن‌ها را نهاده و ارکان‌شان را استوار ساخته است. علاوه بر این، قرآن حاوی حقایقی در باب جهان غیب، نفس انسان، زندگی فردی و اجتماعی و نیز بیانگر سنت‌های الهی و نشانه‌های پروردگار در درون جان‌ها و گسترۀ آفاق است؛ حقایقی که هیچ انسانی از معرفت آن‌ها و راهبری به وسیلۀ آن‌ها بی‌نیاز نیست.»[1]
ابن حزم ظاهری رحمه‌الله گفته است: «وقتی با دلایل و معجزات روشن شد که قرآن عهد و پیمان خداوند با ما است، و ما را مکلف ساخته که به آن ایمان بیاوریم و بر طبق آن عمل کنیم و چون به صورت قطعی و به واسطۀ نقل همگانی ثابت گردید که این قرآن همان است که در مصاحف نوشته شده و در سراسر جهان اسلام شناخته‌شده است، پس لازم است به آنچه در آن آمده گردن نهیم. بنابراین قرآن اصل و مرجع نخستین است؛ زیرا ما در آن یافته‌ایم که خداوند می‌فرماید: «ما در این کتاب هیچ چیزی را فروگذار نکردیم.»[2] پس هرچه در قرآن از امر و نهی آمده، باید در آن توقف کرد (یعنی پذیرفت و عمل کرد) و هیچ اختلافی میان هیچ یک از فرق وابسته به اسلام -چه اهل سنت و چه معتزله و خوارج و مرجئه و زیدیه- در وجوب عمل به قرآن وجود ندارد.»[3]
آمدی رحمه‌الله گفته‌اند: «اتَّفَقوا على أنَّ ما نُقِل إلينا مِن القُرآنِ نَقلًا مُتَواتِرًا، وعَلِمنا أنَّه مِن القُرآنِ؛ أنَّه حُجَّةٌ.»[4]؛ ترجمه: «همگان بر این امر اتفاق دارند که آنچه از قرآن کریم به صورت متواتر به ما رسیده و دانسته‌ایم که بی‌گمان از قرآن است، بی‌تردید حجّت و برهان قطعی به شمار می‌آید.»
علامه ابن تیمیه رحمه‌الله فرموده‌اند: «أمَّا طُرُقُ الأحكامِ الشَّرعيَّةِ التي نَتَكَلَّمُ عليها في أُصولِ الفِقهِ فهيَ بإجماعِ المُسلِمينَ: الكِتابُ، لم يَختَلِفْ أحَدٌ مِن الأئِمَّةِ في ذلك.»[5]؛ ترجمه: «اما راه‌های استنباط احکام شرعی که ما در اصول فقه از آن‌ها سخن می‌گوییم، به اجماع مسلمانان عبارت‌اند از: کتاب (قرآن) است. هیچ یکی از ائمه در این مسأله اختلافی ندارند.»
دلایل عقلی و اعجازی بر حجیت قرآن
اگر چه قرآن کتابی است که برای اثبات آن پیشکش هیچ دلیلی ضرورت نیست؛ هر صاحب عقل و بصیرت به محض نگاه در آن می‌داند که این کتابی زمینی نیست که کدام انسانی آن را ترتیب داده باشد؛ بلکه فرازمینی و از جانب خالق جهان هستی هست. چون، انسان‌های منحرف همچون مدرنیست‌های غربی نسبت به قرآن و حجیت آن نگاه انکارانه و تعصب‌آمیز دارند؛ ازاین‌ور در ذیل از عقل و اعجاز نیز حجیت آن را ثابت می‌نماییم:
۱. شریعت اسلام ضرورتی اساسی و مهم برای بشریت و جامعۀ انسانی است؛ زیرا قوانین آن کاملاً مطابق با فطرت و طبیعت انسانی بوده و همۀ ابعاد زندگی انسان را در بر می‌گیرد. امروزه علما و دانشمندان با تحقیقات فراوان به حکمت‌ها و اعجاز احکام قرآنی پی برده و دریافته‌اند که قرآن سرچشمۀ شریعت و دارای قوانینی نجات‌بخش و هماهنگ با سرشت انسان است. در مقابل، قوانین و نظام‌های ساختۀ بشر دچار کاستی و انحراف‌اند و نتوانسته‌اند جامعۀ انسانی را به‌درستی و سلامت مدیریت کنند. به همین دلیل، حتی اندیشمندان غربی و برخی غربیان نیز گاه از دموکراسی و قوانین بشری اعلام نارضایتی کرده‌اند. پس از نگاه عقل نیز ثابت است که قرآن کلام خدا و برترین مرجع تشریع به‌شمار می‌آید.
