نویسنده: محمد­عاصم اسماعیل­زهی

قربانی؛ اهمیت، فضایل، فلسفه و آداب آن

بخش دوم

اهمیت و فضیلت قربانی:
لفظ قربانی مشتق از قربان بر وزن قرآن، به چیزی گفته می‌­شود که وسیله­‌ی تقرب به الله باشد، خواه ذبیحه حیوان باشد، یا عموم صدقات دیگر، یعنی: هر عمل نیکی که به وسیله‌­ی آن قصد نزدیکی به رحمت خداوند شود؛ البته در عرف عام اطلاقش بیشتر بر حيوان مذبوحه می­‌آید.
قربانی یکی از شعائر و عبادت­‌های مهم اسلام می­‌باشد؛ حتی در زمان جاهلیت نیز عبادت شناخته ­می‌شد، فقط فرق این بود که آن‌ها برای معبودهای خود قربانی می‌­کردند، در صورتی که قربانی مسلمانان، خاص برای رضای خداست، مذاهب غیر اسلامی امروزه نیز جهت زنده کردن رسوم مذهبی خود قربانی می­‌کنند؛ چنان­که بعضی به اسم معبودها و برخی به اسم حضرت مسیح علیه‌السلام قربانی می­‌کنند.
خداوند متعال در سوره‌­ی کوثر خطاب به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم می­‌فرماید: “فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ“. «(ای پیامبر!) پس نماز بخوان برای پروردگارت و شتر نحر کن».[1]
همچنان که نماز برای غیر خدا جایز نیست قربانی هم، جایز نمی‌­باشد.
بنابر این انسان باید بهترین، خالص­‌ترین وپاک­‌ترین مال خود را تقدیم درگاه الهی نموده و فدا کند.
درس مهم قربانی این است که انسان به خاطر خدا باید خواهشات وهواهای نفسانی خود را قربانی نموده و از همه چشم‌­پوشی نماید.
 “وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلهُكُمْ إِلَهُ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ“. ترجمه: «ما برای هر امت قربانی مقرر نمودیم تا بر حیوانات مخصوصی که خداوند به آن‌ها عطا نموده اسم خدا را ببرند».[2]
لذا پسندیده‌­ترین عمل نزد خداوند متعال در روزهای عید قربان ذبح حیوان قربانی است، این عمل در ایام قربانی نزد خداوند متعال از تمام اعمال نیک دیگر بهتر است، قبل از این که خون قربانی بر زمین بریزد به درگاه خداوند مورد قبول واقع می­‌شود؛ لذا با وسعت قلب قربانی کنید.
 “عن عائشة رضی­‌الله عنها أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال: «ما عمل آدمي من عمل يوم النحر أحب إلى الله من إهراق الدم إنها لتأتي يوم القيامة بقرونها وأشعارها وأظلافها وأن الدم ليقع من الله بمكان قبل أن يقع من الأرض فيطيبوا بها نفسا”. «حضرت عائشه رضی‌الله‌عنه از رسول‌­الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت نموده که ایشان فرمودند: انسان، در روز عید نمی‌­تواند کاری بهتر و با فضیلت‌­تر از قربانی انجام دهد، روز قیامت قربانی‌­اش همراه شاخ­‌ها، مو و پشم­‌ها و سم‌­هایش خواهد آمد و خون قربانی قبل از اینکه به زمین بریزد، نزد خداوند دارای ارزش اجر خواهد شد، پس دلتان را نسبت به آن شاد کنید».[3]
“عن زيد بن أرقم، قال: قال أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم: يا رسول الله! ما هذه الاضاحي ؟ قال «سنة أبيكم إبراهيم» قالوا: فما لنا فيها؟ يا رسول الله! قال: «بكل شعرة حسنة» قالوا: فالصوف؟ يا رسول الله! قال: «بكل شعرة من الصوف حسنة”. «أصحاب رسول الله صلي‌الله‌عليه‌وسلم از آن­‌حضرت پرسیدند که این قربانی­‌ها چیست؟ ایشان فرمودند: قربانی سنت و روش پدرتان ابراهیم می­‌باشد، أصحاب پرسیدند: برای ما در آن چه فایده­‌ای است؟ آن حضرت فرمودند: در مقابل هر موی آن برای شما نیکی می­‌باشد، اصحاب دوباره پرسیدند: در مقابل پشم آن چه؟ آن حضرت فرمودند: در مقابل هر موی پشم آن نیز یک نیکی می­‌باشد».[4]
سبحان الله کمی بیندیشیم، چه عملی از این ثواب بیشتری دارد؟ از ذبح نمودن حیوان به اندازه­‌ی موهای آن نیکی به صاحبش می‌­رسد حال اگر شخصی جهت شمردن موهای گوسفندی مدت‌­ها وقت صرف کند باز هم نمی­‌تواند آن‌ها را حساب کند؛ پس خودتان توجه کنید، چه اندازه ثواب دارد، شایسته است که هر مسلمان، اگرچه قربانی بر او واجب نباشد؛ اما باز هم این اندازه ثواب را نادیده نگیرد و قربانی نماید؛ زیرا این فرصت اگر از دست رفت دیگر میسر نخواهد شد و هیچ‌­کس نمی­‌تواند به این سادگی این اندازه نیکی کسب نماید.
