نویسنده: م. فراهی توجگی

درآمدی کوتاه بر تاریخ و عقاید کمونیزم

بخش ششم

نظام اقتصادی کمونیزم
در سیستم اقتصاد کمونیستی تمام منابع تولیدی مانند زمین، ابزار تولید، کارخانه‌ها و سرمایه‌ها به‌صورت اشتراکی یا دولتی اداره می‌شود. تلاش این نظام بهره‌وری و توزیع ثروت به شکلی است که نابرابری‌های اجتماعی کاهش یابد و تمامی افراد جامعه به‌صورت برابر از مزایا و منابع آن بهره‌مند شوند.
این ایده توسط کارل مارکس و فریدریش انگلس، دو فیلسوف آلمانی در قرن ۱۹، به‌طور مفصل بیان شد. این ایده بر این اصل استوار بود که نابرابری‌های موجود در جوامع سرمایه‌داری ناشی از مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و تمرکز سرمایه در دست عده‌ای محدود است.
اصول و ویژگی‌های اقتصاد کمونیستی
اقتصاد کمونیستی بر چند اصل کلیدی استوار است که هر کدام به هدف ایجاد برابری اجتماعی و اقتصادی کمک می‌کنند:
مالکیت اشتراکی: در اقتصاد کمونیستی مالکیت خصوصی بر ابزار تولید مانند کارخانه‌ها، معادن و زمین ازبین می‌رود و تمامی این منابع به مالکیت عمومی یا دولتی درمی‌آیند. یعنی هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند به‌تنهایی از منابع تولیدی بهره‌برداری کند و سود ببرد. در عوض، تمامی سودها و محصولات تولیدی به‌طور مساوی یا بر اساس نیاز افراد در جامعه توزیع می‌شود.
کنترل دولتی بر اقتصاد: در یک اقتصاد کمونیستی دولت نقش بسیار فعالی در برنامه‌ریزی و کنترل تولید و توزیع دارد. دولت تصمیم می‌گیرد که چه کالاهایی باید تولید شوند، چه مقدار از هر کالا لازم است و چگونه این کالاها توزیع شوند. این تصمیمات بر اساس نیازهای جمعی جامعه و نه سودآوری فردی اتخاذ می‌شود. هدف این کنترل دولتی این است که منابع به‌طور کارآمد و به نفع تمام افراد جامعه مورد استفاده قرار گیرند.
برابری در توزیع ثروت: یکی از مهم‌ترین اهداف اقتصاد کمونیستی کاهش نابرابری‌های اقتصادی است. در این نظام، هدف اصلی آن است که ثروت‌ها و منابع تولیدی به‌طور مساوی میان تمام افراد جامعه توزیع شود. این به معنای آن است که هر کس براساس نیاز خود از منابع جامعه بهره‌مند می‌شود و هیچ کس به دلیل مالکیت یا موقعیت اقتصادی خود نمی‌تواند ثروت بیشتری از دیگران تصاحب کند.
ازبین‌بردن طبقات اجتماعی: هدف اقتصاد کمونیستی این است که طبقات اجتماعی ازبین برود و همۀ افراد به‌عنوان اعضای برابر جامعه تلقی شوند. در نظام سرمایه‌داری طبقات اجتماعی براساس مالکیت بر ابزار تولید و ثروت تعیین می‌شود، اما در یک جامعۀ کمونیستی مالکیت خصوصی ازبین می‌رود هیچ‌گونه طبقه‌ای مبتنی بر ثروت و دارایی وجود نخواهد داشت.
حذف انگیزۀ سود شخصی: در یک نظام کمونیستی انگیزۀ اصلی تولید و کارکردن دیگر سود شخصی نیست، بلکه برآوردن نیازهای جمعی و همکاری برای بهبود وضعیت جامعه است که با نظام سرمایه‌داری تفاوتی اساسی دارد؛ زیرا در آن انگیزۀ اصلی فعالیت‌های اقتصادی کسب سود شخصی است.
تأکید بر همکاری به‌جای رقابت: در نظام‌های سرمایه‌داری رقابت بین افراد و شرکت‌ها برای کسب سود بیشتر یک اصل اساسی است. اما در یک اقتصاد کمونیستی به‌جای رقابت، همکاری و همبستگی میان افراد جامعه تشویق می‌شود. هدف این است که تمام افراد جامعه برای بهبود وضعیت جمعی تلاش کنند نه به نفع شخصی خودشان.
اقتصاد کمونیستی در عمل