۲. قرآن به‌طور متواتر نسل به نسل نقل شده، هیچ کتاب دینی در جهان چنین سلامت و قطعیتی ندارد. پس به‌عنوان منبع اصلی شریعت، اعتبار کامل دارد.
۳. از دلایل دیگر حجیت قرآن از نگاه عقل این‌که، قرآن هم اصول عقیده را دارد، هم قواعد اخلاقی، هم احکام عبادی و معاملات، هم نظام اجتماعی و سیاسی. هیچ منبع دیگری چنین جامعیتی ندارد.
۴. دلیل اعجازی: قرآن کریم با وجود اختصار در بیان، معانی فراوانی را در خود جای داده است. این کتاب آسمانی از حوادثی خبر داده که پیش از نزول آن رخ داده بود و جز خداوند کسی از آن‌ها آگاه نبود؛ همچنین از وقایعی سخن گفته که تنها گروه اندکی از مردم از آن اطلاع داشتند، و خبرهای قرآن با واقعیت کاملاً مطابقت داشت. افزون بر آن، قرآن وقوع حوادث آینده را پیشاپیش بیان کرده که همان‌گونه نیز تحقق یافت. قرآن سنت‌ها و قوانین حاکم بر جهان هستی را بیان نموده که درستی آن‌ها را تحقیقات علمیِ بعدی آشکار کرده است.
گرچه قرآن از جنس زبان عربی است، اما دارای فصاحتی بلند و بلاغتی بی‌مانند و خارق‌العاده است؛ با هماهنگی شگفت‌انگیز آیات و سوره‌ها و پیوستگی درونی میان آن‌ها. همچنین تأثیر عمیق قرآن بر دل‌ها و نفوس، چه هنگام شنیدن و چه هنگام تلاوت آن، از شواهد روشن اعجاز است.
با وجود گذشت قرن‌ها، آیات قرآن از هرگونه تغییر و تبدیل محفوظ مانده و کلمات آن از دستبرد و تحریف در امان بوده است؛ و این همه، بدون شک نشان می‌دهد که قرآن سخن بشر نیست، بلکه کلام پروردگار عزت و جلال می‌باشد.[6]
براساس توضیحات بالا حجیت قرآن از نظر نقل و عقل ثابت است و هیچ شکی برآن نیست، کسانی‌که (به‌شمول مدرنیست‌ها) بر حجیت قرآن اذعان ندارند، این به سبب کج‌فهمی و کوردلی آن‌هاست، پس قرآن کتابی روشن و استوار بوده و از جانب خالق جهانیان برای پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم نازل شده است. هدف مهم نزول آن، هدایت انسان‌ها به‌سوی راه حق و شایسته و نجات آن‌ها از بدبختی‌ها و تاریکی‌های کفر و جهالت است. قوانین قرآن منحصر به یک زمان نیست -چنان‌که مدرنیست‌ها قایل بر تاریخی بودن قرآن و انحصار آن به یک قوم خاص و زمان مخصوص هستند- بلکه قانون قرآن، تمامی بشریت و همه عصر و زمان را دربرمی‌گیرد و توانایی مدیریت و رهبری انسان‌ها را در هر عصر و زمان دارد؛ چنان‌که خود قران اعلان می‌کند که پیام و قانونش جهانی، فراگیر و همیشگی است، نه مختص به یک جغرافیا و عصر، «و ماارسلناک إلا کافة للناس بشیرا و نذیرا»[7] یعنی رسالت پیامبر و قرآن برای همۀ مردم تا روز قیامت می‌باشد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی

[1]. محمد ابراهیم حفناوی، دراسات أصولیة فی القرآن الکریم، ص ۹۱،

[2]. انعام: ۳۸.

[3]. الاحکام، ج ۱، ص ۹۶.

[4]. همان، ج ۱، ص ۱۶۰.

[5]. ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ج ۱۱، ص ۳۳۹.

[6]. الجامع لأحكام القرآن قرطبی: ۱/۷۲-۷۵؛ القطع والظن شثری: ۱/۱۵۲-۱۵۳.

[7]. سبأ: ۲۸.

Share.
Leave A Reply

Exit mobile version