برای افراد توانگر مناسب است، همان­‌طوری که برای خود قربانی می­‌کنند، برای خویشاوندانی که وفات کرده‌­اند مانند: مادر، پدر و غیره نیز قربانی کنند، تا آن‌ها نیز از این ثواب بسیار بزرگ محروم نباشند و شایسته است، عوض پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه وسلم و همسرانش و عوض بزرگان خود هم قربانی کنند و با این عمل روح آن‌ها را شاد نمایند، اگر از عهده­‌ی این کار بر نمی­‌آیند، حداقل برای خود قربانی کنند؛ زیرا ذبح قربانی در ایام عید بر توانگر واجب است، برای کسی که استطاعت قربانی داشته باشد و باز هم برای انجام این عمل اقدام ننماید، کمال محرومی و تأسف است، علاوه بر آن چنین افرادی به علت عدم ذبح قربانی گنه‌کار نیز می­‌باشند.
تا جائیکه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم می­‌فرمایند: “من وجد سعة لأن يضحى فلم يضح فلا يحضر مصلانا”. «کسی که توانایی مالی برای قربانی را داشته باشد و قربانی نکند به عیدگاه ما حاضر نشود».[5]
در مورد فضیلت قربانی همین بس که رسول اکرم صلي‌الله‌عليه‌وسلم بعد از هجرت به مدینه منوره قیام‌پذیر شدند و در تمام این مدت پیوسته قربانی ذبح می­‌کردند.
حضرت عبدالله بن عمر رضي‌الله‌عنهما می‌­گوید: “أَقَامَ رَسُولُ اللهِ بِالْمَدِينَةِ عَشَرَ سِنِينَ يُضَحِّي”. «رسول خدا ﷺ ده سال در مدینه اقامت گزیدند (و در این اثنا) قربانی می­‌نمود».[6]
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رضي‌الله‌عنهما قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ : “مَا أُنْفِقَتِ الْوَرِقُ فِي شَيْءٍ أَفْضَلَ مِنْ نَحِيرَةٍ فِي يَوْمِ عِيدٍ”. ابن عباس رضي‌الله‌عنهما روایت نموده که آن­حضرت صلي‌الله‌عليه‌وسلم فرمودند: “در هیچ محلی دراهمی بهتر (از دراهم) قربانی در روز عید انفاق نشده است”.[7]
فلسفه­‌ی قربانی:
خلاصه این که ظاهر کار سر بریدن است؛ اما واقعیت قضیه نهایت تسلیم، سرسپردگی محبت و علاقه بنده به مولای خود است، چه محبتی بالاتر از این­که انسان حاضر شود عزیزترین کسان خود را برای رضای خالق خود با دست خود ذبح کند و قربانی نیز عاشقانه تسلیم شود، نه به زور و قهر که در مفهوم خشونت نهفته است. والاترین صفت بنده در مقابل رب همان تسلیم بودن اوست. “وَمَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ” ترجمه: «و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است».[8]
و ما مامور به همین وظیفه و تکلیف هستیم و رشد ما در گرو آن است. “فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا” «پس کسانی­‌که تسلیم شدند در صدد یافتن حقیقت و راه مستقیم­‌اند».[9]
و تسلیم شدن در مقابل خدا یعنی پذیرش قلبی و عملی و با نهایت آرامش خاطر دستورات الهی مي‌باشد.