در طول قرن بیستم تلاش‌های متعددی برای ایجاد جوامع کمونیستی در کشورهایی مانند اتحاد جماهیر شوروی، چین، کوبا و کره شمالی صورت گرفت. هرچند این کشورها نظام‌های اقتصادی متفاوتی را با الهام از اصول کمونیسم پیاده کردند، اما نتایج و پیامدهای این تجربیات متنوع و بحث‌برانگیز بود.
اتحاد جماهیر شوروی
اتحاد جماهیر شوروی اولین کشوری بود که تلاش کرد اصول اقتصاد کمونیستی را در مقیاس ملی به کار گیرد. در سال ۱۹۱۷، پس از انقلاب بلشویکی به رهبری ولادیمیر لنین، دولت شوروی کنترلی کامل بر اقتصاد را به دست گرفت. تمامی منابع تولیدی به مالکیت دولت درآمد و برنامه‌ریزی مرکزی برای تولید و توزیع کالاها به اجرا درآمد. اگرچه این نظام در اوایل موفقیت‌هایی داشت، مانند صنعتی‌سازی سریع کشور، اما در طول زمان مشکلات زیادی به وجود آمد. از جمله مشکلات برنامه‌ریزی ناکارآمد، رخنۀ فساد در دستگاه دولتی و کمبود کالاهای اساسی برای مردم. نهایتاً اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ با فروپاشی روبه‌رو شد و به دلیل ناکارآمدی‌های اقتصادی و مشکلات اجتماعی، به نظام سرمایه‌داری بازگشت.
چین
چین پس از انقلاب کمونیستی به رهبری مائو زدونگ در سال ۱۹۴۹ نظام اقتصادی کمونیستی را به‌طور گسترده‌ به کار گرفت. در دهه‌های اولیۀ حکومت کمونیستی دولت چین کنترلی کامل بر اقتصاد داشت و برنامه‌ریزی مرکزی برای تولید و توزیع کالاها اجرا می‌شد؛ اما این نظام با چالش‌های جدی مانند قحطی و کمبود کالاها روبه‌رو شد. در دهه‌های بعد، چین با اصلاحات اقتصادی به سمت یک نظام ترکیبی از سوسیالیسم و سرمایه‌داری حرکت کرد. این اصلاحات به توسعۀ سریع اقتصادی و افزایش رفاه عمومی منجر شد. هرچند هنوز بسیاری از اصول کمونیستی در ساختار حکومتی و سیاسی چین حفظ شده است.
در حال حاضر تنها چند کشور جهان رسماً دارای نظام کمونیستی هستند:
۱. کوبا
کنترل دولتی تقریبا باعث ورشکستگی اقتصاد کوبا شده است. در بین کشورهای آمریکای لاتین و مرکزی، کوبا همواره بدترین وضعیت‌ آزاد اقتصادی را داشته است. کوبا از گذشته تاکنون وابستگی زیادی به شوروی و سپس روسیه برای تأمین نیازهای وارداتی‌اش داشته است.
در سال‌های اخیر با تغییر رویکرد دولت در برخی مسائل، بحران دارو، سوخت و مواد غذایی تا حد زیادی در کوبا ازبین رفته است؛ اما به دلیل روابط گسترده با روسیه و ونزوئلا، بخش زیادی از اقتصاد این کشور تحت تحریم‌های آمریکا قرار گرفته است.
۲. کره شمالی
کره شمالی بسته‌ترین کشور جهان است که به دلیل سیاست‌های انزواگرایانۀ آن اطلاعات کمی از وضعیت اقتصاد آن در دست است، اما همین اطلاعات اندک نیز حاکی از وضعی وحشتناک است. طبق اعلام سازمان ملل متحد، سرانۀ تولید ناخالص داخلی کره شمالی ۶۶۵ دلار است که پایین‌تر از کشوری چون هائیتی است.
هم‌چنین به دلیل کنترل شدید دولت بر بازار، بسیاری از کالاها کمیاب و دارای قیمت دوگانه (دولتی و بازار آزاد) هستند.
۳. ویتنام
یکی از کشورهای کمونیستی که به لطف اصلاح ساختاری گسترده موفق شده است در سال‌های اخیر رشد بالایی را تجربه کند و در ۱۰ سال اخیر نیز ۴۵ میلیون نفر از شهروندانش را از فقر برهاند. مقامات ویتنامی امیدوارند به رشد هفت درصدی دست پیدا کنند.
۴. لائوس
یکی از کم‌توسعه‌یافته‌ترین اقتصادهای جنوب شرق آسیا که هنوز اقتصادی کاملا وابسته به منابع طبیعی نظیر مس، طلا و چوب دارد. با وجود اصلاحات نسبی، این کشور در مقایسه با بسیاری از اقتصادهای جنوب شرق آسیا در وضعیت مناسبی قرار ندارد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version