یکی از باورها و عقاید مهم دیگر در آیین سیک، چگونگی اعتقاد آنان به معاد و روز آخرت است. با این حال، دیدگاه سیکها دربارۀ معاد و روح، دچار انحراف و اشتباهی آشکار است؛ زیرا این آیین در این زمینه متأثر از آموزههای ادیان باطل، بهویژه هندوییزم بوده است. به همین دلیل، باور آنان به معاد بیشتر ریشه در تعالیم هندویی دارد تا آموزههای توحیدی.
بر این اساس، در ادامه نخست به معرفی معاد و موضوعات وابسته به آن خواهیم پرداخت و سپس دیدگاه آیین سیک در این زمینه را از منظر آموزههای اسلامی بررسی و نقد خواهیم کرد.
الف: تعریف و اهمیت معاد (روز آخرت)
معاد از ریشۀ “عود” گرفته شده که به معنای جای بازگشت است.[1]
و در اصطلاح شریعت به معنای بازگشت دوبارۀ انسان پس از مرگ به زندگی است؛ یعنی اعتقاد به اینکه پس از مرگ، انسان دوباره زنده میشود و در جهانی دیگر به نام آخرت، به اعمال و رفتارهای خود در دنیا رسیدگی خواهد شد.
باور به معاد و روز آخرت یکی از ارکان مهم و ششگانۀ ایمان است. کسیکه به روز قیامت و زنده شدن بعد از مرگ، ایمان و باور نداشته باشد، کافر است و داخل جهنم خواهد شد، اگرچه به ارکان دیگر ایمان باورمند هم باشد.
خداوند متعال می فرماید: «وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ»[2]؛ «بلكه نیكوكار كسی هست كه به خدا و روز قیامت ایمان آورد.»
و رسول گرامی صلیاللهعلیهوآلهوسلم در پاسخ جبریل علیهالسلام فرمودند: «أَنْ تُؤْمِنَ بِاللهِ وَ مَلآئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیوْمِ الآخِر وَ تُؤْمِنَ بِالقَدَرِ خَیرِهِ وَ شَرِّهِ»[3]؛ «پس مرا از ایمان خبر ده؟ فرمود: اینكه به خدا و فرشتگان و كتابها و پیامبرانش و به روز آخرت باور داشته باشی و همچنین ایمان داشته باشی به تقدیر، یعنی اینكه هر خیر و شری از طرف خدا مقدر شده است.»
ب: باور سیکها در مورد معاد
۱. تناسخ ارواح
سیکها به تناسخ ارواح باور دارند؛ به این معنا که پس از مرگ، روح انسان به کالبد انسان یا حیوان دیگری منتقل میشود و این چرخه تا زمانی ادامه مییابد که روح به رستگاری و نجات نهایی دست یابد. این عقیده برگرفته از آیین هندوییزم است؛ چنانکه هندوها نیز به تناسخ ارواح معتقدند.
باور به تناسخ در حقیقت انکار عالم غیب، حساب و کتاب، بهشت و دوزخ و دیگر مفاهیم اساسی معاد است. بر اساس این دیدگاه، اگر فردی در زندگی دنیا کردار نیک و رفتار پسندیده داشته باشد، روح او در قالب موجودی نیکسرشت حلول مییابد؛ اما اگر گناهکار و بدکردار باشد، روحش به پیکری پستتر و فرومایهتر منتقل میشود.
گورو نانک، بنیانگذار آیین سیک، روند بازپیدایی و تناسخ را با تمثیلی چنین شرح میدهد:
«همانگونه که یک دلو در چاه فرو میرود، از آب پر میشود، بیرون میآید، خالی میگردد و دوباره به چاه فرو میرود؛ زندگی نیز چنین است و این سرگرمیِ پروردگار ماست.»[4]
تعریف تناسخ
تناسخ در زبان عربی به معنای انتقال روح پس از مرگ به جسمی دیگر است. در گذشته، واژۀ «تناسخ» نزد عربها به معنای توالی و تداول بود و آنها معتقد بودند که زمانها، قرنها و حکومتها تکرار میشوند. به عبارت دیگر، اشیا «تناسخ» مییابند، یعنی جایگزین یکدیگر میشوند، مانند حکومتها و دورانها. همچنین، «نسخ» نزد آنها به معنای ابطال یک چیز و جایگزینی آن با چیز دیگر بود، مانند جایگزینی پیامبران که یکی پس از دیگری میآیند بدون فاصله.[5]
در فرهنگنامهها آمده است: «تناسخ اشیا» یعنی جایگزینی یکی به جای دیگری، و «تناسخ ارواح» به معنای انتقال روح از جسمی به جسم دیگر است، چه به شکل انسان یا حیوان، تا پاداش یا کیفری برای رفتارهای صاحب آن روح در زندگی گذشته باشد.[6]
در فرهنگ فلسفی، «تناسخ» به انتقال روح پس از مرگ از یک بدن به بدن دیگر، چه انسان و چه حیوان، اطلاق میشود.[7]
برخی نیز آن را به «تفصّص» تعبیر میکنند، که به معنای تجزیه و تقسیم است و فاعل این عمل روح است. بر اساس این عقیده، روح جوهرهای جاودانه و پایدار است، درحالیکه جسم تنها ظرفی فانی است که روح آن را ترک میکند و به ظرفی جدید منتقل میشود.[8]
از دیدگاه نظریۀ تناسخ، روح اصل و اساس توالی و تداول است، به همین دلیل اصطلاح «تناسخ ارواح» به کار میرود، نه «تناسخ اجساد»، زیرا محور این نظریه روح است و جسم تنها به عنوان ظرفی برای انتقال روح عمل میکند، نه موضوع اصلی توالی و تداول.
این نظریه بر تکرار چرخههای زندگی روح بر روی زمین و انتقال آن از جسمی به جسم دیگر استوار است. روح در هر چرخۀ زندگی، پاداش یا کیفری را بر اساس اعمال خود در زندگیهای گذشته دریافت میکند. اگر در زندگی گذشته نیکوکار بوده باشد، پس از مرگ به جسمی منتقل میشود که در آن راحت و آسوده باشد؛ اما اگر بدکار بوده باشد، به جسمی منتقل میشود که زندگیِ پر از رنج و سختی داشته باشد.[9]