قربانی دارای فلسفه­‌هایی است که هرگاه مومنی هر کدام آن‌را با دقت در نظر گرفته و حيوانی را به قربانگاه برد، يک سلسله از رابطه­‌ها و احساساتی را با خود حمل خواهد نمود که هر کدام آن درسی برای انسان‌­سازی و رابطه‌­ی انسان با خودش، مردمش و پروردگارش خواهد بود.
الف: قربانی رمزی برای باورها
 امروز افراد زيادی هستند که مال خويش را برای خواهشات و تقاضاهای خويش به مصرف می‌رسانند؛ ولی اين مصارف آنان به‌جز بدبختی و زيادت مشکلات بر آنان چيزی ديگری را به ارمغان نمی‌­آورد، کسانيکه می­‌خواهند با مصارف گزاف قلوب مردمان را بخرند، در نهايت متوجه می‌­شوند که به عوض به‌دست­‌آوردن دل آنان، برعکس سبب بغض و عناد شده و به عوض اينکه او را توصيف و تمجيد کنند، در غيابش نکته­‌ها و ريشخند­ها زده­‌اند؛ زيرا انانيت اين انسان‌­ها سبب مصرف نمودن شده بود و بدون شک انانيت که يک صفت شيطانی است، هيچ نتیجه­‌ای جز لعنت ندارد؛ ولی کسانيکه مصارف­شان بر اساس باورها می­‌باشد و می­‌خواهند پول خود را برای رضای  الله جل جلاله مصرف کنند، اينجاست که قربانی خود را برای رضای  الله جل جلاله نموده و هرگاه در عمل اخلاص وجود داشت اين اخلاص، او را به تقرب بارگاه الهی می‌­کشاند و کسی را که  الله جل جلاله مقرب بارگاه خود ساخت، سعادت دارين را نصيبش می­‌کند.
ب:  قربانی درسی برای شناخت هابيلی‌­ها:
 نخستين قربانی بعد از خلقت آدم همان قربانی مشهور هابيل وقابيل است که به بارگاه الهی تقديم نمودند؛ ولی در مقابل  الله جل جلاله توجه به ماديات نه؛ بلکه به معنويت است، توجه به توشه نه؛ بلکه به قلب صاحب توشه است و اينجاست که اخلاص هابيل سبب می‌­شود تا قربانی وی مقبول گردد و برعکس عدم اخلاص و دنياطلبی قابيل که با قلب کثيف و پر از عناد و با قربانی زشت و بی‌­ارزش، سبب غضب الهی شد و اينجاست که قلب شرير قابيل وی را به بد بختی انداخته و بالآخره به عوض اينکه برای سعادت خويش راه توبه و انابت را اختيار نمايد، دست به بغض و عداوت زده، نخستين جريمه قتل را در جهان نيز مرتکب می‌­گردد.
قربانی‌­کنندگان مومن در نخستين صفحات کتب احاديث گفته­‌های گهربار حضرت سرور کاينات محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم را خوانده که: إنما الأعمال بالنيات”. «هرعمل به نيت مرتبط است».[10] و با انديشه رسيدن به قرب بارگاه الهی چون حضرت هابيل بهترين قربانی را با بهترين قلب آراسته مي‌­نمايند، در اختيار حيوان سعی و تلاش می­‌ورزند و در هنگام آماده نمودن پول، خريدن حيوان، ذبح نمودن، تقسيم گوشت، فقط رضايت  الله جل‌جلاله را درنظر داشته و يک تشويش در قلب خواهند داشت که چی کنند تا قبول بارگاه الهی گردد و بالآخره مي­‌دانند که نسخه­‌ی علاج اين مشکل در همان حديث پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وسلم است که اخلاص و صفای نيت را يگانه راهی برای قبول عبادت‌ها مي­‌داند.
ج: قربانی پيوندی با ابراهيم عليه‌السلام
 حضرت ابراهيم عليه‌السلام کسی است که از امتحانات مختلف زندگی مي‌گذرد، امتحان آتش نمرود، امتحان خواست و تقاضا از مخلوقات؛ بالاخره اين­بار امتحان بزرگ‌تری، امتحاني که بر شيرين‌ترين توشه­‌ی دنيا، قربانی کی؟ قربانی فرزند.  برای چی؟ برای اثبات محبت، بيشتر اکنون سخن از دو محبت است، محبت فرزند و يا محبت  الله جل جلاله  آيا قربانی يک فرزند از ميان ده­‌ها فرزند؟ نه بلکه قربانی يگانه فرزند، قربانی فرزندی که در ايام جوانی‌­اش به‌دنيا آمده و روزهای خوش زندگی را باوی سپری نموده است؟ نخير قربانی فرزندی که در هنگام کهولت و پيری با هزاران نيايش به‌دست آورده است.
قربانی فرزندی که در هنگام بشارت دادن فرشتگان خانمش را به تعجب می­‌اندازد که: “وَبَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ“. «و او را به پسری دانا مژده دادند»[11]. و خانمش که اين کار را ناشد می‌داند: “فَصَكَّتْ وَجْهَ‌هَا” «با فریادی (از روی تعجب) در حالی‌­که به چهره­‌اش زد سر رسید».[12] و با دستانش با روی خود مي­‌زند؛ ولی بالآخره اين فرزند را بايد به حکم  الله جل جلاله قربانی کند، او قربانی را گرفته به سوی قربانگاه می‌رود … قربانی چيست؟ همان فرزند دلبند است، اينست که  الله جل جلاله فقط امتحان می‌کند و اين امتحان الهی نه برای رنجاندن است و فقط برای آزمودن است و هنگامی که ابراهيم علیه‌السلام امتحانش را به‌خوبی سپری می‌کند،  الله جل جلاله برايش ذبح عظيم (قربانی بزرگی) را تحفه می‌­دهد: “وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ“. «و ما (اسماعیل را) در برابر قربانی بزرگی (از ذبح شدن) رهانیدیم».[13] فرزندش را از زير تيغش نجات مي‌دهد،  الله جل جلاله  که به ابراهيم عليه‌السلام مي­‌گويد که ببر و برای کارد امر می‌کند که نبری.
 اکنون مسلمانان درسی از ابراهيم عليه‌السلام گرفته قربانی می‌­کنند؛ ولی نه يک قربانی بايد دو قربانی کنند، قربانی يک حيوان تا سنت ابراهيم عليه‌السلام را زنده کنند، ياد انسان­‌های مخلص  الله را بياد آورده، از سيرت آنان استفاده نمایند، خود را آماده‌­ی قربانی کنند و برای رضايت  الله جل جلاله مال را قربان کنند؛ ولی قربانی دومی که از اين قربانی مهم‌­تر و بسيار با اهميت­‌ترست آن‌را در قصه‌ی اسماعيل می‌‌خوانيم.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]ـ سوره کوثر، آیه:۲.
[2]ـ سوره حج، آیه:۳۴.
[3]ـ  الترمذي، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح سنن الترمذي،ج۴،ص۸۳، الأضاحی، باب ما جاء في فضل الأضحية، رقم الحدیث:۱۴۹۳، الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
[4]ـ  القزويني،محمد بن يزيد،سنن ابن ماجة،ج۲،ص۱۰۴۵،كتاب الأضاحي، باب ثواب الأضحية، رقم الحدیث:۳۱۲۷، دار الفكر – للطباعة والنشر والتوزيع.
[5]ـ  البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج۹، ص۲۶۰،كتاب الضحايا، باب، رقم الحدیث: ۱۹۴۸۵، الطبعة الأولى: ۱۳۴۴ هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
[6]ـ  الترمذي، محمد بن عيسى، الجامع الصحيح سنن الترمذي،ج۴،ص۹۲، الأضاحی، الدليل على أن الأضحية سنة، رقم الحدیث:۱۵۰۷، الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
[7]ـ  البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج۹، ص۲۶۰،كتاب الضحايا، باب، رقم الحدیث: ۱۹۴۸۷، الطبعة الأولى: ۱۳۴۴ هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
[8]ـ سوره نساء، آیه:۱۳۵.
[9]ـ سوره جن، آیه:۱۴.
[10]ـ  البيهقي، أبوبكر أحمد بن الحسين، السنن الكبرى وفي ذيله الجوهر النقي،ج۴، ص۲۳۵،كتاب الصوم، باب من أغمى عليه فى أيام من شهر رمضان، رقم الحدیث: ۴۴، الطبعة الأولى: ۱۳۴۴ هـ، الناشر: مجلس دائرة المعارف النظامية الكائنة في الهند ببلدة حيدر آباد.
[11]ـ سوره ذاريات، آیه:۲۸.
[12]ـ سوره ذاريات، آیه:۲۹.
[13]ـ سوره صافات، آیه:۱۰۷.
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version